همگی منتظر تغییری بزرگیم...
منتظر تغییرات اساسی...
در کیفیت اجرایی کار خودمان یا به صورت کلی تر در اجرای اجرائیات در فاز کلانتر، مثلا کشور...
و تنها حرکتی که به سوی آن هدف کردیم، آرمان گرایی بوده است، آیا تا به حال به چیزی رسیدیم؟
شکوه و شکایت از وضعیت نابسامان در هر مجموعه ای فقط بر بار و درد آن قسمت می افزاید، فقط فشار روانی را بیشتر میکند، فقط...
هیچ سودی ندارد، روی صحبت من با افرادی است که بذر یاس و ناامیدی را در دل این کلان جامعه، میپرورانند.
ایا شکوه و شکایت سودی دارد؟ آیا با سیاه نمایی قله ای فتح میشود؟ یا بهتر بگویم قله ای فتح کردید؟
متاسفانه انسانهایی وجود دارند که هر روز تلاش میکنند با دلایل و استدلال هایی خود آشوب کنند، تغییرات بوجود آوردند، قسمتی را ناامید کنند... اما تا به کی؟
بیایم بزرگ شویم، بالغ شویم، به جای انتقاد بیمورد و ناامید کننده، انتقاد حاصل بخش و مفید به فایده کنیم و حتما حتما بعد از انتقاد راهکار و راه چاره را بیان کنیم، شخصی نصف موسسات و ارگانها را زیر سوال میبرد و آنهارا بیجربزه میخوانند اما زمانی که از او سوال میکنی، خب... راهکار تو برای حل این معضلات چیست، قادر به پاسخگویی نیست، در واقع انتفاد نکرده بلکه نیت در تخریب داشته، چرا هنوز یاد نگرفتیم وقتی مشکلی را برملا میکنیم، راهحل اشتباه آنان را بگوییم...
ملت ما خسته شده، از وعدههای توخالی، از سمینهارهایی که هر روزه برگزار میشود و بازدهی آنها چیزی حدود صفر درصد است، از وعدههای عمل نشده، از کمک خواستن های دم موعد در زمانی که ملت تصمیم گیرندهاند..
شادابی ملت ما را با عمل به قوانین و پیروی از دستورات راهنما و بهجای مقام معظم رهبری به آن ها بازگردانید...
بیاییم بیشتر به مشکلات مردم دقت کنیم، حتی برای لحظهای شیشه دودی ماشین حمل کننده مان را پایین دهیم و مردم را نگاه کنیم، اری فقط نگاه کنیم، درد را بچشیم، با مردم هم صحبت شویم تا با این اعمال بتوانیم از راز دل و مشکلات پشت پرده اما آشکار مردم با خبر شویم و بخواهیم تا بتوانیم به عنوان مسئول به فکر مردم خودمان باشیم، این ها مردمان خودما هستند، در بین آنها اقوام و خویشان ما زندگی میکنند، ما خود از این مردمیم، پس مقداری بیشتر مردم را ببینیم...
انتهایپیام/2/