شاید اگر نگاهی به عقب بیندازیم متوجه خاطرهای دردناک میشویم. زمینلرزه قائن یا اَردِکول زمینلرزهای مهیب بود که در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۷۶ ساعت ۱۲:۲۷ به وقت محلی ( ۱۰ مه ۱۹۹۷ ساعت ۰۷:۵۷ به وقت هماهنگ جهانی)، استان خراسانجنوبی در شرق ایران را لرزاند. بزرگای گشتاوری این زمینلرزه که شدیدترین زمینلرزه منطقه از سال ۱۹۷۹ تا آن زمان بود، ۷٫۳ اندازهگیری شد و مرکز آن در روستای اردکول قرار داشت. زمینلرزه قائن سومین زمینلرزهای بود که در سال ۱۹۹۷ در ایران رخ میداد و خساراتی عظیم بر جای میگذاشت. بر اثر این زمینلرزه منطقه بیرجند–قائن ویران گشت؛ ۱٬۵۶۷ نفر کشته، بیش از ۲٬۳۰۰ نفر مجروح و ۵۰٬۰۰۰ نفر آواره شدند؛ ۱۵٬۰۰۰ واحد مسکونی تخریب شد یا آسیب دید. سازمان زمینشناسی آمریکا زمینلرزه قائن را مرگبارترین زمینلرزه سال ۱۹۹۷ توصیف کرد. ۲۱۵ پسلرزه بر شدت خرابیها افزود و بسیاری از بازماندگان را مجبور به ترک منطقه کرد. بعدها مشخص شد که زمینلرزه بر اثر گسیختگی در امتداد گسلی که در زیر خط مرزی ایران افغانستان واقع بود، ایجاد شدهاست. در نهایت میزان خسارتها ۱۰۰ میلیون دلار آمریکا برآورد شد، و بسیاری از کشورها با اهدای پتو، چادر، لباس، و مواد غذایی به یاری زلزلهزدگان شتافتند. گروههای نجات به منطقه اعزام شدند تا داوطلبان محلی را در یافتن بازماندگانی که زیر آوارها مدفون شده بودند، یاری کنند. میزان تخریبها در اطراف رومرکز زمینلرزه تقریباً ۱۰۰ درصد اعلام شد که عمدتاً ناشی از شیوه ناصحیح ساختوساز در مناطق روستایی بود.
ایران همواره در معرض زمینلرزههای متعدد قرار میگیرد؛ به گونهای که در سی سال اخیر با ۶۲ زمینلرزه با بزرگی بین ۷٫۳ تا ۹ پس از چین و اندونزی، سومین کشوری بوده که در معرض زمینلرزههای فاجعهآفرین قرار گرفتهاست. ایران در منطقه زمینساختی پیچیدهای واقع شدهاست. ورقه عربستان در جنوب آن و ورقه اوراسیا در شمال آن قرار دارند. ورقه عربستان به آرامی در جهت شمال به سوی ورقه اوراسیا در حرکت است و ایران در منطقه برخوردی این دو ورقه جای گرفتهاست. این منطقه خود به چندین بلوک کوچکتر موسوم به خردقاره تقسیم میشود که تحت تأثیر حرکت ورقه عربستان قرار میگیرند. اکثریت فعایتهای لرزهای ایران در امتداد مرزهایش به وقوع میپیوندند، به این دلیل که اغلب مساحت این کشور بر روی یک خردقاره قرار گرفتهاست. همانطور که ورقه عربستان به سمت شمال حرکت میکند، ایران به سمت شمال شرقی رانده و فشرده میشود. این امر باعث میشود که رشتهکوههای متعددی در امتداد مرزهای شمالی و شرقی ایران به وجود آید. وجود گسلهای امتدادلغز در امتداد مرزهای شمالی و شرقی ایران شاهدی بر این مدعاست.
زمینلرزه قائن در زوندرزه سیستان که از لحاظ لرزهخیزی یکی از فعالترین مناطق ایران است، به وقوع پیوست. زوندرزه سیستان که در شمال شرق منطقه برخورد ورقههای زمینساختی عربستان و اوراسیا واقع شدهاست، در تقاطع با قطعه پوستهای افغانستان، کرانه شرقی خردقاره ایران را مشخص میسازد. نقشههای لرزهزمینساختی حاکی از آن است که این منطقه از پتانسیل لرزهخیزی بالایی برخوردار است و زمینلرزههای زیادی در این منطقه روی دادهاست. زمینلرزههای ۱۹۰۳ درخش، ۱۶ فوریه ۱۹۴۱ محمدآباد، ۲۳ سپتامبر ۱۹۴۷ دوستآباد، ۳۱ اوت ۱۹۶۸ دشت بیاض، ۱ آوریل ۱۹۶۸ فردوس، و ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹ کریزان برخی از مهمترین زمینلرزههایی هستند که در سده بیستم میلادی در منطقه روی دادهاست.
این زمینلرزه در منطقهای به وسعت ۵۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع از جمله در شهرهای مشهد، کرمان، و یزد احساس شد. روزنامه نیویورک تایمز در گزارش اولیه خود درباره زمینلرزه از ایسنا نقل کرد که بیش از ۲٬۰۰۰ نفر در روستاهای اطراف قائن، ۳۹۴ نفر در بیرجند، و ۲ نفر در شهر کوچک خواف جان خود را از دست دادهاند. میزان تلفات این زمینلرزه در افغانستان ۵ نفر اعلام شد. با ادامه عملیات امدادرسانی این ارقام مورد تجدیدنظر قرار گرفت؛ سازمان زمینشناسی آمریکا اعلام کرد که بر اثر این زمینلرزه ۱٬۵۷۲ نفر شامل ۱٬۵۶۷ نفر در ایران و ۵ نفر در هرات افغانستان کشته و بیش از ۲٬۳۰۰ نفر مجروح شدهاند. همچنین این سازمان، زمینلرزه قائن را مرگبارترین زمینلرزه سال ۱۹۹۷ توصیف کرد. روستای کوچک آبیز در ۹۰ کیلومتری شرق قائن شدیداً آسیب دید به گونهای که یک سوم ساکنین این روستا بر اثر زمینلرزه کشته شدند. در روستای اردکول، ۱۱۰ دانشآموز دختر بر اثر فروریختن سقف دبستانشان جان باختند.
اجساد جانباختگان حادثه همزمان با عملیات جستجو و امداد و نجات، در گورهای دستهجمعی به خاک سپرده میشد. مقامات نگران بودند که نوسانات دمای هوا از ۵ تا °۲۹ سانتیگراد در روز وقوع زمینلرزه روند فاسد شدن اجساد را سرعت بخشد و باعث شیوع بیماریهای عفونی در منطقه شود. بر اثر زمینلرزه آب و برق بسیاری از روستاهای منطقه قطع شد. فاصله نزدیکترین بیمارستان تا اکثر مجروحین حادثه در حدود ۱۴۰ کیلومتر بود. یک پزشک، ضمن تأکید بر نیاز مبرم به پزشکان بیشتر برای درمان مجروحان، گفت: «نمیدانم امروز چه تعداد گچگرفتگی را انجام دادهام، اما به نظرم صدها مورد باشد.» پسلرزهای شدید بازماندگان را وادار کرد حومه محل سکونتشان را ترک کنند و در چادرها پناه گیرند.
شدیدترین ویرانیها در نواری به طول ۹۰ کیلومتر میان بیرجند و قائن رخ داد. بنا بر گزارش رادیو تهران، ۲۰۰ روستا متحمل خسارات سنگین شده یا بهکلی ویران گشتهاند. سازمان زمینشناسی آمریکا تخمین زدهاست که بر اثر این حادثه ۱۰٬۵۳۳ خانه ویران و ۵٬۴۷۴ خانه دیگر نیز متحمل درجات مختلفی از خسارت شدهاند و پنجاه هزار نفر بیخانمان گشتهاند. مقامات محلی در ابتدا میزان خسارات وارده را معادل ۶۷ میلیون دلار آمریکا (به ارزش سال ۱۹۹۷) تخمین زدند. اما این برآورد بعدها به ۱۰۰ میلیون دلار معادل ۳۰۰ میلیارد ریال افزایش یافت.
زمینلرزه قائن باعث سنگلغزش، سنگریزش، زمینلغزش، نشستهای دینامیکی، روانگرایی در بستر رودخانه کالشور، تغییر در سطح آبهای زیرزمینی، ترک خوردن بدنه و هستهٔ رسی سد خاکی نیمهتمام داشگران، نشست موضعی سد سنگریزهای رحیمآباد، و وارد آمدن آسیبهای جدی به قناتهای ۶۰ روستا شد.
زندگی ساکنان فقرزده منطقه بر پایه کشاورزی دیم، دامپروری، و پرورش محصولاتی نظیر گندم و زعفران میچرخد. به هنگام وقوع زمینلرزه، اکثر جمعیت منطقه در حال کار بر روی زمینهای کشاورزی بودند؛ در نتیجه بر اثر ریزش ساختمانها مجروح نشدند و جان سالم به در بردند. به همین دلیل میزان تلفات زمینلرزه بسیار کمتر از آنیاست که از چنین زمینلرزهای با این حجم وسیع خرابیها انتظار میرفتهاست. اگر زمینلرزه بهجای ظهر در شب به وقوع میپیوست، میزان تلفات آن میتوانست تا ۱۰ برابر افزایش پیدا کند. همچنین تراکم پایین جمعیت در منطقه بیابانی و دورافتاده قائنات و وقوع پیشلرزهای حدوداً ۱۰ ثانیه پیش از لرزهٔ اصلی در پایین بودن میزان تلفات مؤثر بودهاست.
با وجود آنکه در اغلب مناطق روستایی ایران سبک ساختوساز متأثر از عواملی چون مصالح محلی در دسترس، تکنولوژی ساخت سنتی–تجربی، و آبوهوای منطقهاست و اغلب واحدهای ساختمانی از نوع چینهای و خشت سنتیاست، در منطقهٔ زلزلهزدهٔ قائنات سبک ساختوساز چهرهٔ کاملاً متفاوتی با دیگر روستاهای ایران دارد. در این روستاها علاوه بر واحدهای ساختمانی سنتی که با گل، خشت یا سنگ ساخته شدهاند، ساختمانهای آجری بدون کلاف یا با کلافهای بتنی یا تک میلگردی و حتی ساختمانهای مسلحشده با قاب بتن مسلح و اسکلت فلزی دیده میشود. علت این تفاوت، لرزهخیز بودن این مناطق است که موجب شده مسئولین نسبت به ساخت محلههای جدید در روستاهای منطقه پس از زمینلرزههای ۱۹۷۹ کریزان و کولی، اعطای وام مسکن، و انبوهسازی اقدام کنند.
عمدهترین نقص مصالح مصرفی در روستاهای منطقه استفاده از مواد اولیه نامرغوب و نیز عدم آشنایی روستاییان با اصول و دانش فنی لازم برای ساخت مصالح مصرفی است؛ به گونهای که آجرهای مصرفی که نسبت به سایر مصالح بیشترین استفاده را داشتهاست، همگی از نوع توکار بودهاند که فاقد مقاومت خمشی، کششی، و برشی لازم میباشند. در اغلب ساختمانهایی که برای ساختشان از بتن استفاده شدهاست، کیفیت بتن مورد استفاده در سطح پایینی میباشد که موجب شدهاست بتن مصرفی مقاومت و چسبندگی لازم را نداشته باشد. پروفیلهای فولادی نیز اگرچه در کارخانه تولید شدهاند و عموماً از کیفیت مناسبی برخوردارند، اما استفاده از جوش نامناسب و ضعیف در اتصال آنها به یکدیگر موجب شدهاست که کارایی بهینه نداشته باشند.
انتهایپیام/2/