به گزارش گروه سیاسی خراسانتایم به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ رفتن سیف از ساختمان شیشهای خیابان میرداماد واکنش مثبت بازار ارز را به همراه داشت، واکنشی که میتوان آنرا «احساس مثبت» به نسیم تغییرات در کابینه دانست. اما حواشی این تغییر مهم را نباید دست کم گرفت؛ حواشی از جنس شک و تردید در ادامه حرکت قطار تغییرات در دولت یا توقف آن در ایستگاه بانک مرکزی. مرور زمان نشان خواهد داد که آیا روحانی با شیب ملایم به سمت واقعبینی حرکت میکند و یا در اثر فشار عمومی مجبور به یک شو تبلیغاتی بزرگ شده است؟
۱- همزمان با آغاز التهاب در بازار ارز که جهشهای روزانه را تجربه میکرد، واکنش مسئولین همچون کاتالیزوری سرعت این جهش را افزایش میداد. رییس وقت بانک مرکزی در اولین واکنش خود به جهش ارزی چنین نوشت: «با کمال تعجب به محض مشاهده تغییراتی در قیمت ارز شتاب زدهتر از دلالها و سوگران نسبت به بزرگ نمایی آن اقدام میکنند، به طوری که این واکنش کمتر از خوشحالی ترامپ رئیس جمهور آمریکا نیست. ولی این شادی دیری نمیپاید و بر اساس روند هر ساله نرخ ارز در ماههای بهمن و اسفند، مسیر کاهشی پیدا میکند.» اما نه تنها بهمن و اسفند کاهشی رخ نداد بلکه از فروردین ماه تجربه افزایش نرخ ارز آن هم به صورت روزانه باعث شد قیمت دلار به بالاترین حد برابری خود با ریال برسد و عملا پول ملی کشورمان به یکی از بیارزشترین پولهای جهان تبدیل شود. در این میان اما تایید عملکرد تیم اقتصادی دولت توسط رییس جمهور و انکار آشوب اقتصادی باعث شد تا دولت روحانی در افکار عمومی به دولت ورشکستهای تبدیل شود که حتی توان درک واقعیتهای عینی را هم ندارد.
۲- شکست دولت در اقتصاد دیگر یک زمزمه و حرف درگوشی در پستوی سیاست نبود، بلکه رسانههای حامی دولت نیز به آن اعتراف میکردند. حمله به تیم اقتصادی دولت، نگرانی از آینده جریان اصلاحات و تسویه حساب برخی اعضای کابینه با یکدیگر سبب شد تا برخی جریانات رادیکال غربگرا از این فرصت برای جا انداختن سناریوی استعفای دولت سوءاستفاده کنند و حتی در برخی کانالهای تلگرامی خبر استعفای روحانی را منتشر کردند که البته واکنش سریع سخنگوی دولت را به همراه داشت. این وضعیت و همچنین فشار عمومی سبب شد تا بالاخره سه روز پیش ولیالله سیف رییس پرحاشیه بانک مرکزی از سمت خود برکنار و عبدالناصر همتی، سفیر کشورمان در چین، جایگزین وی شود. تغییری که هرچند دیر بود ولی واکنش مثبت بازار را به همراه داشت.
۳- آیا تغییرات در دولت ادامهدار است؟ پاسخ این سوال به دو عامل مهم بستگی دارد. اول اینکه باید دید آیا حسن روحانی همچون گذشته اوضاع اقتصادی کشور را گلوبلبل میداند یا ورود کشور به فاز جنگ اقتصادی را یک واقعیت میپندارد؟ به نظر میرسد تغییر دیدگاه وی در روزهای اخیر و البته سخنان واقعبینانه جهانگیری را باید نشانه تغییر نگاه دولت به مسائل جاری کشور دانست و امید داشت دولت خود را برای یک جنگ بی سروصدا آماده کند؛ هرچند دیر شده ولی باز میتوان کاری کرد.
عامل دوم اما وابستگیهای شخصی روحانی است. مروری بر تیم فکری همراه روحانی نشان میدهد که یک حلقه بسته از مشاوران و دوستان از دو دهه پیش تاکنون از شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام تا ریاست جمهوری با وی همراه بوده است. حلقهای که نوبخت، نهاوندیان، سیف و نیلی اعضای اصلی آن هستند. از دید افکار عمومی رفتن سیف تنها یک قطعه از پازل تغییرات دولت است و مردم کماکان منتظر ادامه تغییرات هستند. تغییر افرادی همچون نوبخت و نیلی که سخنانشان برای مردم مانند شاقولی بوده که تنها گرای افزایش نرخ ارز و گرانی را میدهد. بنابراین باید دید آیا روحانی از وابستگیهای عاطفی خود عبور خواهد کرد و تیم قدرتمندی برای عبور اقتصاد از وضعیت فعلی را مهیا میکند و یا کماکان به مشاوران و دوستان نیاورانی خود قدرت عمل کامل خواهد داد؟ نباید فراموش کرد که روحانی در جلسه هیئت دولت پیرامون سیف چه عناوینی به کار برد. روحانی با تشکر از سیف، وی را مدیری بسیار سالم و ارزشمند دانست که با جدیت تمام سیاستهای دولت را اجرا میکرد. ایستادگی در برابر مؤسسات مالی، اعتباری غیرمجاز که به ایجاد انضباط بیشتر و قاعدهمند شدن این مؤسسات منجر شد از دید روحانی، نقطه قوت کارنامه سیف بود. این در حالی است که رئیس کل سابق بانک مرکزی در ابتدای حضور دولت یازدهم که روند کاهشی قیمت دلار در قبال ریال را به همراه داشت در اظهاراتی عجیب گفت:« هیچ دلیلی برای کاهش بیشتر نرخ دلار در بازار آزاد وجود ندارد و اصلاً منطقی نیست قیمت دلار بیشتر از این پایین بیاید»!
۴- رفتن سیف اگر به خاطر رهایی از فشار افکارعمومی بوده نشاندهنده رسیدن صدای اعتراض جامعه به گوش روحانی و مشاورانش است، و اگر به خاطر واقعبینی ناشی از اوضاع پیچیده کنونی است نشان دهنده تغییر دیدگاه دولتیها است. در هر صورت میتوان امید داشت روحانی و دوستانش از یک خواب پنج ساله بیدار شدهاند. خوابی که در آن نیاورانیها سرمایه گذاریهای میلیارد دلاری خارجی، مشارکت غولهای تجاری دنیا در پروژههای ایرانی و اقتصاد وابسته شکوفا را میدیدند ولی بعد از پنج سال رویا بودن آنها فهم شد. در این اوضاع اما نحوه رفتار با دولت خود مساله شده است. برخی هرگونه حمایت را منتفی دانسته و اصرار دارند بصیرت خود را بیشتر به نمایش بگذارند و شکست دولت را سندی بر صحت آن بدانند و برخی دیگر بسیار خوشبینانه از روحانی سال ۷۸ سخنان میرانند. حمایت و ضدیتی که نشان دهنده عدم درک واقعیت است. روحانی از ماهیت خود فاصله نگرفته بلکه تنها شرایط واقعی را بعد از پنج سال فهمیده است و همین. پس نه انتظار ظهور یک روحانی سوپر انقلابی را باید داشته باشیم و نه اینکه زیر پای دولت را در این شرایط حساس خالی کنیم بلکه برای گذر دولت ( به عنوان مجری نظام) از این گردنه باید به آن کمک کنیم. پس نباید از یک تغییر برداشت های تند وتیز داشت بلکه باید منتظر ماند و دید روحانی با شیب ملایم به سمت واقعبینی حرکت خواهد کرد و یا با شیب تند به سمت ورشکستگی کامل.
* گزارش از سعید درویشی
انتهای پیام/4
کلمات کليدی: خراسانتایم , ارز , دلار