پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۵۲
حال و هوای محرم در اسارت(2)

یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس در بیرجند: پتوهایی که در اسارت پرچم عزای محرم می شد/ نقش صابونی یا حسین بر روی پتوهای اردوگاه

یکی از آزادگان دفاع مقدس از سختی عزاداری ایام محرم در اردوگاه اشاره کرد و گفت: پتوهای اسرا متمایل به رنگ مشکی بود که با صابونی که برای شستن لباس‌های خود در اختیار داشتیم روی آن جمله یا حسین(ع) را می‌نوشتیم و بر دیوار آسایشگاه آویزان می‌کردیم.
یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس در بیرجند: پتوهایی که در اسارت پرچم عزای محرم می شد/ نقش صابونی یا حسین بر روی پتوهای اردوگاه
 
غلامرضا رضایی در گفت‌وگو با خبرنگار خراسان تایم با اشاره به حضور در صحنه‌های انقلاب، گفت: در سال 56 همزمان با شروع انقلاب در بیرجند، در تمام صحنه‌های انقلاب حضور داشتم و مدتی قبل از پیروزی انقلاب که کلاس دوم راهنمایی بودم به دلیل اینکه شناسایی شده بودم مجبور به ترک شهر و استقرار در روستای پدرم بودم که بعد از پیروزی انقلاب و پخش سرود انقلاب به شهر بازگشتم.
وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب جنگ تحمیلی شروع شد و در حالی که کلاس اول دبیرستان بودم مدرسه را رها و به جبهه اعزام و مشغول خدمت در شهر بوکان شدم.
یکی از آزادگان دفاع مقدس در ادامه با بیان اینکه مدت اعزم من به جبهه 45 روز بود، افزود:این مامویت 90 روز به طول انجامید، و در اواخر سال 60 مجدد به مدرسه بازگشتم و بعد از مدتی دعوتنامه‌ای برای آن‌هایی که قبلا به جبهه اعزام شده بودند صادر شد و در حالی که زمان امتحانات نهایی سال سوم دبیرستان بود و سه تا از امتحانات مانده بود، مجدد به جبهه اعزام شدم و در جنوب کشور به عنوان فرمانده دسته آرپیچی زنان مشغول فعالیت شدم.
رضایی در ادامه با اشاره به حضور در عملیات‌های مختلف، اظهارکرد: در عملیات رمضان در مرحله سوم که با رمز "یا مهدی ادرکنی" انجام شد در صبح روز عید فطر درتاریخ 31 تیرماه سال 61 در سن 19 سالگی در حالی که از ناحیه پا مجروح شده بودم  به اسارت نیروهای دشمن درآمدم و به مدت 8 سال و یک ماه و 4 روز نیز در اسارت نیروهای دشمن بودم.
وی در ادامه در بخشی دیگر از سخنان خود با بیان اینکه امروز کشور مابه برکت خود شهیدان در آسایش و آرامش قرار دارد، به وظیفه جوانان و مسئولین در حفظ ارزش‌های دفاع مقدس اشاره و تصریح کرد: جوانان و مسئولین امروز رسالت بزرگی در راستای حفظ ارزش‌های دفاع مقدس دارند؛ چراکه شهدا برای امنیت، استقلال و آسایش کشور از جان و مال خود گذشتند و امروز نیز باید در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن خاکریز درست کنیم و از ایمان، اعتقادات قلبی و تعهد خود پاسداری کنیم و دفاع مقدسی دیگر ایجاد کنیم و مانع از نفوذ دشمن در قلب، اعتقادات ما شود.
یکی از آزادگان دفاع مقدس در ادامه پیروی از ولایت فقیه را تنها راه جلوگیری از نفوذ دشمن و عاقبت بخیری جامعه دانست و اضافه کرد: اگر در تمام زمینه‌ها از جمله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی گوش به فرمان ولایت فقیه باشیم در اوج خواهیم بود.
به گفته رضایی، وحدت کلمه و انسجام نقش مفیدی در نابودی دشمن و سربلندی جامعه دارد و مسائل داخلی نباید ذهن مردم را به خود مشغول و از توطئه‌های دشمن غافل کند.
وی با اشاره به اینکه مسئولین باید حواس خود را جمع کنند تا از مسیر اصلی خود فاصله نگیرند، اظهارکرد: مسئولین برای موفقیت در امور خود باید به وصیت‌نامه الهی-سیاسی امام خمینی(ره) و نهج‌البلاغه عمل کنند.
یکی از آزادگان دفاع مقدس با تاکید بر توجه مسئولین به پتانسیل‌هاو ظرفیت‌های داخلی، تصریح کرد: پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بسیاری در داخل کشور وجود دارد که باعث بی‌نیازی کشور از وجود بیگانگان در برخی زمینه‌ها می‌شود اما این به معنا عدم برقراری ارتباط با کشورهای دیگر نیست؛ بلکه باید برقراری ارتباط با کشورهای دیگر در چارچوب قوانین و مقرارت خود و در صورت نیاز باشد.
رضایی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به وظیفه سنگین رسانه‌ها در حفظ ارزش‌های دفاع مقدس، تصریح کرد: رسانه‌ها وظیفه روشنگری، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به مردم را در جامعه ایفا می‌کنند و اگر رسانه‌ها تحت‌جریان‌های مختلف سیاسی قرار گیرند از رسالت خود فاصله می‌گیرند.
وی در پایان با اشاره‌ به خاطرات خود در دوران اسارت، گفت: در زمان اسارت شب شام‌غریبان در شام غریبان بود؛ چراکه علاوه بر اینکه در اسارت بودیم حق برگزاری مراسم عزاداری را نداشتیم. اما با وجود تمام محدودیت‌ها، برای برگزاری مراسم عزاداری یک نفر به عنوان مراقب انتخاب و مواظب بود تا ماموران نیروهای عراقی متوجه عزاداری اسرا نشوند وبقیه اسرا نیز مراسم عزاداری برگزار می‌کردند.
این آزاده دوران دفاع مقدس ادامه داد: هرکدام از اسرا یک پتو به عنوان زیرانداز داشتند و در ایام عزاداری محرم روی آسفالت می‌نشستند و پتو را روی سر خود می‌انداختند و به تنهایی عزاداری می‌کردند.
رضایی تصریح کرد: پتوهای اسرا متمایل به رنگ مشکی بود که با صابونی که برای شستن لباس‌های خود در اختیار داشتیم روی آن جمله " ان الحسین مصباح الهی و سفینه النجات" را می‌نوشتیم و بر دیوار آسایشگاه آویزان می‌کردیم و هر وقت که نیروهای عراقی وارد آسایشگاه می‌شدند پتو را برمی‌داشتیم و بعد مجدد نصب می‌کردیم و گاهی این اتفاق چندین بار در روز اتفاق می‌افتاد اما هیچ وقت از این کار خسته نمی‌شدیم و همچنان عزاداری خود را برگزار می‌کردیم.
 
 
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۱۰۸۷