سال های پایانی جنگ یعنی سال 64 ، 65 و 66 ایران توانست نقاط استراتژیک و حساسی را از عراق تصرف کند: جزیره فاو، منطقه عمومی شلمچه ، جزایر مجنون ، حاج عمران و... موضع برتر ایران، موجب شد سازمان ملل در تاریخ 29 تیر 66 قطعنامه 598 را تصویب کند .هرچند این قطعنامه نسبت به قطعنامه های قبلی بهتر بود ولی بازهم حقوق اساسی ایران را تامین نمی کرد و امام موافق پذیرش آن نبود .
رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای، در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۶۶ یعنی یک روز پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، به دستور امام خمینی در اجتماع مردم اردبیل فرمودند:«ایران، هرگز این قطعنامه را که با فشار و تحت نفوذ آمریکا تهیه و تصویب شده است، قبول نخواهد کرد»
اما به یکباره در سال 67 در طول مدت کوتاهی (حدود 3 ماه) فاو و شلمچه و جزایر مجنون و کلیه مناطقی که از عراق بیش از 6 سال در تصرف رزمندگان اسلام بود،را به شکل مشکوکی از دست می دهیم .
امام وقتی دیدند همه مسئولین نظام حتی فرمانده سپاه با این گزارشها،همگی به گونه ای پشتش را خالی کرده اند، به این نتیجه می رسند که به این خواص امیدی نیست و نمی توانند باذاینها جنگ را ادامه دهند.اینجاست که بالاجبارقطعنامه را می پذیرند و میفرمایند من این جام زهر را سر میکشم و درجایی دیگر میفرمایند:قبول این مسئله برایمن از زهرکشندهتراست.
مقام معظم رهبری نیز در سال 75 در خصوص دلیل پذیرش قطعنامه می فرماید: دلیل پذیرش قطعنامه شرارت های آمریکا و صدام نبود؛ این ها که از قبل وجود داشت ؛ دلیل پذیرش گزارش هایی بود که مسئولین کشور بردند و جلو امام گذاشتند و گفتند کشور به بن بست رسیده و دیگر بیش از این نمی کشد.
جالب آن است که تمام پیش بینی ها و نگرانی های امام خمینی بعد از قبول قطعنامه، عینا به وقوع پیوست. نه سازمان ملل برای پرداخت خسارت اقدامی کرد و نه متجاوز را محاکمه و تنبیه کردند .هم صدام دوباره به ایران تجاوزکرد. هم منافقین را تجهیز و وادار کرد در عملیات گسترده ای به نام مرصاد به ایران حمله کنند.
صدام حسین، رییسجمهور عراق و حامی سازمان مجاهدین خلق، در هشتم تیرماه ۱۳۶۷ طی یک سخنرانی درباره جنگ عراق و ایران، ضمن تکرار ادعای صلحطلبی خود و محکوم کردن ایران به دلیل تداوم مقاومت برای تحقق هدف محکومیت و مجازات متجاوز، گفت:«عراق به سطحی از آگاهی رسیده است که اگر روزی حس کند نابودی دشمن در سرزمینش خدمت به صلح است به آن دست خواهد زد... اگر ایران به هیچ یک از این مسائلی که من اشاره کردم توجه نکند مردم خودشان آنها را مجبور خواهند کرد که به صلح تن در دهند و این چیزی است که به آن ایمان راسخ دارم و قهرمانیهای مجاهدین خلق در مهران مؤید این سخن میباشد. بالاخره روزی خواهد رسید که برای جنگیدن کسی به کمک آنها نخواهد آمد و بعد از مدتی خواهید دید که چگونه مجاهدین خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همین طور پیوستن مردم ایران را به صفوف آنها خواهند دید.
در نهایت همه گزارشات آقایان در خصوص بزرگ نمایی مشکلات و تهدید دشمن از یک سو و کوچک نمایی توان و قدرت مردم و کشور از سوی دیگر، دروغ از آب درآمد. یعنی هم مردم بیش از گذشته به جبهه اعزام شدند ، هم فروش نفت به شکل عادی صورت می گرفت و درآمد و ذخائر ارزی تا حد قابل قبولی جریان داشت و چندین عملیات بزرگ و موفقیت آمیز از جمله عقب راندن مجدد حمله صدام و سرکوب عملیات منافقین را انجام داد.