با کمی تعمق به این نتیجه خواهیم رسید که طبیعتا باید علل و عوامل مختلفی وجود داشته باشد که باعث میشود یک انسان عاقل و بالغ به مرحلهای از زندگیاش برسد که نبودن را بر بودن ترجیح دهد.
از جمله این عوامل میتوان به عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه اشاره کرد و در کنار اینها یکسری عوامل فردی و اختلالات روانی و فشارهای عصبی و عاطفی هم در زندگی فرد، وجود دارد و همه اینها در کنار هم بستر را برای وقوع چنین پدیدهای مهیا میکند.
بنابراین در رابطه با این معضل که به نوعی میتوانیم به عنوان یک آسیب اجتماعی هم از آن یاد کنیم باید گفت، مجموعهای از عوامل دست به دست هم داده و فرد را در شرایط و موقعیتی قرار میدهند که یک عامل میشود دلیل بارز و آشکار خودکشی.
این در حالی است که علت وقوع چنین اتفاقی مجموعهای از فشارهای زندگی است که موجب شکست در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی شده و فرد را در موقعیتی قرار میدهد که در یک لحظه و طی یک جنون آنی منطق و عقلانیت خود را از دست داده و برای نفی خودش از حیات، دست به خودکشی میزند.
خودکشی، پدیدهای روانی- اجتماعی که این روزها در شبکههای مجازی زیاد به آن برمیخوریم، همه میگویند آرام بود و داشت زندگی میکرد، متعجب و حیران از اتفاقی که افتاده....
اما این روزها شاهد افزایش اینگونه حوادث هستیم؛ جوانی 17ساله قصد خودکشی داشت... دانشجویی خود را ازپل عابر پیاده به پایین انداخت... دانش آموزی خود را...
اینستاگرام و تلگرام پرشده از عکسها و نوشه هایی که قبل از خودکشی در آن گذاشته اند و مردمی که شاید تنها برای داشتن عکس و فیلم های دست اول به تماشا می روند و شاید برایشان مهم هم نباشد چگونه جلوی این اتفاق رابگیرند. به واقع رسانه های و سازمان های فرهنگی و اجتماعی در این خصوص چه وظایفی را بر عهده دارند؟
و واقعا بایدپرسید دلیل این اقدامات اخیر چیست؟ آیا تنها راه حل برون رفت از مشکلات خانوادگی خودکشی است؟
بیشتر افرادی که اقدام به خودکشی میکنند از لحاظ اجتماعی افرادی منزوی هستند و یا در خانواده مشکل دارند.
گاهی فرد به دلیل نرسیدن به آرزوهای نامحدود یا خواسته های نامعقول و غیرمنطقی و اینکه چرا هیچکسی جوابگوی نیازش نیست به خودکشی فکر میکند و ترجیح میدهد به زندگی اش خاتمه دهد.
علت بیشتر خودکشی ها را میتوان در ناهنجاری های اجتماعی یافت، افزایش ناگهانی میزان خودکشی در بین گروه هایی از جامعه یک رخداد نابهنجار است که نشان از اختلال های نوپدید درجامعه دارد. اختلال هایی که می طلبد دستگاه های متولی امر برای پیشگیری از آن اقداماتی را انجام دهند.
به نظرمیرسد این پدیده باید از لحاظ روانی اجتماعی خانوادگی اقتصادی تحصیلی مورد توجه قرارگیرد و ریشه یابی شود و تنها به درج یک خبر خلاصه نشود تا شاهد داغدارشدن اعضای خانواده نباشیم.
بایدگفت؛ دراسلام نیز خودکشی حرام و زشت شمرده شده و آیات قران و روایات معصومین (ع) بر زشتی ونادرست بودن کار دلالت دارد و به عقیده بسیاری از روانپزشکان ومتخصصان امرتعلیم و تربیت بین خودکشی و افسردگی و بی ایمانی رابطه مستقیمی است.
به راستی باید پرسید آیا مسئولیت خودکشی را باید به دوش جامعه انداخت یا فرد؟