بهگزارش خراسانتایم چرتکه را که برداری خیلی خیلی وقت کم میآوری برای خواندن کتابهایی که فقط اسمشان را شنیدهای یا دوست داری آنها را مطالعه کنی، دیگر چه رسد به اینکه بخواهی کتابهای آن کتابفروشی را از دم به مطالعه بنشینی؛ خلاصه آنکه شنیدهاید میگویند: «هرچه تو پیش نروی دیگری پیش میآید» حالا نقل ماست هر چه قدر کتاب نخواهیم، روزانه هزاران کتاب دیگر به لیست کتابهای در حال انتظار برای خواندنمان اضافه میشود.
باید ساعتی تفکر کرد و یک تصمیم جدی و مصمم گرفت. شاید بتوان کمی در روز از وقتهای بیهوده و بیارزش زد و کتاب خواند و کمی به فکر غذای روح بهمانند غذای جسم بود.
کتاب وقتی نیچه گریست، آمیزه است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وین خردگرای سده ی نوزدهم و در آستانه زایش دانش روانکاوی، فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا...یوزف برویر، از پایه گذاران روانکاوی...دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید، همه اجزایی هستند که در ساختار رمان در هم تنیده می شوند تا حماسه ی فراموش نشدنی رابطه خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. در ابتدای رمان، لو سالومه، این زن دست نیافتنی از برویر میخواهد تا با استفاده از روش آزمایشی «درمان با سخن گفتن»، به یاری نیچه ناامید و در خطر خودکشی بشتابد.
در این رمان جذاب، دو مرد برجسته و اسرارآمیز تاریخ، تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه، به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند. دکتر اروین یالوم، استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر و روان درمانگر اگزیستانسیال، در خلال این رمان آموزشی، به توصیف درمانهای رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آنند، میپردازد؛ ولی در نهایت روش روان درمانی اگزیستانسیال و رابطه پزشک-بیمار است که کتاب بیش از هر چیز، در پی معرفی آن است. دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، خود روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره مفاهیم تخصصی روانشناسی، روانپزشکی و پزشکی، درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص دراین زمینه بسیار آسان کرده است.
انتهایپیام/2/