یادداشت اختصاصی خراسان تایم -جعفری
تنها مسیر سعادت بشر کدام است؟
27 آبان 1395 ساعت 9:43
چارلز دیکنز نویسنده انگلیسى مى گوید:
اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته هاى دنیایى خود بود، من نمى فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنین حکم مى کند که او به خاطر اسلام، فداکارى کرد. [2]
تنها مسیر سعادت بشر مسیری است که به حسین (ع) - نماد اسلام - ختم می شود. همه ساله راهپیمایی عظیم اربعین که از اقصی نقاط جهان به سمت کربلا شکل می گیرد مسیر حرکتی نمادین برای بشر رقم میزند که نشان دهنده ی مسیر نجات او و تنها مسیر سعادت و خوشبختی او است. یکی از پیام های نمادین این راهپیمایی سراسری و عظیم این است که حرکت امروز بشر نیازمند این است که به سمت اسلام ناب و انبیاء و ائمه تغییر جهت دهد تا انسان امروز از مشکلاتی که در آن ها زنجیر شده است نجات پیدا کند.
ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه، بی تردید حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. یک بار دیگر حرکت عظیم نمادین دیگری در تاریخ انبیاء اتفاق افتاده است و آن هم طوفان نوح می باشد. زمانی که حضرت نوح (ع) کشتی خود را ساخت نام کشتی خود را کشتی اهل بیت قرار داد و در پیشاپیش آن نام پنج تن را نوشت و از آن کشتی که کشتی نجات بود به نام کشتی اهل بیت یاد می کرد. حرکت نمادینی که در زمان حضرت نوح (ع) اتفاق افتاد و همه بشر به جز کسانی که سوار این کشتی که کشتی اهل بیت بود غرق شدند، یک حرکت نمادین عظیم دیگر است که راه نجات را برای بشر نشان می دهد. حضرت نوح (ع) وعده داده بود که پنج تن از اولیاء و انسان های برجسته خداوند در آینده خواهند آمد و راه نجات و سعادت بشر را به او نشان خواهند داد و سوار شدن بر اندیشه آنان به مانند سوار شدن بر کشتی نجاتی است که از طوفان های گوناگون انسان را حفظ می کند.
در طول تاریخ شخصیت های برجسته ی جهان، حتی کسانی که مسلمان نبوده اند جملات تأمل برانگیز زیادی پیرامون ابعاد شخصیتی و آرمان امام حسین (ع) بر زبان آورده اند. آرمان امام حسین (ع) برای تمام بشر ارزشمند و قابل درک است و مخصوص مسلمانان نیست. لذا دور از انتظار نیست که افرادی از اقصی نقاط جهان این چنین جملاتی راجع به آن حضرت بیان کنند. در ادامه به برخی از این جملات اشاره می کنیم.
ابن ابى الحدید:
این دانشمند نامدار اهل سنت، مى نویسد: «سالار پرشکوه شکست ناپذیران روزگار و قهرمان کسانى که در برابر ذلّت و تحقیر سر فرود نیاورده، و به عصرها و نسلها درس جوانمردى و شرافت و مرگ پر افتخار را زیر سایه شمشیرهاى آخته داد، و آن را بر سازش با بیداد و فریب برگزید، پدر یکتاپرستان گیتى حسین(ع)، فرزند رشید على(ع) است. استبدادگران اموى به آن شخصیت تسخیر ناپذیر و یارانش امان دادند، امّا او بدان دلیل که نمى خواست در برابر ذلّت و بیداد سر خم کند، و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود، ذلّت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش از سوى «عبید» و دیگر خودکامگان سیاهکار و حقیر تحمیل گردد، مرگ پر عزّت و افتخار را بر زندگى ذلیلانه برگزی
علامه محمد اقبال لاهورى:
علامه اقبال، اندیشمند، عارف و شاعر پر آوازه پاکستانى، از مفاخر و اندیشمندان اهل سنت در قرون معاصر است. از میان رهبران اهل سنت، این مصلح بزرگ اسلامى، بیش از دیگران به اهمیت زنده نگه داشتن محرم و عزادارى امام حسین اهتمام ورزید و این موضوع را با قلم و شعر مورد تأکید قرار داد. او در جاى جاى دیوان شعرخود از امام حسین (ع) و عشق او به حقیقت و لزوم پیروى از آن حضرت و آموزش آزادى و آزادگى از قیام وى یاد مى کند و سرانجام خود تصریح مى کند نه تنها آزادى بلکه:
رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعله ها افروختیم
تار ما از زخمه اش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز
اى صبا! اى پیک دور افتادگان! اشک ما بر خاک پاک او رسان [1]
چارلز دیکنز نویسنده انگلیسى مى گوید:
اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته هاى دنیایى خود بود، من نمى فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنین حکم مى کند که او به خاطر اسلام، فداکارى کرد. [2]
ویل دورانت:
شیعیان در کربلا در جایى که امام حسین (ع) به قتل رسیده، به یادگار وى زیارتگاه بزرگى ساخته اند و هنوز هم هر ساله حادثه غم انگیز قتل وى را نمایش مى دهند و عزادارى مى کنند و از یادگار على و دو فرزندش حسن و حسین (ع) تجلیل به عمل مى آورند.[3]
مهاتما گاندى:
من زندگى امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندم و توجّه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین(ع) پیروى کند. [4]
محمّد على جناح- رهبر بزرگ پاکستان:
هیچ نمونه اى از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین (ع) از لحاظ فداکارى و تهوّر نشان داد در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق این شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروى نمایند. [5]
ادوارد براوْن- مستشرق انگلیسى:
آیا قلبى پیدا مى شود که وقتى درباره کربلا سخن مى شنود، آغشته با حزن و اَلَم نگردد؟ حتّى غیر مسلمانان نیز نمى توانند پاکى روحى را که در این جنگ اسلامى در تحت لواى آن انجام گرفت انکار کنند. [6]
واشنگتن ایروینگ-مورخ مشهور آمریکایى:
براى امام حسین (ع) ممکن بود که زندگى خود را با تسلیم شدن اراده یزید نجات بخشد، ولى مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمى داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگهاى تفتیده، روح حسین (ع) فناناپذیر است. اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین(ع). [7]
آنتوان بارا (مسیحى، کتاب: حسین در اندیشه مسیحیت): [8]
من در مورد زندگى و حرکت حسین (ع) بیشتر به بعد انقلابى شخصیت ایشان شیفته شده ام. آن حضرت در مرامنامه قیام خود اعلام مى کند: «انى لم اخرج اشرا ولا بطرا و لامفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى»؛ من از روى هوسرانى و خوشگذرانى و براى افساد و ستمگرى قیام نکرده ام بلکه قیام من براى اصلاح در امت جدم و براى امر به معروف و نهى از منکر و حرکت براساس سیره ی جد و پدرم است. این روح انقلابى مى تواند کار معجزه آسا بکند.
اگر هر انسانى در هر زمان و مکان از آن برخوردار باشد و ما در سالهاى پیروزى انقلاب و عزت و افتخارات اخیر در ایران شاهد بودیم مردم و رهبران این کشور براساس این فلسفه حرکت خود را آغاز و با ظلم و استکبار مخالفت کردند و با تمام قدرت در برابر آن قیام نمودند. بعد دیگر شخصیت امام حسین (ع) که مرا شیفته خود کرده، تواضع ایشان در کنار روح انقلابى است این دو خصیصه نمى تواند در یک شخص جمع شود. تواضع از صفات و ویژگیهاى برگزیدگان خداست او در عین احساس عزت و آزادگى و سرافرازى در برابر دشمنان، تواضع خاص خود را دارد. این بعد عظیمى است که از ویژگى امام بشمار مى رود.
حماسه حسین (ع) تنها مختص سنى و شیعه و مسلمان نیست بلکه متعلق به هر مومن است؛ چنان که در حدیث آمده «انّ لقتل الحسین حرارةً فى قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا»
در این حدیث نگفته فى قلب المسلم. بلکه هر انسان آزاده اى که به راه و رسم حسین ایمان دارد را شامل مى شود. از این رو، جهانیان و اندیشمندان وقتى از سیره حسین آگاه مى شوند شیفته آن مى گردند. همان طور که شیفته راه و مسلک على ابن ابى طالب(ع) شده اند.
وى، تشیع را بالاترین درجات عشق الهى معرفى مى کند و امام حسین(ع) را فقط متعلق به شیعه یا مسلمانان نمى داند بلکه متعلق به همه جهانیان مى داند و او را با عبارت «حسین گوهر ادیان» معرفى مى کند و در پایان، سخنش را با این عبارت به انتها مى رساند که: حسین علیه السلام در قلب من است. [9]
العُبیدى- مفتى موصل:
فاجعه ی کربلا در تاریخ بشر نادره اى است، همچنان که مسبّبین آن نیز نادره اند. حسین بن على(ع) سنّت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیامبر اکرم (ص) وظیفه خویش دید و از اقدام به آن تسامحى نورزید. تمام هستى اش را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و به این سبب نزد پروردگار، «سرور شهیدان» محسوب مى شود و در تاریخ ایام، «پیشواى اصلاح طلبان» به شمار رفت. آرى، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامیاب گردید.
گیبون- مورخ انگلیسى:
در طى قرون آینده بشریت و در سرزمینهاى مختلف، شرح صحنه حزن آور مرگ امام حسین موجب بیدارى قلب خونسردترین خواننده خواهد شد. چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانى نسبت به آن حضرت در خود مى یابد.
کد مطلب: 1692
آدرس مطلب: http://www.KhorasanTime.ir/fa/doc/note/1692/تنها-مسیر-سعادت-بشر-کدام