تأملی پیرامون ایده جوانگرایی
24 اسفند 1397 ساعت 17:04
اگر ایده جوان گرایی با تدبیر پیگری نشود به ضد خود تبدیل خواهد گشت و بعد از مدتی علاوه بر ضربه به کارهای حیاتی کشور، خود ایده نیز رها شده و به عنوان یک تجربه ناموفق در اذهان باقی خواهد ماند.
به گزارش گروه سیاسی خراسانتایم به نقل از دیدبان، جوانگرایی و اهمیت دادن به جوان در هر جایی مایه حرکت و پیشرفت خواهد بود. این موضوع در چند سال گذشته مورد تاکید رهبر انقلاب نیز بوده است. در "بیانیه گام دوم انقلاب" چنین آمده است:
دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند (1).
خود ایشان در دو سال اخیر انتصابهایی با این نگاه داشتهاند. به عنوان نمونه انتخاب حجت الاسلام ابوترابی و حجت الاسلام علی اکبری به امامت جمعه تهران و همچنین انتخاب حجت الاسلام قمی به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی و حجت الاسلام رستمی به ریاست نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها از این دست هستند.
جوانگرایی نیز مانند بسیاری از طرحها و ایدهها اگر به صورت دقیق و راهبری مورد مناقشه و تحلیل واقع نگردد به سرانجام نخواهد رسید. در اینجا قصد داریم با طرح سؤالاتی در مورد آن به روشن شدن ابعاد آن بپردازیم.
سابقه جوانگرایی در ایران پس از انقلاب چگونه بوده است؟
ابتدای انقلاب به اقتضای شرایط آن زمان در بسیاری از ارگانهای تعیین کننده و مهم نیروهای جوان مشغول به فعالیت شدند. بارزترین نمونه آن هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که بیشتر فرمانده لشکرها بین 20 تا 30 سال داشتند که این سن برای نیروهای نظامی در نوع خود در جهان یک استثنا بود. مثلا محسن رضایی فرمانده سپاه پاسدارن در دوره جنگ 27 سال سن داشت.
اما پس از گذر التهاب انقلاب و فراغت از جنگ و آغاز روند سازندگی در کشور "جوانگرایی" همواره فقط در حد شعار باقی ماند و فعالیت جدی جهت پیگیری آن صورت نگرفت. در دولت نهم و دهم طرح "مشاوران جوان" پایهریزی شد که هدف آن مشاوره دادن به مدیران دولتی در همه سطوح بود. طی آن گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری تشکیل شد و همزمان با آن گروه مشاوران جوان در استانداری ها نیز شکل گرفت. اما این طرح نیز به فرجام مطلوبی نرسید و تاحدی منحل گشت که به نظر اصلیترین دلیل آن "نبود ایده و سازوکار مشخص" برای جوانگرایی بود.
مردادماه امسال نیز به تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان انتظار میرفت که تحولی مشهود در روند جوانگرایی را شاهد باشیم اما پس از گذشت چندین ماه از ابلاغ این قانون با انواع ترفندها برای استثنا کردن بخشی از کارکنان نهادهای مختلف از این قانون مواجه هستیم که به نظر امکان جوانگرایی گسترده را سلب خواهد کرد.
علت مقاومت کردن در مقابل جوانگرایی چیست؟
همواره برخی از صاحب منصبان و مدیران در سطوح مختلف از جوانگرایی فراری بوده و اقبالی به آن ندارند که چند دلیل برای این امر متصور است:
1. اول اینکه به نظر میرسد هر مجموعهای بعد از چندین سال همکاری معمولاً به دلایل روانی و عادت به یک روند ثابت و شکلگیری روابط بین اعضاء در مقابل تغییر روند و اضافه و کم شدن افراد مقاومت نشان خواهد داد و بدون نیروی تحکمآمیز حاضر به تغییر افراد و مدیر خود نمیشود.
2. مدیری که سالها در منصب مهمی بوده و از شأن اجتماعی و درآمد مناسبی برخوردار بوده است پس از برکناری هیچ افق روشنی در مقابل او قرار نخواهد داشت لذا در مقابل تغییر مقاومت خواهد نمود.
3. تربیت نیروی جوان در هیچ مرکزی به صورت مشخص و ساختارمند صورت نمیگیرد لذا جوانان توانایی لازم برای تصاحب پستها را ندارند.
4. فاصله بین نهادهای اجرایی با دانشگاه بسیار زیاد است. در حوزه علوم طبیعی با عنوان "پیوند صنعت و دانشگاه" و در حوزه علوم انسانی "پیوند بین نظر و عمل" همیشه مورد انتقاد بوده است. به عنوان مثال یک دانشجوی مدیریت صرفاً با آموزش آکادمیک توانایی مدیریت یک مجموعه صنعتی را کسب نمیکند و لازم است که در کنار آموزشهای آکادمیک در عمل نیز با صحنه مواجه شود و از چالشهای آن باخبر گردد.
5. ضعف رسانهای حاد بسیاری از جریانها برای چهرهسازی از افراد نیز از دیگر عوامل است. بسیار افراد توانمندی هستند که به دلیل نبود یا نقض تبیلغات مناسب، از رسیدن به مناصب بازمیمانند.
راهکارهای تسهیل کننده جوانگرایی در کشور چیست؟
1. آموزش متناسب با فضای واقعی در دانشگاهها؛ یعنی افراد تحصیل کرده در دوران آموزش خود کاملا جدای از فضای اجرایی نباشند و توأم با تحصیل آشنایی با محیط کار را نیز کسب کنند تا نیروی مناسب جهت به دست گرفتن کارها تربیت شود.
2. برای مناصب سیاسی سازوکار حزبی برای رشد نیروی جوان بسیار حیاتی و کارساز است. حزب با داشتن شعب مختلف در نقاط کشور و دارا بودن امکانات مالی و اجرایی میتواند باعث شناسایی، رشد و معرفی چهرههای جدید در عرصه کشور گردد.
3. نهادهای نظارتی تمرکز گسترده و با حساسیت بیشتری پیرامون اجرای برخی قوانین این حوزه مثل قانون منع به کارگیری بازنشستهکنندگان داشته باشند تا فضای بیشتری برای اشتغال جوانان ایجاد گردد.
چالشهای جوانگرایی چیست؟
با پذیرش این فرض که جوانگرایی پدیدهای مهم، زیبا و لازم است اما به این نکته نیز باید توجه داشت که لازمه برخی از مشاغل داشتن تجربه بالا است. جوانگرایی افراطی باعث آسیب به کارکرد بعضی از سازمانها خواهد شد. در ابتدای انقلاب نیز گرچه در غالب ارگانها نیروهای جوان مشغول فعالیت شدند اما امام خمینی(ره) فقهای شورای نگهبان را از افراد با تجربه انتخاب نمودند. امروز نیز در برخی از ارگانهای تصمیم گیر همین ملاحظه وجود دارد و جوانگرایی بدون ضابطه آسیبزا خواهد بود. فردی که چندین سال در منصبی بوده است و دارای کارکردی مثبت و قابل توجه بوده است و با رفتن وی از آنجا باعث اختلال در کار میگردد نباید با عنوان جوانگرایی آن نهاد را از خدمات وی محروم کرد اما در کنار این مسئله توجه به این ملاحظه نیز لازم است که باید با طراحی سازوکاری مشخص نیرویی جوان در کنار همین فرد رشد یابد.
خاتمه
در خاتمه اینکه جوانگرایی و اهمیت به این نسل از این جهت که آینده کشور در دستان آنان است امری روشن، ضروری و فوری است اما در ضمن آن باید به این نکته توجه داشت اگر ایده جوان گرایی با تدبیر پیگری نشود به ضد خود تبدیل خواهد گشت و بعد از مدتی علاوه بر ضربه به کارهای حیاتی کشور، خود ایده نیز رها شده و به عنوان یک تجربه ناموفق در اذهان باقی خواهد ماند.
کد مطلب: 21571
آدرس مطلب: http://www.KhorasanTime.ir/fa/doc/news/21571/تأملی-پیرامون-ایده-جوان-گرایی