این روزها «فرافکنی» از حربههایی است که متاسفانه به امری بدیهی در برخی مدیران و سیاسیون ما تبدیل شده است و به قول معروف بسیاری از آنها خودشان را به کوچه علی چپ زده اند، انگار نه انگار که مردم مشکل دارند و با سختیهای زیادی دست و پنجه نمرم میکنند.
اگرچه دشمن و دشمنی اش را باید به طور کامل جدی گرفت؛ و یکی از مهم ترین عوامل مشکلات کشور ما دسیسههای دشمنان ما میباشد، اما داد زدنهای بی جا، مسئولین ما را به چوپانهای دروغگویی تبدیل میکند که به وقتِ حمله یِ گرگِ واقعی، گوش شنوایی نخواهند یافت و در نتیجه، چوپان و گله را اسیر گرگ خواهند کرد.
وضعیت اقتصادی فعلی کشور نیز نتیجه اشتباههای مدیریتی و اقتصادی است و انکار آن، چیزی را درست نمیکند هر چند که دولتمردان هر دوره دست به انکارشان عالیست!!! اما توجه به این نکته نیز اهمیت دارد که تنها با اعتراف به اشتباه، اقدام به موقع و عزمِ تغییر در مسیر درست است که میتوان از این بن بست نجات یافت.
باید اعتراف کنیم که نگاه بیرونی و امید به دیگران برای حل مشکلات کشورمان از ابتدا اشتباه بود، اشتباهی از ابتدای انقلاب عدهای بر آن اصرار و پافشاری داشتند و اوج آن در زمان برجام بوداما باید بدانیم همان طور که انداختن تمام تقصیرها به گردن دشمن بیرونی، اشتباه است در شرایط حال حاضر توجه به افراد درونی نیز اهمیت خاصی دارد.
شاید زمانی میگفتیم: «ماهی را هر وقت از آب بگیری، تازه است»؛ اما آنقدر تعلل صورت گرفته که دیگر از «آب» هم چیزی باقی نمانده، چه رسد به ماهی!
باید اعتراف کنیم که همین الان هم برای برخی کارها دیر است؛ اما باید تا دیرتر نشده، اقدامی صورت داد. اقدامی که با اعتراف به اشتباه و دست بر داشتن از فرافکنی آغاز میشود.
لازمه آن نیز این است که مسئولین در درجه اول و بعد هم مردم سخنان رهبری را در این حوزه سر لوحه قرار دهند و به آن عمل کنند و با کار جهادی و انقلابی مشکلات کشور را حل کنند.