بیشترین انحرافات و کج رویها در نسل جوان دیده میشود و ریشه همه این کج رویها را باید در نوع بینش و عقاید آنها نسبت به مسائل دینی، مشاهده کرد.
یکی از مسائلی که دشمنان اسلام روی آن بسیار سرمایهگذاری کردهاند، رواج بیحجابی و برداشتن چادر و یا روسری از سر خانم ها است. دشمنان با استفاده از دلایل پوچ و بی ارزش، این پوشش الهی را زیر سوال میبرند و آن را نوعی زندانی کردن زن میدانند. دلایل آنها شاید در نگاه اول شیرین و جالب به نظر آید ولی انسان متفکر و با بصیرت، با اندکی تأمل و تحقیق در مییابد که کسانی که مخالف حجاب هستند به دنبال چه چیزی میگردند و چرا اینقدر بر این مسئله تأکید دارند.
یکی از مهمترین و شاید اصلیترین چیزی که غربیها و مخالفان حجاب به دنبال آن هستند، مسئله "آزادی زن" است و مسلم است کسانی که در پی سودجویی از زنان هستند، بیشتر به حجاب و دلایل آن خُرده میگیرند.
مسئلهای که به عنوان آزادی زن مطرح میشود، در واقع آزادی زن نیست بلکه آزادی مرد است. آزادی مرد در اینکه خیلی راحت به هر زنی خواست نگاه کند و یا اینکه با هر زنی خواست ارتباط برقرار کند و او را وسیله التذاذ خود گرداند. زن باید آرایش کند تا مرد لذت ببرد، زن باید بدن و صورت خود را از بین ببرد تا مرد سود آن را ببرد. همیشه با خود میگویم یعنی یک زن اینقدر ارزش خود را پایین میداند که حاضر است، ساعت ها روی چهره و اندام خود کار کند تا مثلاً یک مرد به او علاقه نشان دهد و آن هم چه علاقه ای. علاقه ای که با ارضا شدن مرد از بین می رود و در آخر هم این زن است که ضرر و زیان دیده است نه مرد.
غربیها که امروز دم از دفاع از حقوق زنان میزدند، تا چند سال پیش زن را مانند یک کسی میدانستند که فقط به درد التذاذ مرد میخورد. اصلاً زمزمه آزادی زن از سوی غربی ها، از قرن نوزدهم شروع شد. در آن موقع مدیران کارخانه ها به دنبال نیروی کاری می گشتند که ارزان قیمت، کم درد سر، کم توقع و غیره باشد و از همانجا مسئله آزادی زنان را سر دادند و زنان را از خانههایشان به سوی کارخانهها کشیدند و با این کار از ارزش و کرامت زن کاستند و بر پولهای خود افزودند.
انتهایپیام/2/