به گزارش گروه سیاسی خراسانتایم به نقل از دیدبان، هفته اول اسفند ماه 97، شاید غافلگیرکننده ترین خبر کشور، استعفای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه بود که پذیرفته نشد. بعد از پخش خبر استعفا تحلیلهای زیادی از دلایل استعفا ظریف در رسانه منتشر شد که یکی از دلایلی که خیلی از تحلیلگران بر روی آن تاکید داشتند شکست برنامه های وی بود که مهمترین آن ناکام ماندن برجام بود.
احتمالا خیلیها معتقد نباشند که برجام بر باد رفته است اما با نگاهی گذرا به نظرات سه چهار ماهه اخیر برخی حامیان برجام متوجه خواهیم شد که آنها نیز به این مسئله پی برده اند که برجام برای ما تا به حال هیچ فایده نداشته است. به طور مختصر برخی نظرات را در ذیل آورده ایم:
«سیدمحمد صادق خرازی» در گفت و گو با آرمان گفت:
در حقیقت اینکه مدتها بحث کانالهای مالی را معطوف به مسائل فنی کردند و باز هم جمهوری اسلامی به آنها فرصت داد. اما آرام آرام ما به این نتیجه نزدیک میشویم که اگر اروپا بخواهد این مشکل تکنیکی و فنی را دستمایه و دستاویزی برای کمتحرکی آنها جهت رسیدن به مسیر تجارت و سرمایهگذاری در ایران شود، تهران هم دلیلی نمیبیند که دست بسته کناری بنشیند و به برجام و به دستاوردهایی که چیزی نصیب جمهوری اسلامی ایران نکرده است، نگاه کند.
«علی ربیعی» وزیر سابق کار در مصاحبه با روزنامه ایران گفت:
وقتی شرایط به گونهای شود که ارز حاصل از فروش نفت و صادرات غیرنفتی به سختی وارد کشور شود یا سرمایهگذاری خارجی با مانعتراشی دشمنان ایران مواجه شود، وضعیت خاص و متفاوت خواهد شد. حتی تحریم در دوران دولت آقای احمدینژاد هم به این شدت نبود. تمام کسانی که تحریمها را دنبال میکردند میدانند که این دو تحریم کاملاً با هم متفاوت است.
همچنین چندی پیش روزنامه سازندگی- از حامیان پر و پا قرص برجام- در مطلبی نوشته بود:
تصویری که امروز از توافق هستهای و تحریمها داریم آن است که ایران موبه مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است. دولتمردان باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا علیرغم اجرای تمام و کمال تعهدات برجامی از سوی دولت و بتن ریزی در صنعت هستهای، هم تحریمها افزایش یافته و هم فروش نفت کاهش یافته است و هم نقل و انتقال ارز با گونی انجام میشود؟! آیا جز این نیست که برجام از ابتدا توافقی یکطرفه و خسارت بار بود؟! قرار بود با برجام تمامی تحریمها یکباره لغو شود اما نه تنها تحریمها لغو نشد، بلکه دامنه گستردهتری نیز پیدا کرد. دلار ۱۲ هزارتومانی، پراید ۵۰ میلیونی و سکه قریب به ۵ میلیونی همگی محصول برجام و نتیجه غفلت دولت از اجرای اقتصاد مقاومتی است.
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «"مصطفی تاجزاده" میهمان جلسه آخر سلسلهنشستهای «چه باید کرد؟» حزب اتحاد ملت بود.... تاجزاده گفت: …به لحاظ اقتصادی تحریمهای فعلی، با وجود اینکه یکجانبه است، به مراتب سنگینتر از دور قبل دنبال میشود».
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «ایجاد کانال مالی ناکام ماند» نوشت:
پس از ماهها انتظار سرانجام اروپاییها آب پاکی را روی دست ایران ریختند و بر ناتوانی خود در اجرای تعهدات مرتبط با کانال مالی اذعان کردند. این اتفاق در حالی رخ داد که پیشتر بسیاری از صاحبنظران بدبینیهای زیادی به شکل گیری کانال مالی میان اروپا و ایران داشتند.
این روزنامه اصلاح طلب که به سرِکاری بودن «برجام اروپایی» اذعان کرده است، همان روزنامهای است که- مهر ۹۶- با انتشار عکس بزرگ و یک چهارم صفحهای موگرینی، به دروغ از قول وی تیتر زده بود: «هر چه تهران بگوید» [5]!.
روزنامه سازندگی در یادداشتی با عنوان «راه احیای برجام» به قلم «پویا جبل عاملی» اقتصاددان نوشت: امروز دولت نیازمند آن است که باور کند برجام به پایان رسیده...اکنون جواب مشخص است: خروج از برجام [6].
اینها فقط تعداد انگشت شماری از نظرات سینه چاکان برجام بوده که امروز برجام را بی فایده می دانند. البته جای بسی سوال است کسانی که تا دیروز کلید حل مشکلات کشور را برجام می دانستند چرا یکباره از نظرت خود برگشته اند. پاسخ این سوال بسیار سهل است آری رویای شیرین برجام مدتهاست به کابوسی تلخ تبدیل شده است ولی چه کسانی پاسخگو هستند؟ هزینه این تجربه تلخ چه کسانی باید بدهند؟ چرا سینه چاکان برجام امروز دارند دامان خودشان را از این لکه ننگ پاک می کنند و تبدیل به کارشناسان
پسا برجام شده اند.
انتهای پیام/4