شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۵۶
امیرحسین کاظمی:

تحلیلی متفاوت پیرامون قضیه ازدواج حضرت موسی ع در قرآن

قرآن در زمینه ی ازدواج بارها اقدام به سنت شکنی کرده است. درود خدا بر هر پدر خانمی که بر دامادش سخت نگیرد.
تحلیلی متفاوت پیرامون قضیه ازدواج حضرت موسی ع در قرآن
 
سه آیه ؛ سه موضوع
روانشناسی، رفتارشناسی، فرد شناسی

مادر حضرت موسی علیه السلام ایشان را باردار بودند، همزمان فرعون هم خواب دید که یک نفر حکومتش را نابود می کند لذا دستور ذبح پسران را صادر کرد اما به تقدیر الهی موسی (ع) در کاخ فرعون بزرگ شد؛ بعد از مدتی هم بنا به مسائلی حضرت موسی (ع)  مجبور شدند به سمت شهر یا روستای دیگری فرار کنند.

در روایات داریم که ایشان حدود 8 روز بدون هرگونه مایحتاج اولیه از قبیل آب، غذا و حتی کفش به مسیر خود ادامه دادند تا اینکه به چاه آبی رسیدند و دیدند چند مرد مشغول آب دادن به گوسفندان خود هستند و در عین حال دو دختر هم در فاصله چند متری از آنها ایستاده بودند لکن به علت وجود مردان نمی توانستند به گوسفندان خود آب بدهند؛ حضرت موسی (ع) که با چنین صحنه ای مواجه گشتند جلو رفته، مردان را کنار زدند، دلو آب را بالا کشیده و به گوسفندان آب دادند سپس دختران را راهی کرده و خودشان به زیر درختی رفتند و دعایی کردند.

طرح بحث 1
 طبق آیه 25 سوره قصص، وقتی دختران علت زود آمدنشان و نیز ماجرای کمک آن جوان را به پدرشان توضیح دادند حضرت شعیب(ع) فرمودند: بروید و بگویید بیاید تا اجرش را بدهم.  " إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا "
نکته اول آیه مورد بحث این است که اگر کسی برای رضای خدا کار کرد شما اجرش را بدهید علت هم این است که حضرت موسی (ع) برای رضای خدا به آن دختران کمک کرد و با این که چند روز غذایش گیاه بیابان بود باز هم شرط نکرد که اگر به من غذا بدهید کمکتان می کنم، لذا عمل مطلقا در جهت رضای الهی بود، اما حضرت شعیب (ع) خواستند اجرش را بدهند.

نکته ی دوم این است که باید به پیشنهاد خانم ها احترام گذاشت؛ علت هم این است که به خاطر نظر دختران بود که حضرت شعیب (ع) گفتند: بروید و بیاوریدش تا اجرش را بدهم.  " قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ "
 
طرح بحث 2
با بررسی آیات 26 و 27 مشخص می گردد که دو صفت قوی بودن و امین بودن مرد برای خانم ها اهمیت دارد. " يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ  "

نکته اول این که قوی بودن به معنای جَنم کار داشتن و امین بودن به معنای عدم خیانت (درستکار بودن) است و هنگامی که معنای امین بودن را بیشتر موشکافی می کنیم به مفهوم صداقت داشتن می رسیم.

حال سوالی مطرح است و آن اینکه دختر حضرت شعیب (ع) از کجا متوجه شد موسی (ع) قوی است؟
به طور مشخص این امر از بالاکشیدن دِلوی آب از چاه مشخص شد؛ اما چرا می گوییم قوی بودن به معنای جنم داشتن است؟!

علت ادعای مطرح شده این است که حضرت موسی (ع)  تا صحنه را دید، وظیفه را تشخیص داد و برای انجام آن اقدام کرد؛ منتظر نماند وحی صادر شود بعد عمل کند. مهم عمل به هنگام و به اندازه ایشان بود؛ لذا می گوییم دارای جَنم بودند، جرات اقدام داشتند.

سوال بعدی این است که دختر حضرت شعیب (ع) از کجا متوجه شد موسی (ع) امین است؟
دختر حضرت شعیب (ع) به فرمان پدر نزد موسی (ع)  آمد و گفت پدرم تو را فرا خوانده است، در مسیر رفتن به خانه ابتدای مسیر دختر شعیب جلوتر راه می رفت و موسی (ع) کمی عقب تر، موسی (ع)  برای اینکه دچار خطایی نشود به آن دختر گفتند صبر کن من جلوتر بروم و تو پشت سر من بیا و از اینجا بود که امین بودن ایشان اثبات شد. (البته اینها پندی است برای ما و الا حضرت مبری از خطا هستند)
 
از بررسی این مباحث متوجه می شویم که یکی از راه های تقویت صفت امین بودن کنترل چشم است علت هم این است که موسی (ع) به دلیل کنترل چشم به این صفت مزین شدند همچنین این نکته نیز بدست می آید که یکی از راه های موثر برای تقویت صفت قوی بودن با معنای گفته شده کنترل امیال نفسانی به خصوص شکم پرستی است چرا که حضرت روزها سختی کشیدند و سپس بنا به خواست الهی به این صفت زینت داده شدند؛ البته پیرامون این امر حدیثی نیز از امیر المومنین علی علیه السلام هست که می فرمایند : "چوب درختچه هایی که در بیابان رشد می کنند محکم تر از چوب آن درخت هایی است که در علف زارهای سرسبز رشد می کنند."
 
تا بدین جا به دو نکته ای که برای خانم ها مهم بود اشاره کردیم اکنون نوبت آن است که بررسی کنیم چه امری برای آقایان مهم است؟!
جواب این سوال در آیه 25 داده شده است و می فرماید آنچه برای آقایان اهمیت دارد عبارت است از حیا. " تمشی علی استحیا "

اما اینکه راه تقویت صفت حیا در وجود انسان به خصوص خانم ها چه می باشد از بررسی همین آیات بدست می آید و راهکار قرآن عبارت است از عدم اختلاط با نامحرمان؛ علت هم این است که چون دختران جدا از مردان ایستاده بودند خدای متعال آنها را به این صفت مزین نمود.
 
طرح بحث 3
در آیه 27 سوره قصص حضرت شعیب (ع)  خودشان به حضرت موسی (ع)  پیشنهاد ازدواج با دخترشان را می دهند علت هم این که مورد اعتماد بودن موسی (ع)  نزد ایشان ثابت شده بود.
از طرفی دیگر عرض کردند کدام یکی از دخترانم را می خواهی؟ " إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ ... "
در اینجا قرآن کریم دست به یک سنت شکنی می زند و می فرماید اینکه بعضی از خانواده ها عنوان می کنند اول دختر بزرگ ما ازدواج کند و بعد کوچک، سنت غلطی است و در نظام اسلامی جایگاهی ندارد و این یکی از مواردی مهمی است که سبب می شود سن ازدواج بالا برود.

نکته بعدی اینکه با بررسی این آیات مشخص می شود شرط اصلی ازدواج داشتن مسکن و حتی داشتن کار نیست بلکه شروط اساسی آن یکی امین بودن مرد و دیگری قوی بودن به معنای گفته شده است و برای خانم ها هم صفت حیا عنوان می شود. در روایات نیز می خوانیم که اگر اخلاق و ایمان آقا پسر مورد پسند شما بود دخترتان را به همسری او در بیاورید و الا باید منتظر فساد باشید.

البته آقایان هم موظف هستند چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن به دنبال کسب و تقویت این دو صفت در وجود خودشان باشند، از طرفی به خانم های محترمه نیز توصیه می گردد ضمن تقویت صفت حیا اگر احیانا گرفتار توقعاتی هستند که در اسلام و کلام ولی امر مسلمین تقبیح شده است، از آنها صرف نظر کنند؛ همگی در جهت ازدواج آسان مسئول هستیم، "كلّكم راع و كلّكم مسؤول"

ما اگر به دنبال راهکار برای آسان شدن ازدواج و کاهش طلاق هستیم راهی جز بازگشت به آموزه های الهی وجود ندارد؛ یا ایها الذین امَنوا ءامِنوا ... ؛ اگر به دنبال اصلاح امور هستیم باید به دستورات اسلام بازگشت کنیم و الا نه تنها سن ازدواج و آمار طلاق پایین نمی آید بلکه باید منظر تشدید چنین اموری در هر جامعه ای باشیم.

 نکته دیگری که دانستن آن لازم است این می باشد که قرآن وارد جزئیات نشده و تشخیص میزان و مقدار صفات گفته شده را به فرد واگذار می کند لکن در این زمینه نیز راهبردهایی وجود دارد که بررسی آن نیاز به متن دیگری دارد. آنچه اهمیت دارد این است که در این مختصر به بررسی تمامی جنبه ها نظیر مبحث هم کفو بودن نمی توان پرداخت و فقط می توان اشاره کرد که توجه به روایات نیز امری مهم و حیاتی است.
 
نکته  آخر هم اینکه اگر عبارت "وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ" را کنار سلام پایان نماز یعنی " السلام علینا و علی عباد الله صالحین " قرار بدهیم متوجه می شویم که یک معنای صالحین این است: "سلام و درود خدا بر هر پدر خانمی که بر دامادش سخت نگیرد."

علت هم این است که حضرت شعیب (ع) گفتند من نمی خواهم بر تو سخت بگیرم تا ان شا الله از صالحین باشم. 
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۱۱۸