به گزارش خراسانتایم ۶۵ سال از کودتای ۲۸ مرداد آمریکا و سلطنت پهلوی علیه دولت قانونی وقت ایران و ملت ما میگذرد و این اتفاق درس بزرگی بر عدم اعتماد به آمریکا بود، در همین زمینه و با توجه به سالروز کودتای 28 مرداد گفتوگویی داشتیم با سید مصطفی موسوینژاد تحلیلگر سیاسی استان خراسانجنوبی.
خراسانتایم: ابتدا مختصرا در خصوص کودتای 28 مرداد و اعتماد مصدق به آمریکا توضیحاتی بدهید
موسوینژاد: 28 مرداد یک روز تاریخی است در تاریخ معاصر ایران و در واقع ما اگر بخواهیم بررسی کنیم یکی از نقاط عطفی است که در حالات معاصر ایران به آن خیلی می شود استناد کرد. 28 مرداد همیشه به عنوان یک نماد عدم اعتماد به آمریکا در تاریخ معاصر ایران مورد ارجاء قرار گرفته است و همه می دانیم که مصدق با تلاشی که کرد برای ملی شدن صنعت نفت در کنار آیت الله کاشانی و مردم توانست انگلیس را پس بزند اما اشتباه تاریخی که انجام داد این بود که فکر کرد از شر انگلیس می تواند به آمریکا پناه ببرد و آنجا هم آمریکا با خیانتی که به مصدق کرد نشان داد که سگ زرد برادر شغال است و کودتایی علیه خود مصدق انجام داد و این کودتایی که آمریکایی ها با کمک انگلیسی ها انجام دادند در تاریخ ایران ثبت شد.
خراسان تایم: با توجه به اینکه کودتای 28 مرداد نمونه بارزی بود از اینکه آمریکا مورد اعتماد نیست، آیا این درس عبرتی شد برای ایران و یا دیگرکشورها؟
موسوینژاد: ببینید ما امیدوار بودیم که این حرکت ها در حافظه تاریخی ایرانی ها ثبت شود، اما خب بارها و بارها دیدیم که ما در توافق های مختلف که صورت پذیرفت حتی در تاریخ جمهوری اسلامی بازهم به این ها اعتماد شد حتی نقل شد که در همین برجام بارها آمدند خدمت مرحوم هاشمی رفسنجانی و به ایشان گفتند که این اتفاقات ممکن است رخ بدهد ولی ایشان گفتند که آقای کری قول داده است که همان تیتر تاریخی امضای کری تضمین است آن روزها مطرح بود و این نشان از عدم درس گرفتن ایرانی ها و سیاستمداران ایرانی از این واقعه تلخ کودتای 28 مرداد است .
خراسان تایم: در خصوص شخصیت خود مصدق کمی توضیح دهید
موسوینژاد: امام خمینی یک جمله تاریخی در خصوص مصدق دارند که می فرمایند «مصدق هم مسلم نبود» یعنی مسلمان نبود علل مختلفی در تاریخ نقد شده که چرا این گونه جمله سنگینی را امام برای یک قهرمانی که از نظر برخی از مردم و دستگاه تبلیغاتی یک شخص قهرمان هست نسبت داده است و شاید اگر نگوییم این جمله از امام بود خیلی ها علیه ما برآشوبند چون برایشان قابل درک نیست .
خراسانتایم: به نظر شما چه عواملی در رخ دادن کوتای 28 مرداد موثر بود؟
موسوینژاد: یکی از سوال های اصلی این است که ببینید مثلا برای اردوغان که در ترکیه کودتا شد، اردوغان از مردم خواست که از او حمایت کنند و مردم ریختند در خیابان ها و از او حمایت کردند اما در مورد مصدق چرا کسی از مردم در روز 28 مرداد برای حمایت از او به خیابان نیامد و در مقابل شعبان بی مخ و دیگر مخالفانش قد علم نکردند تا در مقابل کودتا بایستند.
خراسانتایم: آیا عوامل داخلی هم در اجرای کودتا نقش داشتند؟
موسوینژاد: ببینید این عوامل باید ریشه یابی شود، من چند مورد را می گوییم که شاید بعد جدیدی در بررسی تاریخی کودتای 28 مرداد باشد.
ما نباید از وجهه آمریکایی آن غافل شویم اما خب رهبری فرمودند که همیشه در داخل زخمی وجود دارد که مگس روی آن می نشیند یعنی همیشه ما از آن مگس و آن آمریکایی که خیانت کرده گفته ایم که بسیار مهم است و این که بعضی ها می گوییند که آمریکا و انگلیس خیانت نکرده اند، بحثش جداست و فقط عده ای که مشکل خاص و یا ارتباط خاصی دارند این دیدگاه را دارند وگرنه بقیه پذیرفته اند که این دو چه نقشی در کودتا داشته اند.
اول اینکه مصدق بعد از اینکه توانسته بود شاه را محدود کند احساس قدرت کرده بود و آیت الله کاشانی هرچه به او تذکر می داد که بالاخره این اتفاق ممکن است رخ بدهد حتی در روز قبل 28 مرداد آیت الله کاشانی با اینکه اختلافات شدیدی با مصدق داشت تذکر داد به مصدق که قرار است کودتا رخ بدهد اما گوش نکرد زیرا آنقدر سرمست قدرت شده بود که به این جمله توجه نکرد و شد آنچه نباید میشد.
خراسانتایم: منظور شما این است که مصدق شخصیتی دیکتاتور داشت؟
موسوینژاد: بله، اتفاقا یکی از کارهایی که نشان از شخصیت دیکتاتوری مصدق بود این بود که مجلس را به خاطر اینکه اختلافاتی داشت منحل کرد در مقابل مجلسی که نمونه هر چند ضعیف آراء مردم هست ایستاد، بالاخره آن زمان آنچنان انتخابات آزادی وجود نداشت ولی بالاخره یک نمونه از رای مردم بود حالا هرچند ضعیف چون در مقابلش ایستاد آن را منحل کرد و آن داستان اختلافی که با آیت الله کاشانی به وجود آورد و کلا ایشان را طرح کرد ، شخصیتی که زحمت ها کشید در راه ملی شدن صنعت نفت و اگر نبود همراهی آیت الله کاشانی و مردمی که به پشتوانه مذهبیت و روحانیت به کمک مصدق آمدند هیچوقت آن اتفاق نمی افتاد.
شهید مدرسی نیز در مورد مصدق می گفت که پایه و کلاس اول سیاست عوام فریبی است در آن زمان تعریفی که از سیاست مطرح بود همین بود و به همین دلیل بود که شهید مدرس تعریف جدیدی مطرح کرد که گفت سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاسیت ماست که این پایه را از بین ببرد و سیاسیتی که آن زمان مطرح بود این بود که مدرس می گفت« پایه و کلاس اول سیاست عوام فریبی است و مصدق در همان پایه و کلاس اول باقی خواهد ماندو من زنده نخواهم بود ولی شما آن روز را خواهید دید که برداشت من از مصدق برداشت درستی خواهد بود»
خراسانتایم: موضوعاتی در خصوص همراهی مصدق با فراماسونها مطرح است، نظر شما در این خصوص چیست؟
موسوینژاد: یکی از مشکلات بزرگ مصدق این بود که علاقه زیادی به میرزا ملکم خان فراماسون داشت و خودش هم به او پیوسته بود و قسم نامه آنها را امضا کرده بود، در واقع حتی در زمان ناصر الدین شاه می گفت که اشتباه بزرگ ناصر الدین شاه این است که به پیشنهادات میرزا ملکم خان توجه نمیکند اگر من جای او بودم بخش اعظم امور را به میرزا ملکم خان تقدیم می کردم در واقع مصدق یکی از ذوب شدگان در فراماسونری آن دوره بود.
خراسانتایم: در خصوص حمایتش از رضا خان بگویید؟
موسوینژاد: در پرونده مصدق یک نکته سیاه دیگر هم آمده است که ایشان از هواداران رضاخان بود زمانی که رضاخان در یک برههای از حکومت قهر می کند مصدق به مجلس می رود و در مجلس نطق می کند و این نطقها ثبت شده است که می گوید ما خواستار بازگشت رضاخان به قدرت و سلطنت هستیم و سیاست های ایشان هست که به کشور آرامش و امنیت و...داده است و شروع به تعریف کردن از سیاسیت های رضاخانی می کند لذا حمایت از رضاخان پهلوی در کارنامه اش وجود داشته است.