موضوع غربگرایی یا غربستیزی موضوعی همیشه داغ در میان مردم به ویژه جوانان ایرانی بودهاست؛ موضوعی که معطوف به تمامی جوانب اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... بوده و هست که هرکدام از این محوریتها خود به تنهایی و به طور مفصل قابل تحلیل و تجزیه است اما آن چه که این روزها نمود و اهمیت و شاید مخاطب بیشتری دارد، موضوع اقتصاد و میزان وابستگی آن به غرب و اصولا تمام جهان است.
به عقیده بسیاری از مردم ما و به ویژه جوانان، اقتصاد کشور بایستی مستقل باشد، اما آیا استقلال اقتصادی یک کشور بدین معناست که از هرگونه رابطه با خارج می توان چشمپوشی کرد؟ یا اصولا اقتصاد بدون ارتباط معنا دارد؟
قطعا اینگونه نیست لذا استقلال اقتصادی یک کشور میتواند حاصل از عدم ثبات و عدم اکتفا به توانمندی داخلی باشد؛ به عبارت آسانتر، اقتصاد هنگامی مستقل تعریف میشود که در عین ارتباط داشتن با کشورهای هدف، پایه و شالوده آن را بازار عرضه و تقاضای خودی و کنترل شده تشکیل دهد.
وابستگی بالا به صادرات و واردات بنیان یک کشور را حتی از لحاظ سیاسی و اجتماعی در معرض خطری جدی قرار خواهدداد.
بنابراین اقتصاد از آنجایی که یک مفهوم تعاملی است، نه میتواند کاملا مستقل باشد و نبایستی وابسته به شاخصههای متزلزل باشد؛ شاخصههایی همچون اعتماد بیجا به غرب و شرق، امیدواری نسبت به آینده و قراردادهای مبهم، قوانین بینالمللی که به سادگی دستخوش تغییر توسط ابرقدرتها می شوند و ...
کلمات کليدی: خراسانتایم , صادرات , اقتصاد