به گزارش گروه سیاسی خراسانتایم به نقل از خبرگزاری فارس، صدرا سروش در یادداشتی نوشت:
هفته گذشته، دکتر صادق زیباکلام از اساتید علوم سیاسی کشور، مهمان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند بود، زیباکلام در سخنرانی خود در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند به طرح دیدگاهها و نظرات خود پیرامون رابطه جمهوری اسلامی ایران با آمریکا پرداخت. ضمن احترام به دیدگاهها و نظرات وی و تأکید بر لزوم حاکمیت فضای بحث و نقد علمی در دانشگاههای کشور، در این مقاله سعی شده تا یکی از مهمترین دیدگاههای وی در باب علل استکبارستیزی و رویارویی جمهوری اسلامی ایران با آمریکا، اندکی بررسی و نقد گردد.
مدتی است که استاد زیباکلام پیرامون ریشهها و روند شکلگیری گفتمان استکبارستیزی در جمهوری اسلامی ایران دیدگاه جدیدی را مطرح مینمایند، دیدگاهی که سابقاً به اشکال دیگری در بین برخی ملی-مذهبیها و اعضای نهضت آزادی وجود داشته و لذا بهتر است بگوییم که برخی مفروضات این دیدگاه دوباره بازآرایی و بازتعریف شده و وی دانشگاه به دانشگاه و مقاله به مقاله به دنبال تئوریزه کردن آن میباشد.
مطابق این دیدگاه، استکبارستیزی و دشمنی با آمریکا و انگلیس از ابتدا در گفتمان و اندیشه امام خمینی (ره) و آرمانهای انقلاب اسلامی وجود نداشته و پس از پیروزی انقلاب، تحت تأثیر جریانات چپ مارکسیستی، وارد گفتمان انقلاب و ادبیات و مواضع رهبران جمهوری اسلامی ایران شده است، در این نظریه، موضع بنیانگذار کبیر انقلاب در خصوص استکبار و در رأس آن آمریکا، به دو دوره متفاوت و متضاد تقسیمبندی میشود. دوره اول، مربوط به قبل از تسخیر سفارت آمریکاست که ادعا میگردد در آن دوران، هیچگونه موضع استکبارستیزانه در امام خمینی(ره) و سایر رهبران و رهروان نهضت وجود نداشته است؛ اما پس از تسخیر سفارت آمریکا بر اثر موج به وجود آمده توسط جریانات چپ مارکسیستی (سازمان مجاهدین و چریکهای فدایی خلق، حزب توده و غیره)، یکباره برخی رهبران انقلاب و تودههای مذهبی پیرو مشی امام خمینی (ره) به استکبارستیزی و دشمنی با آمریکا علاقهمند و تمایل میشوند.
ضمناً در طرح این نظریه، بهصورت مقطع به برخی مواضع و سخنرانیهای امام خمینی (ره) قبل از پیروزی انقلاب و آرمانهای متجلی در شعارهای انقلابیون استناد میشود و مثل ادعا میشود که امام(ره) تا قبل از پیروزی انقلاب و تسخیر سفارت آمریکا، مواضع ضداستکباری نداشته و شعارهای انقلابیون نیز از مفاهیم ضداستکباری تهی بوده است.
از زوایای مختلف میتوان به تحلیل و نقد دیدگاه مذکور پرداخت؛
اولاً؛ بر اساس اسناد و نقلهای تاریخی، تصرف سفارت آمریکا بهوسیله دانشجویان مکتبی و پیرو خط امام صورت گرفته؛ بنابراین از جهت عقلانی، مبادرت به فعل تسخیر و حمله، بدون علت و عامل محرک، اقدامی بیهوده و غیرممکن است، درنتیجه یقیناً عاملی وجود داشته که نقش محرک تسخیرکنندگان را ایفا کرده و لذا تسخیر سفارت - هرچند که از ابتدا با نیت گروگانگیری و پایان دادن به روابط دیپلماتیک با آمریکا صورت نگرفته باشد - نیاز به علت و عاملی مبنایی دارد که فیالواقع همان گفتمان ضداستکباری برآمده از بغض و نفرت نسبت به مستکبرین است، بغضی که نسبت به آمریکا و انگلیس از همان اولین روزهای مبارزه در بین مبارزان و انقلابیون پیرو خط امام وجود داشته و حتی میتوان گفت که ریشه آن به برخی حوادث و روندهای تاریخی قبل از دهه چهل برمیگردد.
حمایت بیدریغ از حکومت و مشارکت در جنایات رژیم توتالیتر پهلوی، کودتای 28 مرداد و هزاران موضوع ریز و درشت دیگر در دوران پهلوی هر روز بر نفرت مردم نسبت به مستکبرین جهان و در رأس آنها انگلیس و آمریکا میافزود تا اینکه نهایتاً به گفتمان غالب در بین انقلابیون و مبارزان علیه رژیم طاغوت تبدیل شد.
ثانیاً؛ مخالفت مبارزان چپ و مارکسیستها با آمریکا بهعنوان نماد لیبرالیسم، بحثی تماماً ایدئولوژیک است که ریشه در تضاد مبنایی ایدئولوژی چپ (سوسیالیستی و مارکسیستی) با گفتمان لیبرالیستی غرب دارد. آمریکاستیزی بدین معنا در ایران قدمت بیشتری دارد و به مشی فکری و عملی حزب توده در دهه 20 برمیگردد، اما باید توجه نمود که این گفتمان هیچگاه در جامعه ایران غالب نبوده و پس از سرکوب شدید طرفداران حزب توده و انهدام سازمان نظامی حزب، بهکلی از فضای گفتمانی کشور محو شده است، لذا استکبارستیزی انقلابیون پیرو خط امام با جنس استکبارستیزی مارکسیستها، تضاد مبنایی و تفاوت ماهوی دارد، بدین معنا که نگاه انقلابیون مسلمان به مقوله استکبارستیزی و مخالفت با آمریکا علیرغم وجود ابعاد ایدئولوژیک مذهبی؛ بحثی کاملاً عینی، پراگماتیستی و عملگرایانه میباشد، یعنی نوع رفتار و کارنامه خود آمریکاییها آن را به وجود آورده و نه صرفاً تضادهای ایدئولوژیک و دوقطبی نظام بینالملل.
ثالثاً؛ سخنرانیها و بیانات متعددی از امام خمینی (ره) موجود هست که مؤید مواضع ضدآمریکایی و استکبارستیزانه ایشان در سالهای قبل از انقلاب و دوران تبعید میباشد، ایشان در موارد متعدد آمریکا را به عنوان عامل اصلی مشکلات مردم ایران معرفی مینمایند و بر دستنشاندگی حکومت پهلوی و حمایت آمریکا از این رژیم تأکید میکنند، در ذیل به تعدادی از جملات و مواضع مهم بنیانگذار کبیر انقلاب درباره آمریکا که مربوط به قبل از فتح لانه جاسوسی آمریکا است اشاره شده است:
1- آمریکا دشمن شماره یک محرومین و مستضعفین جهان است.
2- همه گرفتاریهای ما از دست آمریکاست.
3- آنهایی که خواب آمریکا میبینند، خدا بیدارشان کند.
4- انتقاد شدید حضرت امام از آمریکا و شاه در سخنرانی معروف آبان ماه 1343- پیرامون موضوع کاپیتولاسیون.
5- ایشان همچنین به دنبال اعتصاب کارکنان شرکت نفت، از نوفللوشاتو پیام میدهند که: کارگران به اعتصاب خود ادامه بدهند و آمریکا بداند که من به او نفت نخواهم فروخت...
نتیجه: مواضع امام خمینی در خصوص آمریکا، قبل و بعد از انقلاب تا زمان فوت ایشان کاملاً آشکار، قاطع و مشابه یکدیگر هست و نمیتوان کلامی را از ایشان یافت که نوع نگاه و موضع ایشان نسبت به آمریکا در آن متفاوت با دیگری باشد و لذا طرح این قبیل نظریات ضعیف توسط برخی لیبرالها و عشاق سرزمین آمریکا فاقد اعتبار علمی و تاریخی بوده و بهراحتی میتوان آن را به وادی نقد و رد کشاند.
به امید بیداری آنهایی که خواب آمریکا میبینند...
انتهای پیام/4