به گزارش گروه سیاسی خراسانتایم به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران؛ گرچه این روزها همه چیز حول فوتبال و
جام جهانی می گذرد اما هستند فوتبالیست هایی که فعالیت دیگری را در این چند روز ترجیح داده اند؛
علی کریمی یکی از کسانی بود که پست اینستاگرامی اش طی روزهای گذشته با حواشی زیادی روبرو شده است.
رضا مشتاقی در مطلبی می نویسد:
1- علی کریمی از آن بازیکنها بود که توی شلوغیها خودشان را نشان میدهند. از آنها که مدافعان پر تعداد دور و بر برایش تهدید نبودند، فرصتی بودند که یکی پس از دیگری دریبل بخورند و تکنیک آقای جادوگر را به رخ بکشند. از آنها که روی یک دستمال میتوانند یک تیم را دریبل بزنند؛ نه مثل اینزاگی، کرسپو و کلوزه که از فضای خالی پشت مدافعان استفاده میکردند. کریمی فضا را خودش خالی میکرد. به همین خاطر دیدنش در حال روپایی زدن در یک فضای خالی خیلی بزرگ بیش از اندازه عجیب است.
2- «لطفا همتون این پست بزارید تو پیجتون... بیاید تا 1 ماه چیزی از بازار نخریم نه طلا نه ماشین نه هر چیزی که گرون شده. بیاید واسه یهبار همه با هم اتحاد پیدا کنیم و چیزی نخریم مثل بقیه کشورا که چیزی گرون میشه نمیخرن تا مجبور بشن جنسا رو ارزون کنن. ایرانی هستی این پست بزار... همتون حمایت کنید تا دست دلال و دزدا ببره از این مملکت...». علی کریمی در یک فضای خالی خیلی بزرگ، در فضایی که نه کارشناسان و دانشگاهیان آمدهاند تا به مردم توضیح بدهند که چه اتفاقی دارد برای اقتصاد و جامعهشان میافتد و چهکار باید کنند تا تخته پاره معیشتشان را بتوانند از این توفان برهانند، و نه دولتمردان و متولیان به شهروندانشان میگویند که برای رفع این مشکلات چه برنامههایی دارند و چه سرنوشتی در انتظار اقتصاد رنجورمان است – و البته با توجه به سرنوشت وعدهها و سخنرانیهای قبلی، چهبسا که غیبت ایشان از حضورشان بهتر است- آمده و در نقش آغازگر و رهبر یک حرکت مدنی قرار گرفته است. با متنی که برعکس دریبلهای کریمی، اصلا چشمنواز نیست و میتواند بهعنوان سوال امتحانی به دانشآموزان داده شود تا تعداد غلطهای املایی و نگارشی آن را بیابند. در نبود نخبگانی که تحلیلی درست از وضعیت جامعه به مردم بدهند -پر واضح است که صرف تحلیل کفایت نمیکند و تحلیل شرایط باید علمی و صحیح باشد، در غیر این صورت امثال کلیپ «داری اشتباه میکنی کاپیتان» آشنایان بزرگوار در این بازار مکاره یافت میشود- و حرکتی مردمی را در جهت بهبود شرایط طرحریزی و رهبری کنند، علی کریمی با چنین متنی آمده است و ایستاده است به روپایی زدن.
3- چرا روپایی زدن؟ واضح است. کمپین راه افتاده توسط کریمی یک حرکت تیمی یا حتی انفرادی فکر شده نیست. از اغلاط فاحش متن کریمی مشخص است احتمالا خودش هم دو بار آن را نخوانده و بلافاصله بعد از نوشتن روی اینستاگرام پست شده است. توپی روی زمین بوده و آقای جادوگر هم آن را به پا گرفته و روپایی زدن را شروع کرده است. روپاییزدن حرکت زیبایی است، مخصوصا اگر فوتبالیست خوشتکنیکی چون شماره هشت سابق تیم ملی و بازیکن سالیان گذشته بایرن مونیخ، شالکه و پرسپولیس آن را انجام دهد. عدهای را هم میکشاند به تماشا و نظربازی اما راه به دروازه پیدا نمیکند.
کریمی از مردم خواسته هر چیزی که گران شده است را یک ماه نخرند. هر چیزی؟ مواد غذایی مثلا گران شده یا اجاره خانه بالا رفته است. چه باید کرد؟ چرا یک ماه. چرا سه هفته نه؟ چرا پنج هفته نه؟ گام بعدی چیست؟ بعد از یک ماه چه باید کرد؟ علت بالا رفتن قیمت در همه موارد میزان تقاضاست؟ یا کاهش ارزش پول ملی؟ رئیس سازمان بازرسی کشور گفته است: «50 نفر، 380 هزار سکه طلا خریدهاند.» در مقابل چنین کنشگری، مردم چه واکنشی باید داشته باشند؟ همان نخریدن؟ بعد از یک ماه و یکبار برای همیشه دست دلالان از این مملکت بریده خواهد شد؟ علی کریمی پاسخی به این سوالات میدهد؟ آیا اصلا آمادگی، توان یا حتی قصد رهبری طرحی که آن را آغاز کرده است را دارد؟ یا با انتشار عکس کثیرالانتشار این روزها ماموریتش تمام شده است؟ کامنتهای بسته صفحه کریمی که اجازه طرح این سوالات را به کسی نمیدهد. بهنظر نمیآید این بازیکن راه دروازه را بشناسد.
4- بر فرض که گل نتواند بزند، پاس گل هم نمیتواند بدهد؟ فکر نمیکنم. کریمی چه میزان دانش اقتصاد یا جامعهشناسی دارد که بتواند کمپین آغاز شده و سرمایه اجتماعیاش را در اختیار کارشناسان و اساتید دانشگاه قرار دهد تا آنها این بار کج را به سر منزل مقصود برسانند؟ میتواند از بین متخصصان مختلف، سره را از ناسره تشخیص دهد و کار را به کاردان بسپارد و پاس گل دهد؟ مناظره مدتی پیش بین کریمی و ساکت را بهخاطر دارید؟ توان سخنوری و سیاستورزی این نابغه عالم فوتبال را دیدید؟ به یاد دارید در دفاع از حرف خود در رشته تخصصی خود چه میزان توانمند بود؟ به همین خاطر است که نگارنده به بدل شدن این روپاییها به پاس گل هم بدبین است.
این روپایی زدن بالاخره پایان خواهد یافت. ستاره دنیای فوتبال، یک ماه دیگر یا زودتر و دیرتر خسته خواهد شد از روپایی زدن. توپ را خواهد انداخت و بر خواهد گشت به دنیای خودش. دنیایی که قراردادهای میلیاردی است و ساختمانسازیها و معاملات پر سود و منفعت.
5- آن روز است که تماشاچیان این مراسمِ در آغاز پرهیجان، سرخوردهتر و ناامیدتر از روز نخست هستند. سرمایه اجتماعی یک ستاره به غارت میرود و امید جمعی هم همراهش. امیدی که باید با طرحی کارشناسی شده از سوی یک مصلح اجتماعی و اندیشمند علوم انسانی همراه میشد نه یک ستاره پرفروغ و در عین حال یاغی ورزشی.
منقول است که روزی شاگردی از شاگردان گالیله فریاد زد «بیچاره ملتی که قهرمان ندارد» و گالیله تصحیحاش کرد «بیچاره ملتی که به قهرمان نیاز دارد».
من نمیتوانم به قطع بگویم کدام یک از این دو ملت بیچارهترند، اما مطمئن هستم بیچاره مردمی هستند که قهرمان اصلاح بحران اقتصادی و سیاسیشان، جادوگران مستطیل سبز باشند.
انتهای پیام/4