حرکت کور و مذبوحانه عدهای به اصطلاح درویش مسلک در بر هم زدن نظم عمومی و سلب آسایش مردم و نهایتاً شهادت تعدای از ماموران انتظامی و بسیجی سبب گردید تا بیش از گذشته ماهیت این فرقه انحرافی به اصطلاح، درویش مسلک بر همگان نمایان گردد. فرقهای که قبیله گرایی را به حد اعلا رسانده و برای تخلف یک عضو خود لشکرکشی خیابانی به راه انداخته و با قانون شکنی آن را تقابل حاکمیت با فرقه خود ابراز میدارد.
پارادوکسی که شاید هیچ وقت نتوان براحتی آن را درک کرد رابطه بین درویش مسلکی و لیبرالیسم است، از طرفی داعیه رهبانیت و تارک دنیا بودن و از طرفی قائل به پلورالیسم فرهنگی بودن و در دامن لیبرالیسم رقصیدن ، آنچه که امروز درویشان لیبرال مسلک قائل به آن هستند.
آنجا که منافع جریان لیبرال به خطر افتد دراویش تارک دنیا به عرصه انتخابات نیز با حمایت از جریانی خاص به قصد تضعیف دین ورود می کنند، اما رمز این وادادگی و درمانگی فکری را باید قطعا در تقلیل جایگاه ولایت به قطب دانست آنگاه که طیفی خود را از شریعت جدا انگارد چونان تشنهای در بیابان در جستجوی سراب است.
کلمات کليدی: خراسانتایم , نظام , دراویش