بهگزارش خراسانتایم چرتکه را که برداری خیلی خیلی وقت کم میآوری برای خواندن کتابهایی که فقط اسمشان را شنیدهای یا دوست داری آنها را مطالعه کنی، دیگر چه رسد به اینکه بخواهی کتابهای آن کتابفروشی را از دم به مطالعه بنشینی؛ خلاصه آنکه شنیدهاید میگویند: «هرچه تو پیش نروی دیگری پیش میآید» حالا نقل ماست هر چه قدر کتاب نخواهیم، روزانه هزاران کتاب دیگر به لیست کتابهای در حال انتظار برای خواندنمان اضافه میشود.
باید ساعتی تفکر کرد و یک تصمیم جدی و مصمم گرفت. شاید بتوان کمی در روز از وقتهای بیهوده و بیارزش زد و کتاب خواند و کمی به فکر غذای روح بهمانندغذای جسم بود.
خاطرات آچار به دستِ طلایی
این کتاب، برای انتشارات فاتحان است. این کتاب خاطرات حاج عباسعلی باقری مشهور به «حاج عباس فابریک دستطلا» را شامل میشود که مکانیک و تعمیرکار جبههها بوده است. این کتاب با عنوان «عباس دستطلا» چاپ شد و محبوبه معراجیپور مصاحبه و تدوین آن را به عهده داشته است. «عباس دستطلا» برای اولین بار در سال 91 چاپ شد و در نمایشگاه کتاب امسال تهران هم مورد استقبال زیادی توسط عموم مردم قرار گرفت و پس از نمایشگاه نیز به سرعت به چاپهای پنجم و ششم رسید.
اشاره دیگر این که از میان کتابهای معرفی شده، 2 کتاب درباره اشخاص شهید شده و 2 کتاب دیگر درباره چهرههای زنده هستند. «دا» و «عباس دستطلا» درباره رزمندههایی هستند که این روزها بین ما هستند اما «خاکهای نرم کوشک» و «بابانظر» مربوط به دو شهید هستند. ویژگی مشترک همه این کتابها هم توجه ویژه رهبر انقلاب به آنهاست.
«مقام معظم رهبری فرمودند: من شما را میشناسم. نفسها در سینه برای چند ثانیه حبس شد. من گفتم: مگر شما بنده را میشناسید!! اینجا بود که مقام معظم رهبری صحبت بنده را قطع کردند و فرمودند: من شما را میشناسم مگر شما عباس دست طلا نیستید؟» این هم نقل قولی از خود عباس دستطلا که در رسانه منتشر شد و میزان اهمیت کتاب مورد نظر را نزد رهبر انقلاب نشان میدهد.
«عباس دستطلا» همچنان در بازار نشر با استقبال روبروست و میفروشد.
دختر امدادگری که اسارت در اردوگاههای عراق را تاب آورد
انتهایپیام/2/