يکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۰
یادداشت اختصاصی خراسان تایم - حامد شبانی

​قوانین بشری یا الهی...!!!

من از جلسات چند ساعته، آنهم پشت درهای بسته بین بعضی ها و وزیر امورخارجه آمریکا بوی اعتقاد به سوره کافرون احساس نمی کنم. سوره کافرون قانون لایتغیر خدایی است...!!!
​قوانین بشری یا الهی...!!!
 

1- دوستی داشتم که چند سال پیش مبلغی حدود صد میلیون تومان که همه دارایی اش بود را به هوای سود بیشتر، سپرد به پدیده شاندیز.چند ماهی سود کرد و ناگهان هم سود رفت و هم اصل پول و امروز چیزی از آن سرمایه ندارد. بگذریم که اساساً وقتی یک موسسه مالی سودهای انچنانی بدهد حتما جایی از کار می لنگد اما اشتباه رفیق قدیمی ام فقط اعتماد به پدیده و طمع برای سود بیشتر نبود بلکه بزرگترین اشتباهش این بود که همه تخم مرغ ها را در یک سبد چید و همه دارایی اش را به یک فعالیت اقتصادی اختصاص داد.

(آنهایی که حتی یک بار شانه تخم مرغ ها از دستشان اشتباهی افتاده و همه انها شکسته می فهمند چه می گویم که چیدن تخم مرغ ها در یک سبد چقدر می تواند خسارت بار باشد) او پس از آن برای جبران خسارت وارده حاضر شد تسهیلاتی، حتی با نرخ های بالا هم از سیستم بانکی بگیرد تا اندکی از خسارت وارده را به حساب خود جبران کند ولی همان تسهیلات هم چیزی جز ضرر برایش نداشت. ضرر پشت ضرر فقط برای آنکه طمع کرد و اعتماد بی جا کرد. از فردا روزی که ملامت اطرافیانش بلند شد، به هر دری می زد تا جبران کند اما جبرانی نداشت و تنها راهش بهانه ها و توجیهات و عذرهای بدتر از گناه بود که تقصیر را به گردن این و ان می انداخت و این درحالی بود که قبل آن همه کسانی که ذره ای با بازی های اقتصادی آشنایی داشتند او را انذار می دادند....

2- استاد روانشناسی را می شناسم که می رفت کلاس و برای دانشجویانش از قوانین و دستورالعمل ها و فرمول های رایج این علم می گفت اما همیشه اخر مباحث، تخته سیاه کلاس را که حالا پر شده بود از صحبت های علمی، پاک می کرد و می گفت همه اینها که تا اینجا برایتان گفتم همه باد هوا!!! قوانین خلقت همه بر اساس سنت ها و خواست خداوند پیش می رود و نه فقط قوانین و عرف های رایج بشری...!!!

بله قوانین بشری و علمی آنقدرها هم که می گویند نمی شود رویش حساب کرد. قوانین بشری و علمی می گفت، انقلاب اسلامی امکان پذیر نیست، قوانین ناشی از علم بشر می گفت فتح شهر فاو آنهم از طریق رودخانه اروند در یک شب سرد و طوفانی زمستانی امکان پذیر نیست.

قوانین و باورهای بشری می گفتند امکان ندارد آدمی شبیه مصطفی چمران با آن جایگاه و سواد علمی همه ان رفاه و جایگاه را بگذارد و آواره جنوب لبنان و بیابان های خوزستان شود. علم بشر امروز برایش قابل حل نیست که در عرض کمتر از ده سال از 81 تا 90 ایران تبدیل به کشوری صاحب فناوری با سرعت رشدی 13 برابر میانگین سرعت علم شود. بله قوانین بشری خیلی وقت ها،خیلی چیزها را پیش بینی نمی کند و این دست قدرت کس دیگری است که جریاناتی را پیش می برد و آن دست قدرت هم دست خداوند بزرگی است که حاکم مطلق است.

3- ایام اربعین در منزل مرد اهل دلی از کربلا میهمان بودیم. راننده تاکسی بود. نام آیت الله یا به قول انها "سید سیستانی" به میان آمد و او ادرس مسجد بزرگ متعلق به این مرجع فرزانه را داد و گفت نام مسجد مزین است به نام صحابی بزرگ نبوی(ص) و حضرت علوی(ع) جناب "رُشید هجری". پرسیدم مزار "رشید" هم آنجاست که گفت نه مزارش در شهر کوت است و بلافاصله در فضایل "رشید" شروع کرد به سخن گفتن. پیرمرد اهل دل حرف جالبی زد.

گفت امروز ببینید حواریون و صحابی ناب مولا علی(ع) چه عظمتی دارند اما حتی نامی از معاویه و صحابی ملعونش نیست چه برسد نشانی از قبر و بارگاهی. با عصبانیت می گفت؛ کو معاویه؟ کو ابن زیاد؟ ابن مرجانه؟ حجاج؟؟؟ یاد آن داستان زیبا افتادم که بعد از جنگ صفین برخی شیعیان انقلابی اما بی بصیرت به مولا علی(ع) می فرمودند علی جان معاویه از تو زیرک تر و با سیاست تراست. مولا همچنان که در خطبه(200) نهج البلاغه ذکر شده فرمودند: " ولله معاویه از من سیاست مدار تر نیست بلکه او اهل نیرنگ و جنایت است و اگر اینها ناپسند نبود مرا از معاویه بسیار زیرک تر می یافتید؛ به خدا قسم من نه با فریبکاری،غافلگیر می شوم و نه با سخت گیری نا توان". بله آن روزها ساده اندیشان فریب معاویه را خوردند و تحت تاثیر جنگ روانی اموی قرار گرفتند اما علی(ع) برای درک تاریخ؛ مظلومیت آن روز را تحمل نمود تا برای همیشه دوران، ایوان نجفش بدرخشد و؛؛؛؛؛؛ راستی قبر معاویه کجاست؟؟؟

4- بعد از سالها دکتر را از آمریکا فراخواندند، شیخ دیپلمات و دکتر باتجربه قرار شد، طرحی نو دراندازند. امنیتی ترین کابینه تاریخ جمهوری اسلامی تشکیل شد. متخصصین امنیتی و متبحرین در جنگ روانی گرد هم امدند. آدم هایی که برای آنها منافع حزبی و شخصی هدف بود و رسیدن به هدف برای آنها از همه چیز مهمتر و اصلاً هم مهم نبود به چه قیمت و از چه راهی. فحش، دروغ، پنهان کاری، تهمت و یا... گاهی مردم عادی کوچه و بازار با یکدیگر پچ پچ می کنند که او از سیدعلی ایران، از این ناخدای با خدای ایران، سیاست مدارتر است.

حتی به امام قافله؛ انقلابیون پر شور اعلام می کنند که آقا شما را مظلوم گیر آورده اند. اما آقا سید علی ایران؛ می خندد و می فرماید به آرمان ها چشم بدوزید و با قدرت و توکل حرکت کنید. من مظلوم نیستم همانا " اِنَّ معی ربی" . امام جامعه می داند خلقت از قوانین الهی پیروی می کند نه باورها و اندیشه های ماکیاولی بشر دوپا. سید نگاهش به تاریخ است و فقط جلو پا را نمی بیند...!!!

5- دکتر آمریکا رفته و آنجا کنگرخورده،لنگر انداخته!!! بر اساس همه علوم و باورها و سیاست هایی که در امریکا اموخته، طرحی را در سر آفریده که به فرجامش امید زیادی دارد. شیخ حقوق دان اعتقاد عجیبی به دکتر غرب نشین دارد. دکتر هم به همه درس هایی که در دانشگاه های غربی خوانده باور دارد. این باور و آن اعتقاد نتیجه اش شده یک سبد که بر،جامِ دل همه صدر نشینان تاثیر مثبت داشته. شیخ دیپلمات همه تخم مرغ ها را در آن سبد گذاشت و داد دست تیمی چند نفره. سبد پر بود از تخم مرغ های بزرگ و دو زرده ای که انگار تخم سیمرغ های افسانه ای بودند، حاملان سبد در طول مسیر گاهی خسته می شدند و گه گاهی یک تخم بزرگ و دو زرده را می انداختند کنار مسیر و می رفتند.

از بس عجله داشتند خود را سریعتر به مقصد برسانند، سبد از دستشان افتاد و همان چند تخم ارزشمند هم افتاد و شکست و سبد خالی را پر از سیب و گلابی کردند و آوردند. سبدی که پر بود از تخم های دو زرده و بزرگ حالا پر شده بود از سیب و گلابی های لهیده و پلاسیده. آنها برای فرار از ملامت ها تقصیر را به گردن زمین و زمان انداختند اما نگفتند چرا آنقدر با عجله می رفتند؟؟؟چرا وقتی توان نداشتند سبد به ان بزرگی را بلند کردند؟؟؟چرا اصلا همه تخم مرغ ها را در یک سبد چیدند؟؟؟چقدر حال سبد بدستان شبیه سرمایه گذاران در پدیده است!!!

6- کاشف به عمل امده، سبد بدستان شدیداً به قوانین و معیارها و شاخص ها و فرمول های ساخت بشر اعتماد داشته اند و اصلا حواسشان به این نبوده که قوانین خلقت را کسی دیگر؛ جایی دیگر تعیین کرده و می کند. همان قوانینی که در قرآن هم آمده و سید خراسانی ما بارها فریاد زد و هشدار داد؛ اما افسوس که متوهمان غرب گرا؛ کتاب قانونشان تالیف مو طلایی های غربی بود و گوشه چشمی هم به کتاب قانون الهی یعنی قرآن مجید نداشتند؛ که اگر می داشتند نه نتیجه سیاست اموی در برابر عدالت علوی فراموششان می شد؛ نه پایان کار متکبران از خویش متشکری که کدخدای بی خدا را بر جای خدا نشاندند و با اعتمادی بی اندازه همه دارایی شان را به دست او سپردند.

7- انجایی که خداوند فرمود:
7-1: سوره مبارکه ممتحنه آیات 1 تا 4 که مومنان را از دوستی آشکار و پنهان با دشمنان دین خدا بر حذر می دارد و این گونه افراد را منحرفین از راه راست معرفی می نماید. (به راستی آمریکا و انگلیس دوستدار اسلام و ایران هستند؟؟؟ به راستی منحرفین ایرانی که راه دوستی با اینان را برگزیدند آیا به سرانجامی جز سرانجام منحرفین از اسلام که در قرآن فرموده گرفتار خواهند آمد؟؟؟ آیا قوانین بشری بر این قوانین و سنت های الهی چیره گی می یابند؟؟؟...!!!)

7-2: سوره مبارکه کافرون؛ که خداوند نحوه مذاکره و مواجهه با کفار را نشان می دهد.( من از جلسات چند ساعته، آنهم پشت درهای بسته بین بعضی ها و وزیر امورخارجه آمریکا بوی اعتقاد به سوره کافرون احساس نمی کنم. سوره کافرون قانون لایتغیر خدایی است...!!!)

7-3: سوره مبارکه آل عمران آیات 118 و 119 که خداوند درباره بیان و افشا اسرار برای غیر خودی ها و دشمنان هشدار جدی می دهد و اعلام می کند اینکار باعث می شود انها علیه شما شر و فساد ایجاد کنند. خداوند صراحتاً می فرماید انها دوست دارند شما را در رنج و عذاب ببینند.( نشان دادن عمق تاسیسات فوق راهبردی فردو به جاسوسان آژانس اتمی چیزی جز بیان اسرار برای دشمن بوده؟؟؟ پس باید منتظر شر و فساد آنها بود. این قانون خداست و کاری هم به باورها و فرمول های آقایان دکتر و دیپلمات ندارد. بله خلقت از قوانین الهی پیروی می کند.)

7-4: سوره مبارکه انفال آیات 72 و 73 که خداوند صراحتاً از وجود پیمان های مخفیانه میان کفار و دشمنان اسلام خبر می دهد که البته خداوند دستور می دهد این پیوندها باید بین مسلمانان هم برقرار باشد و مسلمانان هرگز نباید با کفار پیمان دوستی ببندند که نتیجه آن چیزی جز فتنه و فساد عظیم نخواهد شد.

8- غیر از آیات فوق ده ها آیه دیگر در قرآن وجود دارد که از قوانین الهی در رابطه یا نحوه مواجهه با دشمنان سخن می گوید، مانند انجا که می فرماید عزت نزد خداست نه کدخدا!!!

9- همه ماجراهای بالا را که می خوانیم می فهمیم چه طور دنیا از پیش بینی ها و عمق بصیرت رهبر عزیزتر از جان ما متحیر مانده و او آنچه بعضی ها در آیینه نمی بینند در خشت خام می بیند که دلیل این بصیرت هم چیزی جز ایمانی تمام عیار به ذات اقدس الهی و باور عمیق به سنت های الهی نیست. انجا که خداوند در قرآن وعده می دهد حکومت زمین از ان مستضعفان خواهد بود و این یعنی هارت و پورت کدخدا چیزی جز لاف در غریبی نیست.

10- امیدوارم آنانی که عزت را نزد کدخدا جستجو می کردند و عزت شیعیان مرتضی علی(ع) را هراج بازار یهود کردند به سرعت توبه کنند که سرانجام وحشتناکی برای آنان و حامیانشان در قوانین الهی ثبت شده که زبان از توصیفش قاصر است.
 
 
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۲۱۴۳