شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۱
هفته‌نامه کتاب/60

گامی به‌سوی مطالعه و تفکر

مطابق هر هفته و برای بالابردن سطح و فرهنگ و آگاهی، در جهت التماس تفکر و مطالعه، کتابی نوشته بزرگان بومی استان خودمان را معرفی می‌کنیم تا با توجه به آن و مطالعه آثار افراد مطلع سطح اطلاعاتمان از وضع موجود، بهبود یابد و امید است که همین روند و رویه در ادامه نیز ادامه دهیم تا به سعادت برسیم و آگاهی و اطلاعات کسب کنیم.
گامی به‌سوی مطالعه و تفکر
 
به‌گزارش خراسان‌تایم چرتکه را که برداری خیلی خیلی وقت کم می‌آوری برای خواندن کتاب‌هایی که فقط اسمشان را شنیده‌ای یا دوست داری آن‌ها را مطالعه کنی، دیگر چه رسد به اینکه بخواهی کتاب‌های آن کتاب‌فروشی را از دم به مطالعه بنشینی؛ خلاصه آنکه شنیده‌اید می‌گویند: «هرچه تو پیش نروی دیگری پیش می‌آید» حالا نقل ماست هر چه قدر کتاب نخواهیم، روزانه هزاران کتاب دیگر به لیست کتاب‌های در حال انتظار برای خواندنمان اضافه می‌شود.
باید ساعتی تفکر کرد و یک تصمیم جدی و مصمم گرفت. شاید بتوان کمی در روز از وقت‌های بیهوده و بی‌ارزش زد و کتاب خواند و کمی به فکر غذای روح به‌مانندغذای جسم بود.

"دا"
سیده زهرا حسینی


دا، در لهجه محلی یعنی مادر و این کتاب خواسته رنج، اندوه، تلاش و مقاومت مادران ایرانی را بازگو کند. سیده زهرا حسینی خرمشهری است. جنگ که شروع شد، مثل بقیه جوان های خرمشهری رفت مسجد جامع و خودش را معرفی کرد.

هر کاری که پیش می آمد، از امدادگری، حمل مجروح، تعمیر اسلحه، پخت و پز و توزیع مهمات کمک می کرد. پدر و بادرش شهید می شوند و او با دست خودش آنها را خاک می‌کند. دا، روایت همین روزهاست؛ با زبانی ساده و پر از جزئیات.
10 کتاب برتر خاطرات جنگ
پیکر جوانی را دیدم که به شکل دلخراشی به شهادت رسیده بود. نمی توانستم به او نگاه کنم؛ چه برسد بخواهم به او دست بزنم و یا جابه جایش کنم. پایین تنه اش از قسمت کمر بر اثر موج انفجار شکافته و پاهایش خلاف جهت تنه رو به بالا افتاده بودند ... دردناکتر از این، وضع پدر و مادر سالخورده جوان بود که از خانه محقرشان بیرون آمده با گریه و زاری او را صدا می‌زدند: عبدالرسول، عبدالرسول.

وقتی دیدم پیرزن خودش را روی زمین انداخت و کورمال کورمال روی خاک ها دست می‌کشید و جلو می آید، تازه فهمیدم چشمانش نمی‌بیند. پیرزن روی جنازه دست می کشید و می‌گفت: یومّا، یومّا، مادر، مادر. انگار از سکوت پسرش فهمیده بود اتفاقی افتاده.


انتهای‌پیام/2/
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۱۷۰۰۳