"حسین"؛ این واژه ی چهار حرفی امروز دیگر فقط یک نام عربی نیست، بلکه نماینده مفاهیم عمیق و پرمغزی است که پا را از حیطه کشورهای مسلمان فراتر گذاشته، به قلب اروپا، استرالیا، آمریکا، آفریقا و حتی جزایر دورافتاده اقیانوس آرام و اطلس راه یافته است! "حسین" از ابتدا هم تنها یک نام نبود. ولیکن "حسین" چونان گنج ناشناخته ای سالها تنها دل معدودی از انسان های این کره خاکی را با اکسیر عشق به کیمیا مبدل می کرد. حالا اما عصر رجعت "حسین" فرا رسیده است و تو اگر فرزند زمان خود باشی، بی گمان این گفته را تصدیق خواهی کرد. "حسین" هویتی جاودانه است که نماینده فطرت پاک و آزادیخواه بشر بر روی کره خاکی است. وقتی از "حسین" حرف میزنی، فرقی نمی کند در کجا متولد شده ای و یا اکنون در کجا زندگی می کنی، پدر و مادرت کیستند و تو برای چندمین بار است که عطر او را استشمام میکنی.
او تو را از تگنای خاک برمی کشد تا با بال های حماسه، ایثار، آزادگی و انسانیت بر سریر عرش تکیه زنی و از لحظه لحظه ی با "حسین" بودنت لذت ببری. تنفس در جغرافیای "حسین" نه مرز می شناسد نه زبان، نه قومیت می شناسد نه رنگ، نه ملیت می شناسد نه نژاد، نه مذهب می شناسد و نه حتی ایدئولوژی!
"حسین" تارهای قلبت را مرتعش خواهد کرد؛ تنها اگر قلبی داشته باشی و هنوز تمامی تکه های آن را به شیطان نسپرده باشی. تو برای دوست داشتن "حسین" حتی لازم نیست شیطان را بشناسی و یا قصه ی آدم و حوا را در انجیل، تورات یا قرآن خوانده باشی. تنها کافیست چند خط از ماجرای "حسین" را به هر زبانی در ویکی پدیا یا یک کتابخانه بزرگ یا کوچک در هر گوشه ی این کره خاکی خوانده باشی. آنگاه تو حسینی خواهی شد و دیر یا زود مغناطیس ماورایی اش تو را به کربلا خواهد کشاند. تنها کافیست او را بشناسی تا از همنشینی با ملکوت محظوظ شوی و طعم شیرین انسان بودن را هر بار زیر زبان قلب مجروحت مزمزه کنی.آری؛ قلب مجروح! "حسین" همچنان که روح انسانیت و حماسه را در تو بیدار می کند، در اشکهای چشمانت سهمی برای خود مقرر خواهد کرد. و مگر نه آنکه چشم؛ آینه ی قلب است؟ پس لاجرم جراحت قلب و صیقل دیدن روح، نشانه هایی در چشمانت بر جای خواهد گذاشت و تو مشتاقانه بر "حسین" اشک خواهی ریخت، بی آنکه این اشک تو را افسرده کند! و در خواهی یافت که این همانا چیزی جز "معجزه" نیست!
"حسین" اما همان کسی است که امروز وحوشی به نام داعش دوستدارانش را ذبح می کنند. آنها و اربابانشان حتی دیدن مقبره اش را هم تاب نمی آورند، و این جای شگفتی نیست که "حسین" را در برابر داعش ببینی. مقبره فرزند پیامبرِ آخرین دین ابراهیمی، امروز در معرض خطر کسانی است که خود را منادیان دین پدربزرگ او می خوانند!
"حسین" و حسینی ها اما از داعش و اربابان وهابی و غربی شان نمی ترسند که اگر می ترسیدند باید ظهر دهم محرم سال 61 هجری قمری به آنان باج می دادند! به راستی این واقعیتی شگرف است که تاریخ تکرار می شود. لذا تو اگر "حسین" را دوست داشته باشی، لاجرم در جبهه مقابل داعش و نظام سلطه جهانی قرار گرفته ای. این معادله اما یکطرفه نیست! یعنی تو اگر ظلم را نفی کنی، بی شک حسینی هستی؛ حتی اگر نام او را هم نشنیده باشی! و کدام ظلم بزرگتر از ظلمی است که مالکان صهیونیست شرکت های چندملیتی اسلحه سازی جهان با ابزار دولتهای دست نشانده ی غربی برای گسترش جنگ در سراسر جهان مرتکب می شوند؟! جغرافیای اردوگاه "حسین" به وسعت تمام تاریخ و در سراسر گیتی گسترده شده است و هر انسانی که منفعت جویی خود را بر حق و حقیقت مقدم ندارد؛ بی شک در اردوگاه "حسین" است.
و اما قیامت اربعین! اربعین میعادگاهی است که میلیون ها نفر از عاشقان "حسین" را در مکانی واحد جمع می کند. تجمعی نمادین برای همبستگی بر سر آرمان های "حسین"! شمار جمعیت هر ساله اضافه می شود و این اضافه شدن طبیعی نیست. جاذبه نام "حسین" بزرگترین اجتماع انسانی روی کره زمین را رقم می زند و رسانه های وابسته به دولت جنایتکار آمریکا و نظام سلطه جهانی هر سال بیشتر از قبل به بایکوت خبری این اجتماع عظیم انسانی می پردازند
. طبق گفته مقامات عراقی، سال گذشته جمعیت زائرین اربعین در شهر کربلا به 20 میلیون نفر رسیده است. 20 میلیون نفری که از 60 کشور مختلف جهان خود را به شهر کربلا رسانده بودند. طبیعتاً تعداد واقعی زائرین از آمارهای رسمی بسیار بیشتر خواهد بود! اینها انسان هایی هستند که هرساله حول یک محور مشترک در کربلا گرد هم می آیند تا با یادآوری آرمان های "حسین"؛ روح حماسه و انسانیت را با هدف مبارزه با ظلم در شخصیت خود پرورش دهند. و کدام اتفاقی می تواند برای اربابان صهیونیست دولت آمریکا و گروه تروریستی داعش از این اجتماع میلیونی خطرناک تر باشد؟ یقیناً هیچ! تاریخ ثابت کرده است که قدرت ایمان انسان ها بر ابزارهای مادی برتری دارد و صهیونیست ها به خوبی از این واقعیت آگاه هستند! خاصه ایمانی که حول محور "حسین"؛ یعنی سرور آزادگان جهان شکل گرفته باشد،که "حسین" استاد مسلم درس "پیروزی خون بر شمشیر" است.
اربعین اما تنها یک اجتماع انسانی محض نیست.چه اینکه بیشتر افراد حاضر در این اجتماع انسانی پیش از رسیدن به کربلا، با طی مسیرهای طولانی چندین کیلومتری، بزرگترین پیاده روی همگانی جهان را نیز رقم می زنند. مسئله ای که البته باز هم با بایکوت خبری محض از سوی رسانه های جهانی مواجه می شود! نخستین دلیل برای ندیدن این واقعه بزرگ تاریخی از سوی امپراطوری های رسانه ای مدعی «آزادی اطلاعات و اخبار» را باید حول این محور جستجو کرد که همواره تمام تلاش این رسانه ها مبنی بر ارائه یک چهره خشونت آمیز، افراطی و غیر منطقی از اسلام و به طور خاص شیعیان در افکار عمومی دنیاست اما راهپیمایی عظیم شیعیان در اربعین حسینی، دقیقا نقطه مقابل این دروغ رسانه ای است. چرا که در هیچ کجای دنیا و در هیچ آیین و مکتب و مذهبی نمی توان مشاهده کرد که بیش از ۲۰ میلیون انسان به مدت چند روز در حال حرکت در بیابان های یک کشور نا آرام، مورد انواع خدمت و پذیرایی و محبت انسان های دیگر قرار بگیرند.
صحنه های به وجود آمده در راهپیمایی عظیم اربعین دقیقاً واقعیاتی متضاد با دروغ های رسانه ای آمریکا و وابستگانش را منعکس می کند و درواقع باطل السحر امپراطوری رسانه ای غرب در زمینه اسلام هراسی است. جالب آنکه اربابان همین رسانه های دروغگو، منشاء تغذیه فکری، تسلیحاتی و مالی بزرگترین گروه های تروریستی حاضر در منطقه آسیای غربی بوده و هستند! و طومار وحشی گری آنان در زمینه جنگ و قتل عام مردم غیرنظامی در جنگ های ویتنام، عراق، افغانستان و سوریه روشن و مبرهن است. بر خلاف پروپاگاندای رسانه ای غرب، هر سال در اجتماع عظیم اربعین حسینی اتفاق دیگری می افتد و در طول این مراسم هر چه دیده می شود، محبت، انسانیت و لطف و کرم مردمانی است که برای خدمت به یکدیگر «سبقت» می گیرند، به گونه ای که امکان ندارد در این ایام یک نفر از فاصله چند صد کیلومتری تا کربلا، بدون حتی کمترین امکانات مادی، با پای پیاده به سوی سرزمین کربلا حرکت کند اما حتی به اندازه یک وعده غذایی گرسنه بماند. حجم عظیم خدمت رسانی شیعیان به زوار امام حسین در این ایام اعم از تهیه غذا، مکان استراحت، ماساژ، خدمات پزشکی و … به حدی است که تنها و تنها با دیدن از نزدیک این واقعه حیرت انگیز می توان به عظمت و ابعاد مختلف آن پی برد .
ابعاد مختلف اجتماع عظیم مردمان حسینی در اربعین اما فراتر از اینهاست. اربعین درواقع میعادگاهی است که در آن میلیون ها انسان با تکیه بر روح بلند و حماسی "حسین"؛ تمام بی عدالتی های موجود در نطام کنونی روابط بین الملل را به چالش می طلبند. تغییر معادلات عرصه روابط بین الملل در شرایط کنونی، نشانه های روشنی از تغییر وضعیت جهان معاصر با خود به همراه دارد. پس از فروپاشی شوروی؛ علیرغم پیش بینی های معمول، جهان به سمت تک قطبی شدن حرکت نکرد! و پیدایش قدرت های نوظهور جهانی در کنار توسعه روزافزون قدرت علمی و نظامی روسیه، رویای جهان تک قطبی را به زباله دان تاریخ فرستاد. در این میان اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1978 اولین جرقه رجعت پرقدرت روح سترگ و حماسی "حسین" به عرصه دنیای معاصر به حساب می آید. انقلابی که توانست با زیر پا گذاشتن قدرت و ابهت آمریکا و شوروی، ندای حمایت از تمامی مظلومان جهان-فارغ از مذهب و ملیت آنها- را در سطح گیتی طنین انداز کند.
ایران اکنون پس از 37 سال علیرغم تحریم های ظالمانه غرب و شرق؛ با تحمل ضربه های پیاپی سرمایه سالاران صهیونیست-که جهان را در مشت خود دارند- تبدیل به یک قدرت منطقه ای شده، در حال حرکت به سوی تبدیل شدن به قدرتی جهانی است. اربعین نیز چیزی از جنس انقلاب اسلامی است، چه اینکه در باطن هر دو نشانه ای از روح حماسی "حسین" مستتر شده است. هر کسی اندک شناختی از "حسین" داشته باشد؛ این واقعیت را به فراست درخواهد یافت. طبیعتاً تشکیل چنین اجتماع بزرگ انسانی، علیرغم بایکوت رسانه ای غرب خواهد توانست زمینه هرچه بیشتر آشنا شدن مردم سراسر جهان را با آرمان ها و روح حماسی "حسین بن علی(ع)" فراهم کند. امروز عصر رجعت "حسین" آغاز شده است. رجعتی که می تواند حاوی پیام های روشنی برای یزیدیان زمان باشد. ما خواه ناخواه در آستانه ی تولد جهانی جدید قرار گرفته ایم! جهانی که رمز تولد آن "حسین" و "اربعین" خواهد بود! ظهور منجی عدالت گستر ادیان آسمانی نیز از بستر اربعین اتفاق خواهد افتاد. اینها همه حلقه های یک زنجیر به هم پیوسته محسوب می شوند!