خراسان تایم - تدبیر و ما ادراک تدبیر...!!!

یادداشت اختصاصی خراسان تایم - تحلیل موضوعات روز رسانه ای ایران

یکی نیست بگوید آقای قوه قضاییه شما از سال 75 هرازگاهی بابت حساب های بانکی و گردش اقتصادیتان زیر سوال هستید، خوب یک بار برای همیشه شفاف سازی کنید تا دهان سودجویان فرصت طلب را ببندید.

حامد شبانی - باید اعتراف بکنیم که آقای روحانی درکنار نقاط ضعفش یک نقطه قوت دارد که همه آنها را می پوشاند. البته این نقطه قوت برای او مانند نردبان خشکیده است که برای رسیدن به اوج از آن بالا می رود، اما هرچه بالا می رود فقط ارتفاعش از زمین خطر سقوطش بیشتر می شود و لیکن به آن اوج دست نمی یابد. آن نقطه قوت چیزی نیست جز یک تشکیلات قوی و کاملا هماهنگ و صد البته فرصت طلب رسانه ای. بر خلاف رئیس جمهور سابق که انسان پرتلاش اما تک رویی بود و همیشه باید خودش می دوید و ذاتاً اعتقادی به تیم نداشت، رئیس جمهور فعلی شدیداً اعتقاد به کار تیمی در حوزه رسانه دارد و در تیمش همه می دانند کارشان چیست. همه می دانند کی و چه وقت باید درباره چه چیز توئیت بذارند، یا مصاحبه کنند، یا مظلوم نمایی کنند، یا سر و صدایی به پا کنند.
نحوه ی عملیات:
دولت هنگامی که در برابر یک هجمه و انتقاد جدی قرار می گیرد. جای پاسخ گویی نسبت به اشتباه و دلیل انتقاد ها، فرافکنی کرده و به انحراف افکار عمومی می پردازد و این بهترین شیوه عملیات روانی است. دولت در این سالها نشان داده در برابر کوچکترین انتقاد ها جنگ های روانی رسانه ای عمیقی ایجاد می کند. یک نقطه ضعف کوچک در حریف شناسایی می کنند و یا حتی به دروغ چیزی درست می کنند و روی آن مانور می دهند تا مردم مشکل دولت را فراموش کنند. البته در همه این موارد اشتباهات و بی تدبیری های برخی رسانه های روشنگر و حامی جریان انقلابی، دلیل اصلی موفقیت های دولت در جهت دهی سوء به افکار عمومی بوده است.
برای مثال مباحثی مانند خالی بودن خزانه، برگزاری رفراندوم، دکل نفتی، 12000 میلیارد دزدی رئیس جمهور سابق، مقصر دانستن دولت سابق در همه ی موارد، سفارت عربستان، بورسیه ها، املاک نجومی، ترافیک تهران، آلودگی هوای تهران به علت بنزین ساخت داخل، کنسرتها و .... از مهمترین نمونه های بزرگ نمایی شده و انحراف افکار عمومی بوده که ما خودمان به علت عدم اطلاع رسانی صحیح و بصیرت افزایی رسانه ای به آن ها دامن زده ایم.

شاید اکنون که در حال بررسی عملیات رسانه ای دولت هستیم بیشتر متوجه تاکید دولت بر عدم فیلترینگ تلگرام می شویم. بی شک یکی از اضلاع اصلی تیم رسانه ای دولت استفاده از ظرفیت شبکه های اجتماعی می باشد.

مثال عینی:
فلان وزیر به علت عملکرد ضعیف و انتقاد برانگیزش برای دولت هزینه زا شده، از اطراف خبر می رسد که مشکلات دیگری هم داشته، حمله افکار عمومی به دولت افزایش می یابد، موافقان و مخالفان دولت با حضور این وزیر مشکل دارند، از طرفی حضور او در کابینه مشکل ساز است و از طرفی عزل او از کابینه نیز مشکلات زیادی دارد، زیرا عزل او یعنی قبول اشتباهات او و قبول اشتباهات یک وزیر یعنی کل دولت و طیف حاکم زیر سوال میرود.

لذا باید طرح دیگری چیده شود. با او معامله می شود. به او می گویند خودت استعفا بده و در برابر عملیات روانی که ما سازمان خواهیم داد فقط سکوت کن، ما هم در عوض آن حرف و حدیث هایی که برایت درآمده پوشش خواهیم داد و نمی گذاریم زیاد در اذهان مردم بماند. به ناگه خبر استعفای وزیر می آید. منتقدان این استعفا را برگ برنده خود می دانند و می خواهند روی آن مانور بدهند که ناگهان با یک هجمه روانی جدید روبرو می شوند. به طور کاملاً اتفاقی در همین اثنا پرونده قضایی یک قاری مشهور قران توسط شبکه ماهواره ای صدای امریکا و یک کانال تلگرامی کاملا ضد انقلاب نُقل محافل می شود. به سرعت نوک پیکان انتقادات به عملکرد دولت در جریان یک وزارتخانه به سوی جریان انقلابی به علت استفاده از یک قاری قرآن به ظاهر خطا کار بر می گردد. افکار عمومی مدیریت می شود. یک قاری قران مشهور متهم می شود. پس از مدتی که بوق تبلیغاتی جریان معاند خوب سمپاشی کرد تازه سخنگوی قوه قضاییه اعلام می کند قاری معروف از اتهام وارده مبرا شده و ان اتهام هرگز ثابت نشده است. کانال تلگرامی مورد نظر و برخی شبکه های معاند به سرعت دست به کار شده اند. آنها خیلی سریع برخی اسناد محرمانه قضایی را که معلوم نیست از کجا به آن دست پیدا کرده اند را منتشر نمودند. فایل های صوتی اعترافات قاری و برخی شاگردان نوجوانش منتشر می شود. صدای امریکا هم این میان میدان داری میکند و برنامه های ویژه می سازد. قاری بی تدبیر مصاحبه دوستانه ای با همان صدای امریکا انجام می دهد و به نیروهای امنیتی نظام کنایه می زند !!

نتیجه گیری:
1- در داستان مذکور اگر وزیر عزل می شد هزینه اش برای دولت بیشتر بود. لیکن طی یک معامله استعفا داد. با استعفای او هم مخالفان دولت احساس رضایت کردند و هم موافقان دولت که منتقد عملکردش بودند احساس رضایت کردند و دولت هم هیچ هزینه ای نداد، هرچند سکوت وزیر مستعفی در برابر اندک حملات نزدیکان دولت به او نیز جای سوال داشت. در جلسه عزلش که همه به او و عملکردش حمله می کردند او از دولت دفاع کرد و اینها یعنی یک کار تیمی حساب شده.
2- جریان رسانه ای طیف منتقد دولت در این بازی و جنگ روانی موفق عمل نکرد و خیلی زود دست و پایش را گم کرد و کمک کرد اصل ماجرا فراموش شود. مهم رفتن وزیر نبود مهم آن تیمی بود که برنامه های فرهنگی دولت را می چیند که همچنان هستند.

3- هجمه طرف مقابل با استفاده از پرونده قاری معروف بسیار سنگین و هزینه زا بود. مقصر اصلی این پرونده کیست؟ چطور پرونده به این مهمی از سال 89 کارش تمام نشده و چطور به شکایت شاکیان امروز پرونده که مدعی عِرض و آبروی خود و فرزندان خود هستند تاکنون رسیدگی نشده که حالا باید بروند از طریق صدای امریکا و یک کانال ضد انقلاب احقاق حق کنند؟؟؟ آیا اگر همان ایام این قضیه فیصله پیدا می کرد، تعیین تکلیف می شد و مقصر به سزای عملش می رسید امروز به همین راحتی آبروی نظام اسلامی به ثمن بخس، حراج می شد؟؟؟

چرا در این فضایی که اخبار در چشم به هم زدنی پخش می شود سخن گوی محترم قوه قضاییه بسیار دیر و با تاملات خاص و به صورت قطره چکانی اطلاعات می دهد. چرا با مردم صریح و شفاف در این زمینه سخن گفته نمی شود؟ یا آن آقای قاری مقصر بوده یا نبوده. اگر بوده که به اشد مجازات باید برسد، اگر نبوده که آنهایی که فضا درست کردند باید مجازات شوند. مگر دشمن می گذارد این موضوعات فراموش شوند. که آقایان گمان می کنند با سکوت این مسئله فراموش می شود. زمانی که فضا مه آلود می شود و شبکه های اجتماعی به راحتی می توانند شایعه درست کنند و به افکار جهت دهند تنها راه مقابله اطلاع رسانی شفاف و به موقع است . اینجاست که شفاف سازی و سرعت عمل در اطلاع رسانی و واکنش به موقع می تواند حلال مشکلات باشد.

سخنی با قوه قضاییه:
در همه عملیات های روانی برای فرافکنی و انحراف افکار عمومی، مقصر اصلی بی تدبیری رسانه ها و فرصت طلبی دشمنان نظام بوده است.

1- یکی نیست بگوید آقای قوه قضاییه شما از سال 75 هرازگاهی بابت حساب های بانکی و گردش اقتصادیتان زیر سوال هستید، خوب یک بار برای همیشه شفاف سازی کنید تا دهان سودجویان فرصت طلب را ببندید. ما به صداقت شما، به پاکدستی شما، ایمان داریم اما باور کنید این قضیه اهرمی شده برای فرافکنی برخی معاندان. چرا شفاف سازی نمی کنید؟ چرا اطلاع رسانی به موقع و دقیق ندارید؟ چرا بهانه و گزک دست مخالفان می دهید؟

حضرت آقا امر به برخورد با حقوق های نجومی می دهند، می فرمایید ما منتظر لیست دولتیم، خوب پس مدعی العموم کجاست؟ پس دادستان کجاست؟ هفت ماه است حکم رهبری روی زمین است. هفت ماه است مهمترین عامل بدبینی مردم به انقلاب و القای حس عدم وجود عدالت روی زمین مانده، پس شما کی می خواهید اقدام کنید؟ چقدر باید سند و پرونده و کاغذ روی هم جمع شود؟ اقای قاضی القضات، ولی فقیه حکم به حرام خواری اینها داده و شما هنوز بعد 7 ماه در تلویزیون می گویید که دولت پرونده نداده است؟؟؟ خوب منتظر پرونده دولت هستید؟؟؟ بخشی از دولت خودش مقصر است. برخی حقوق بگیران نجومی از بدنه دولت هستند !! سخنگوی قوه مجریه آن آقای نجومی بگیر را سرمایه ی نظام میداند !! آقایان و جاری کنندگان عدالت در قوه قضاییه، کی می خواهید متوجه شوید که طیف حاکم برای لاپوشانی حقوق های نجومی روزی املاک نجومی را سر دست گرفت، الان هم حساب های قوه خودتان را سر دست گرفته...!!!

2- یا مثلاً حضرت اقا انتقاد جدیدی به نحوه مذاکره کردند، خوب مشخص است دولت باید باز مجدداً بازی رسانه ای جدیدی را طراحی کند تا از تنها دست آورد 4 ساله خود، آن هم فقط و فقط بر روی کاغذ دفاع کلامی نماید ! دقیقاً در همین روزها که تیم رسانه ای دولت از کاه کوه می سازند یک آقای قاضی حکم به بازداشت شبانه محمود صادقی، نماینده اصلاح طلب و عضو لیست امید مجلس می دهد . خوب آقای قاضی این راه درستش نیست. همین دلایلی را که الان دارید صراحتاً اعلام می کنید که بنا بر این دلایل اقای صادقی بازداشت شده است قبلا طی نامه ای به مجلس و هیئت رئیسه آن می دادید و رسانه ای می کردید. همه افکار عمومی را از دلیل احضار این نماینده با خبر می کردید.

اما حالا محمود صادقی که در جریان پرونده های بورسیه محکوم شده و احضار شده جوری عمل کرده که همه فکر می کنند به خاطر سوال از قوه قضاییه بابت پول ها و حساب های بانکی احضار شده!! که این هم جای کار رسانه ای دارد. رسانه ها باید در شفاف سازی و روشنگری و بصیرت افزایی مردم در میدان عمل باشند. این ماجرای آقای صادقی که امروز در شبکه های اجتماعی سر و صدایی به پا کرده است گوشه ای از عدم توجه به سوابق و پیشینه افراد در انتخاب کاندیداهاست. چیزی که برای ما مسئولیت شرعی در دنیا و آخرت دارد. اکنون افراد رای دهنده به این فرد با وجدان خود که بی شک دردمند است چه میکنند؟؟ و نکته مهم تر چرا همچین فردی در لیست مورد تایید دولت قرار میگیرد؟ آیا در خصوص بستن لیست به همه ی جوانب توجه شده است و یا صرفا نگاه سیاسی به لیست داشته اند؟

سخن اخر اینکه:
برادران انقلابی، خواهران انقلابی، مردم انقلابی، شما را به خدا تدبیر، تدبیر، تدبیر. تدبیر برای تصمیم صحیح در لحظات حساس و مهم و مبتنی بر بصیرت انقلابی.