خراسان تایم - این چند روز، روزگار تیتر یک بودن سحر محرابی است

این چند روز، روزگار تیتر یک بودن سحر محرابی است

محمد صادق رئوف: دو شب پیش چرت خیلی ها پاره شد و در پساچرت ها سر و صدا هایی برخاست دو جانبه عده ای زبان از این باب به سخن گشودند که دیدید می شود صریح و بی تعارف مقابل رهبری انتقاد کرد و شروع کردند و به تعریف و تمجید اما همگی ما باید بدانیم تعریف و تمجید به تنهایی کافی نیست، روی گشاده و صبوری رهبر را در زمان شدیدترین انتقادات دیدید؟

دانشجوی قلم به دست ، ژورنالیست ، شجاع و جسوری که با جسارت خاصی شجاعانه با اندکی بهره گیری از فنون ژورنالیستی مقابل شخص اول جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنه ای همان آسیدعلی آقای نازنین ما قرار گرفت و از صدر تا به کف نظام جمهوری اسلامی را سیبل انتقادات سخت و بی رحمانه اش قرار داد.
خانم مهرابی دو شب پیش آنچنان خبرساز شد که کمتر کسی مجال پیدا کردبه آخرین مسابقه تیم ملی فوتبال ایران قبل از سفر به روسیه و افتضاحات خط دفاعی اش در این دیدار بپردازد و آنچنان اذهان را مشغول خودش ساخت که قر و غمزه های سلبریتی های بادکرده برای ریاست جمهوری وامدار به سلبریتی ها جایی در اذهان باز نکرد و خبرهایشان رو به بیات شدن می رود.
اینکه بخشی یا تمام سخنان خانم محرابی تحت تاثیر احساسات بوده و غیر واقعی را بگذاریم به حساب جوانی و احساسی بودن ما جوانان.
دو شب پیش چرت خیلی ها پاره شد و در پساچرت ها سر و صدا هایی برخاست دو جانبه عده ای زبان از این باب به سخن گشودند که دیدید می شود صریح و بی تعارف مقابل رهبری انتقاد کرد و شروع کردند و به تعریف و تمجید اما همگی ما باید بدانیم تعریف و تمجید به تنهایی کافی نیست، روی گشاده و صبوری رهبر را در زمان شدیدترین انتقادات دیدید؟ آنجایی که برایش چادری و غیر چادری فرقی نداشت را دیدید؟ امیدواری رهبر به منتقد را آنجا که فرمود فردای کشور به دست شمایی که امروز انتقاد می کنید فردایی روشن خواهد بود دیدید؟ آنجایی که هرچند حرف منتقد مطلقا مورد تایید نبود احساسش نسبت به وضع بد را تایید کرد دیدید؟ آنجایی با خونسردی تمام رهبر جمهوری اسلامی را در مقابل چمشانش و پشت تربیون دفترش آقای خامنه‌ای خطاب کرد دید؟ آنجایی که کاسه کوزه همه چیز را از صدا و سیمای به خواب رفته تا قوه قضاییه اسمش را نبر را سر رهبر شکست دیدید؟
اگر دیدید و مدعی پیروی از رهبر هستید منتقد منصف را محترم شمرید، قلمش را نشکنید و دهانش را نبندید و احضارش نکنید بگذارید حرفش را بزند و حتی به مانند رهبرمان برویم دنبال منتقد و تریبون را در اختیارش بگذاریم
اگر آقایان صاحب قدرت هم دیدند یاد بگیرند که اگر فردا روز با انتقاد مواجه شدند کمی سعه صدر به خرج دهند و فریاد نزنند آدم باشید و الا می دهم بیرونتان ( بازداشتتان ، توبیختان ، تنبیهتان و ...) کنند.
و اما عده ای دیگر که وقتی سعه صدر و صبوری و گشاده رویی رهبری مقابل انتقاد ها را دیدند کما کان فی السابق شروع کردند به ان قلت آوردند که ببینید چه بر سرمان آورده اند که از صبوری مقابل انتقاد شادمانی می کنند .
این عزیزان یا خوابند یا نمیخواهند بیدار باشند و الا اگر نیک بنگرند همین خانم مهرابی همان خانم مهرابی است که از داشتن تریبون برای سخنرانی مقابل کسی که سال گذشته شب و روز برای پیروزی اش تلاش کرده محروم است و به نشانه اعتراض ضیافت افطارش را تحریم می کند و به بیت رهبری می رود تا گناه دیگران را هم برگردن رهبر بنویسد و درد دلش را مقابل کسی بگوید که پدرانه می شنود.
به نظر می رسد انتقاد کردن در نظر اینان این است که در هر بخش از سخنان خود یکی دوتا فحش آب نکشیده هم نسیب فرد مورد انتقاد کنیم و در آخر لگدی به تریبون بزنیم و تمام!
انتقاد بیش از این ؟ شخص مورد انتقاد در این نظام بالاتر از ایشان؟ آن مدینه ی فاضله ای که مد نظر گروه دوم است با شهروندی کسانی که منتقد را تهدید می کنند می دهم آدمتان کنند سخت تحقق پیدا می کند با شهروندی، شهروندانی که اکثریتشان امنیتی ترین دولت تاریخ را برمی گزینند سخت تحقق پیدا می کند ، با وجود کسانی که در ابتدا افراطی ترین رفتار ها را داشتند و امروزه در تفریطی ترین حالت به سر می برند سخت تحقق پیدا می کند.
اگر طالب آن مدینه هستید از خود شروع کنید تا دیگران هم الگو گیرند.
اما در آخر از هر چه بگذریم سخن دوست خوش تر است و باید همانگونه که رهبری فرمودند برای رفع موانع تحقق بیش از پیش آرمان ها مسائل کشور و مسئله انقلاب را درست بفهمیم و موانع داخلی و خارجی را رفع کنیم
محیط را درست بشناسیم ، جبهه دوست و دشمن را اشتباه نگیریم ، از بی صبری و تنبلی و بی ارداگی عبور کنیم ، اگر خشم انقلابی داریم صبر انقلابی هم داشته باشیم ، درگیر حاشیه نشویم ، به مسائل و بهانه های اختلاف انگیز سرگرم نشویم، مقابل موانع خارجی نظیر «تزریق ناتوانی و نومیدی به جامعه‌ی ایران»، «القاء مردم‌سالاری واقعی ایران به‌عنوان دیکتاتوری»، «تبیین‌های دروغ و غیرواقعی و تحریف حقایق تاریخی از جمله درباره‌ی رژیم فاسد، وابسته، دیکتاتور و به‌شدت ضعیف ستم‌شاهی»، «کوچک جلوه دادن پیروزی‌ها و برجسته کردن نقاط ضعف»، «کارشکنی و تحریم» و امثالهم که از موانع تحقق آرمانهاست قد علم کنیم و از تاثیرشان بکاهیم.