به گزارش گروه اقتصادی خراسانتایم به نقل از خبرگزاری فارس، خشکسالی واژهای است که در فرهنگ خراسانجنوبی بیش از هر چیز در متن زندگی مردم این دیار عینیت یافته است. استان خراسانجنوبی به عنوان سومین استان وسیع کشور و جمعیت تقریبی 898 هزار نفری که پراکندگی جمعیت را به دنبال داشته است 20 سالی است که مبتلای تب تند خشکسالی شده است.
خشکسالی 20 سالهای که بر این دیار چنگ انداخته است باعث شده تنها بخشی از پیامدهای دهشتناک آن این باشد که 420 تا 460 روستای خراسانجنوبی آب مورد نیاز خود را از طریق تانکرهای آبرسانی دریافت کرده و ساکنین هزار و 700 روستا از سه هزار و 555 روستای استان نیز رفتن را بر ماندن ترجیح دهند، آماری گویا و شفاف که 26 درصد روستاهای خراسانجنوبی را شامل میشود، بحرانی که میرود تا به یک بحران امنیتی برای استان خراسانجنوبی و به تبع شرق کشور تبدیل شود.
مسؤولین مرتبط در سالهای اخیر و با شعلهور شدن تب تند خشکسالی طرحهای مختلفی را ارائه کردند که یکی از این طرحها، طرح انتقال آب بین حوضهای از دریای عمان به شرق کشور است، طرحی که در آن سهمی از این آب به خراسانجنوبی اختصاص مییابد.
ارائه این طرح در حالی صورت میگیرد که کارشناسان و صاحبنظران دانشگاهی در حوزه آب انتقادات جدی را به این طرح وارد میدانند، همین مسئله باعث شد تا خبرگزاری فارس در پرونده "اما و اگرهای انتقال آب به خراسانجنوبی" از رهگذر گفتگو با کارشناسان، صاحبنظران و مسؤولین مرتبط در این حوزه به بررسی و بازخوانی مشکلات و موانع موجود در این طرح بپردازد.
متن ذیل حاصل گفتوگوی مشروح فارس با دکتر عباس خاشعیسیوکی دانشیار گروه مهندسی آب دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در رابطه با طرح انتقال آب بین حوضهای از دریای عمان به شرق کشور است که به علت تفصیلی بودن آن در دوبخش منتشر میشود.
- آیا راه حل کوتاهمدتی برای حل بحران آب استان وجود دارد؟
استان خراسانجنوبی در منطقهای واقع شده که با بارندگی حدود 100 تا 110 میلیمتر در سال بسیار خشک و کمآب است.
آب مایه حیات و عامل توسعه است و بدون آن حداقل توسعه امکانپذیر نیست در همین راستا با توجه به بارش کم باران، مسؤولین و سیاستمداران استان و حتی کشوری تصمیم دارند که آب را از مناطق دیگر کشور به خراسانجنوبی انتقال دهند تا بتوانند زمینه توسعه استان را فراهم کنند.
اگر اخبار، سایتها و روزنامهها را مرور کنید مسؤولین استان حرف از انتقال آب از ترکمنستان، چاهنیمههای زابل، دریای عمان و شیرینسازی و انتقال به استان میزنند و علاوه بر این انتقال آب از چهارمحال و بختیاری یعنی سرشاخههای کارون به فلات مرکزی یعنی یزد انجام شده که قسمت انتقال به خراسانجنوبی نیز مدنظر است، وقتی تمام اینها را کنار هم بگذاریم میبینیم که تمام مسؤولین ما سعی دارند که در واقع به گونهای با انتقال آب از یک نقطه به نقطه دیگر برای استان آب فراهم کنند.
بهره برداری از پروژه انتقال آب سالها زمان میبرد
انتقال آب بین حوضهای در دنیا امکانپذیر است و انجام شده و تاریخچه خیلی قدیمی هم دارد و به طور مثال در چین، کلرادو آمریکا، مغرب(مراکش) و عربستان سعودی انتقال آب انجام شده و مطرح است اما اگر بخواهم سؤال شما را برای میانمدت پاسخ دهم باید بگویم که این راهکار جواب نمیدهد چرا که این پروژه، پروژهای است که بهرهبرداری از آن سالها طول میکشد.
- راه حل کوتاهمدتی به عنوان مسکن به جای این طرح وجود دارد؟
در استان تا به حال آب خانه مشترکین قطع نشده و یا کمتر این اتفاق افتاده که آب نداشته باشیم.
مراکز اصلی جمعیتی در استان شهرها هستند اما برای روستاهایی که مشکل دارند راهکارهایی است که بتوانند در کوتاهمدت مشکل را حل کنند و آب شرب را تأمین کنند.
اگر منظور آب کشاورزی است که برای روستاها تأمین کنیم هیچ آب بین حوضهای برای کشاورزی مقرون به صرفه نیست مگر اینکه مبدأ آن هیچ نیازی به آب نداشته باشد؛ به طور مثال فرض کنید که اگر خط لولهای از روسیه و قطب شمال بگیریم و آب شیرین را به منطقه خودمان انتقال دهیم و برای کشاورزی استفاده کنیم به شرط اینکه کشاورزی ما مقرون به صرفه باشد.
آب انتقال آب بین حوضهای برای کشاورزی مقرون به صرفه نیست/ عمده مصرف در استان در کشاورزی و صنعت است
پس به طور خلاصه بحث شرب، حجم کمی از منابع آب استحصالی را در حال حاضر تشکیل میدهد و برای نمونه اگر حدود 6 الی 7 درصد از کل آبی که در استان داریم در شرب استفاده میشود اما عمده مصرف در استان در کشاورزی و صنعت است.
میتوانیم با منابع موجود در استان نیاز آب شرب خود را تأمین کنیم
موضوع اصلی انتقال آب بین حوضهای است که این موضوع فقط برای شرب انجام میشود و برای کشاورزی در این زمینه صحبتی وجود ندارد و ما میتوانیم با منابع آب موجود در استان نیاز آب شرب خود را تأمین کنیم و فعلا نیازی به انتقال نداریم و راه حل آن این است که نوع مصرف را عوض کنیم.
- منظور شما مدیریت منابع آب موجود در استان است؟
بله، تصور کنید که تقریبا 80 درصد آب شرب به چرخه برمیگردد که میتوان در کشاورزی استفاده کرد و یعنی آب چاههای کشاورزی باکیفیت را به شرب و آن 80 درصد اضافه شده به چرخه را به کشاورزی اختصاص میدهیم، لذا برای شرب در استان هیچ وقت مشکلی نداریم چون تمام شهرهای استان مجهز به سیستم تصفیهخانه فاضلاب هستند و ما میتوانیم در کوتاهمدت به این راه حل توجه کنیم که هم خیلی کمهزینهتر است و چون عمده شهرهای ما تصفیهخانه فاضلاب دارند سریع جای این دو نوع آب را عوض کنیم.
- شما به عنوان یک کارشناس چه انتقاداتی را به این طرح وارد میدانید؟
در مورد این طرح چالشها، فرصتها و مزایایی مطرح است که میتوان درباره آن صحبت کرد و اگر بخواهیم مزایای آن را ذکر کنیم این است که اگر آب به استان بیاید باعث توسعه میشود چرا که هر فعالیتی که نیاز به آب دارد را پوشش داده و صنعت خود را توسعه میدهیم که این موضوع از دید یک مصرفکننده است.
بسیاری از کشورهای دنیا این کار را میکنند و برای مثال امارات تمام نیاز آب شرب خود را از طریق شیرینسازی آب خلیجفارس بهدست میآورد و یا عربستان کشوری است که بارندگی ندارد و میتوان به جرأت گفت که تمام شهرهای آن آب را از دریای سرخ و خلیج فارس شیرین میکنند و به مرکز(پایتخت) ویا شهرهای دیگر انتقال میدهند.
شرایط ایران مانند عربستان و عمان است یا نه؟
نکته دیگر این است که این طرح قابلیت انجام دارد و باید انجام شود و چارهای نیست اما باید دید که شرایط ایران مانند عربستان، امارات و یا عمان است یا نه؟ شاید تعدادی از شهرهای جنوبی ایران مانند بندرعباس و بخشهایی از سیستان این شرایط آب و هوایی را داشته باشند اما بسیاری از شهرهای ایران مانند مشهد و اصفهان مانند این شهرها نیستند.
در کشور بارندگی داریم و متوسط بارندگی در مشهد در برخی از سالها بالای 300 میلیمتر است و یا در بیرجند سال گذشته حدود 130 الی 140 میلیمتربارندگی داشتیم که بعضی سالها به 170 میلیمتر هم میرسد ولی چندسالی است که خشکسالی داریم.
مقایسه ایران با سایر کشورها در بحث شیرینسازی آب اشتباه است
عربستان هیچگاه کشاورزی مدرن ندارد که مانند ایران گیاهانی مثل زرشک، عناب، زعفران و گندم کشت کنند و شغل اکثر مردم عربستان بر گردشگری و نفت استوار است و یا در دوبی کسی کشاورزی نمیکند ولی در خراسانجنوبی کشاورزی داریم و نمیشود این دو کشور را با منطقه خود مقایسه کنیم و بگوییم که چون دوبی آب دریا را شیرین میکند پس ما هم در خراسانجنوبی از همین شیوه استفاده کنیم و اشتباه ما در جایی است که این دو مورد را باهم مقایسه میکنیم.
در واقع وقتی آن آب استفاده میشود که هدررفت آب در منطقه نداشته باشیم و به طور مثال فردی در زندگی ولخرجی میکند و به دلیل اینکه جواب خرجی را بدهد در چند شیفت کاری مشغول به کار میشود و این یک کار منطقی نیست در حالی که اگر از اضافهخرجی آن فرد کم شود با یک شیفت کاری نیازهای خود را جوابگو خواهد بود.
مدیریت مصرف در برابر انتقال پرهزینه آب/ بیش از حد نیاز مصرف داریم
اکنون در منطقهای که آب در آن کم است، بیش از حد نیاز مصرف داریم و راه حل این است که مصرف خود را صحیح، به جا و به موقع کنیم و مدیریت مصرف داشته باشیم و بهتر از این است که برای انتقال آب از مناطق دیگر با تلاش زیاد هزینه کنیم.
فرصتها و چالشها در انتقال آب
فرصتها و چالشهایی برای این طرح مطرح است و در ابتدا باید مقایسه درستی داشته باشیم چراکه در حالی که فرصتهای خیلی خوبی در این طرح وجود دارد اما در مورد چالشها بهتر است گفتگو کنیم.
- مهمترین انتقاداتی که به این طرح وارد است را چه میدانید؟
طرح انتقال آب و شیرین کردن آن در دریای عمان و انتقال آب شیرین به منطقه شرق کشور تقریباً تصویب شده تا شهرهای زاهدان، بیرجند و مشهد را پوشش دهد که البته برای شرب و صنعت است و در ظاهر طرح خیلی خوبی است اما در بررسی مشاهده میشود که در تعریف انتقال آب بین حوضهای زمانی انتقال انجام میشود که مقصد واقعاً دچار معضل کمبود آب باشد.
تلف شدن حجم زیادی از آب
انتقادات وارد به این طرح در مباحث اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، پدافندی و زیستمحیطی تقسیمبندی میشود و مزیت این طرح فقط توسعه است و حتی آب زیادی به دلیل حجم زیاد انتقالیافته تلف خواهد شد.
تنها بر روی عرضه آب کار میشود اما بر روی مصرف عملی انجام نمیشود؛ طبق احادیث بالاترین ثروت قناعت است و بهتر است که در بخش مصرف متمرکز شویم اما برای عده زیادی اینگونه طرحها از نظر مادی و اقتصادی منفعتهای بسیاری دارد در حالی که اگر در عرضه آب کار شود شرکتها و افراد بسیاری دچار ضرر مادی خواهند شد.
قیمت 25 هزار تومانی هر مترمکعب آب/ قیمت ارز در فیلتر آب شیرینکنها مؤثر است
در مورد جنبه اقتصادی کار باید بگویم که طبق برآوردی که شرکت مشاور ارائه کرده هر مترمکعب آب که شیرین(تصفیه) شود و به استان ما انتقال دهند 15 هزار تومان هزینه دارد که البته این نرخ بر اساس نرخهای سال گذشته است و در این طرح وابستگی به خارج از کشور داریم و بحث ارز در فیلتر آب شیرینکنها مؤثر است لذا قیمت هر مترمکعب آب با شرایط کنونی حدود 25 هزار تومان برای هزینه سرمایهگذاری اولیه شیرینسازی و انتقال است که به جز بهرهبرداری آن میباشد.
آب شیرین استان در کشاورزی استفاده میشود
در استان در حال حاضر آبی داریم که میزان شیرینی آن در حدود هزار میکروموس بر متر استفاده میشود که از آب موجودی که در شبکه شرب است شیرینتر است و برای کشاورزی استفاده میشود و از این نمونه چاهها( با این کیفیت مطلوب) کم نداریم.
کشاورز اگر خبره باشد از هر مترمکعب این آب 500 تا 600 تومان درآمد خالص دارد و وقتی عدد 25 هزار تومان را کنار 500 تومان قرار دهیم متوجه میشویم که یک ایرادی در کار ما وجود دارد یعنی باید برای هر مترمکعب 25 هزار تومان هزینه کنیم در صورتی که در همین منطقه نمیتوانیم باهمان کیفیت آب درآمد ایجاد کنیم.
بازار آب باید راهاندازی شود
نکته مهم این است که بازار آب باید راهاندازی شود یعنی اگر فرض کنیم یک شرکت خصوصی با تقبل تمام هزینههای انتقال و شیرین سازی آب هر مترمکعب آب را 25 هزار تومان به مشترک میفروشد و اگر صاحب چاهی که با آن کشاورزی میکند آب باکیفیت را به قیمت 10 هزار تومان عرضه کند در صورتی که 500 تومان درآمد داشته باشد آیا حاضر است به هزار تومان آن آب را عرضه کند آنگاه این شرکت خصوصی میتواند با این وضع رقابت کند؟ نمیتواند.
آیا این طرح از نظر اقتصادی مقرون به صرفه خواهد بود یا دولت باید برای آن یارانه بدهد؟ در نتیجه راهی که میماند این است که باید یارانه داده شود.
حرف ما این است که دولت یارانه را به کشاورز بدهد تا آب کشاورزی خود را در اختیار شرب قراردهد و با آن یارانه داده شده شغل دیگری برای کشاورز به جز کشاورزی تولید شود که در صورت حمایت دولت کشاورز این توان را خواهد داشت که شغل مدنظر خود را غیر از کشاورزی راهاندازی کند.
لزوم توجه به بعد اجتماعی انتقال آب/ پساب دستگاههای آبشیرینکن مشکلات زیست محیطی ایجاد میکند
بحث بعدی ابعاد اجتماعی طرح است؛ در این جا باید به این نکته توجه کرد که در انتقال آب بین حوضهای وقتی انتقال انجام شود که مبدأ هیچگونه مشکلی از نظر آب نداشته باشد ولی مقصد مشکل داشته باشد، باید دید که چابهار و کنارک به عنوان مبدأ هیچ مشکل کمبود آب ندارند و آیا با طرح انتقال مشکلی ایجاد نمیکنیم؟ یعنی اگر آن دستگاههای آب شیرینکن راهاندازی شود برای مردم این مناطق مشکلی ایجاد نخواهد شد؟
در پاسخ این سوال باید گفت که مشکل ایجاد خواهد شد چون دستگاههای آب شیرینکن مشکل دارند و پساب آنها شور است و میتواند مشکلات زیستمحیطی برای ماهیها ایجاد کند در حالی که شغل اکثر مردم این مناطق ماهیگیری است و این در صورتی است که آنها هیچ نفعی از این کار نمیبرند و نفع این طرح برای ما است پس در نتیجه طرح انتقال آب میتواند مشکلات اجتماعی ایجاد کند.
آب شیرینکنها در کنار دریا نصب میشود تا آب دریا شیرین شود و پساب آن به دریا بازگردادنده میشود و موضوعی که مطرح است این است که ماهیان و آبزیانی که در آن منطقه زندگی میکنند اکوسیستم آنها از نظر دما و PH ( اسیدی یا بازی بودن آب) و EC (معیارسنجش شوری آب) تغییر میکند لذا یا آبزیان مهاجرت کرده که مشکلات زیستمحیطی ایجاد میشود و یا از بین میروند.
ایجاد مشکلات زیستمحیطی در طرح انتقال
مسئله دیگری که مطرح است این است که خط انتقال آبی که حامل آب شیرین خواهد بود حدود 4 تا 5 رشته کوه را باید قطع کند تا به مشهد برسد و باید بیش از هزار و 400 مترپمپاژ شود و همچنین برای عبور کردن خط انتقال، تونلهایی حفر شود که هزینههای خیلی زیاد و مشکلات زیستمحیطی ایجاد میکند چون خط انتقال بایستی دارای جاده هم باشد و آن جادهها هم میتواند پوشش گیاهی را از بین ببرد و مشکلات زیادی را ایجاد کند که این موارد از مشکلات این طرح از بعد زیستمحیطی است.
- آیا مشکلات زیست محیطی برای مقصد هم مشکلی ایجاد خواهد شد؟
برای مقصد مشکلی ایجاد نخواهد شد و تنها مشکل برای مقصد بحث خط لوله خواهد بود.
- چون این آب از آب منطقه ما شورتر است مشکلی نخواهد داشت؟
خیر، این آب از آب منطقه ما شیرینتر است چون آب دریا شیرین خواهد شد آنگاه انتقال خواهد یافت و آن را با آب شور مخلوط میکنند تا EC آب به هزار میکروموس برمتر برسد که در نهایت از تمام آبهای منطقه ما شیرینتر است و برای شرب و صنعت مورد استفاده قرار خواهد گرفت و سختی خیلی کمی خواهد داشت چون دستگاه آب شیرینکن معمولاً سختی آب را هم پایین میآورد و در نهایت برای صنعت مناسب است.
برخی از سخنان انتخاباتی مسؤولین غیرکارشناسی و غیرتخصصی است
اما اگر از نظر سیاسی بخواهیم موضوع را بررسی کنیم باید گفت که سیاستمداران ما هنگام انتخابات و زمانی که نیاز به رأی دارند معمولا از این حرفها زیاد میزنند که برخی از این سخنان کارشناسیتر و برخی کاملاً غیرکارشناسی و غیرتخصصی است؛ این طرح از این دیدگاه میتواند به نفع مردم مناطق کمآب باشد اما وقتی دقت میکنیم مشاهده میشود که میتواند باعث بروز نارضایتیهای اجتماعی در طول سالهای بهرهبرداری شود.
حرکت سیل جمعیت به سمت مناطق دارای آب
به طور مثال تصور کنید که خط لوله آب از چابهار به مشهد میرود و از بیرجند نیز عبور میکند، چون منطقه ما در حال توسعه است و با یک محدودیت حق استفاده از این آب را داریم باعث میشود که سیل جمعیت به سمت مناطقی که آب دارند مانند بیرجند حرکت کنند و پس از رشد جمعیت متوجه میشوند که این مقدار آب در دسترس از خط لوله جوابگوی این جمعیت نیست.
باید مشکلات سیاسی این طرح را هم در نظر گرفت
سؤال دیگر این است که آیا مردم منطقه ما اجازه خواهند داد که در صورت نیاز خودشان خط لوله آب به سمت مشهد برود و این بحث ممکن است معضلات اجتماعی را ایجاد کند.
در انتقال آبی که از چهارمحال و بختیاری به سمت یزد انجام میشود اعتراض مردم بالادست نسبت به پایین دست را مشاهده میکنید و از این قبیل مشکلات سیاسی را میتواند ایجاد کند لذا این مشکلات را هم باید در نظر گرفت.
بحث بعدی ما در نقد این طرح مبحث امنیتی(پدافند غیرعامل) است و هماکنون به طور مثال میتوان به جنگی که بین عربستان و امارات با یمن در گرفته اشاره کرد که مشکل موجود همان بحث آب شیرینکنهای این کشورها است؛ این کشورها دارای آب شیرینکنهایی در ساحل دریا هستند که میتواند مورد حمله و تعرض واقع شود که اگر تخریب شود جمعیت زیادی دچار مشکل کمبود آب میشوند و این دو کشور از نظر نظامی در این مبحث نقطه ضعف دارند و این از نگاه پدافندی میتواند مشکلاتی را برای آنها ایجاد کند.
امنیت خطوط انتقال آب باید تأمین شود
مبحث بعد خود خط انتقال آب است که از نظر امنیتی باید امنیت آن تامین شود چون جمعیت زیادی را به خود وابسته میکند و دچار محدودیتهایی در منطقه سیستان و بلوچستان است چرا که به علت برخی ناامنیهای آن منطقه میتواند مشکل ایجاد کند یعنی حفظ امنیت خط انتقال مشکل است.
از طرفی خط انتقال اگر آسیب ببیند به راحتی نمیشود تعمیر کرد چون آب مثل برق کاربری راحتی ندارد و اگر لولهای دچار مشکل شود با آن حجم 8 مترمکعب در ثانیه یا هشت هزار لیتر در ثانیه در برخی از نقاط خط میتواند یک دریاچه درست کند که ترمیم آن میتواند ماهها طول بکشد.
انتهای پیام/4