یادداشت از حامد شبانی/
بازخوانی یک سخنرانی/ رزمی چنین؛ میانه میدانم آرزوست
4 مهر 1395 ساعت 9:17
سخنان حضرت امام خامنه ای، البته مربوط به نمازجمعه 1359.7.4. یعنی 4 روز پس از حمله صدامیان بعثی به ایران اسلامی. خوب تصور کنید تا عمق اعتقاد و ایمان آن روحانی جوان و انقلابی سال 59 و مردم انقلابی ایران را درک کنید.
"پروردگارا! تو را بر نعمتهای فراوانت، نعمتهای استثنائیت با همهی دل سپاس میگوییم. خدایا! تو را بر نعمت امامت و بر نعمت شهادت که به ما بخشیدهای سپاس میگوییم. خدایا! تو را بر نعمت این اراده و عزم پولادین، بر نعمت یکپارچگی و وحدت، بر نعمت این امت هوشیار و مؤمن، بر نعمت قرآن، بر نعمت اسلام، بر نعمت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی سپاسگزاریم.... ای ملت عزیز ایران! مبارک باد بر شما این روز، مبارک باد بر شما این جهاد، مبارک باد بر ما انشاءالله جهاد و شهادت؛ و مبارک باد بر این ملت پیروزی بزرگ و فتح مبین بر همهی قدرتهای مهاجم. نیروی ما، نیروی ایمان و نیروی خدا و نیروی انسان است، این نیرویی فناناپذیر است."
اگر سطرهای بالا و پاراگراف فوق را نخوانده اید، لطفاً با دقت و با احساس بخوانید و اگر خوانده اید و رسیده اید به این قسمت ماجرا، لطفا دوباره با دقت و احساس بخوانید...!!!
شوک:
به نظر شما گوینده سخنان ابتدایی متن کیست و این سخنان چه زمانی و در چه حالتی گفته شده؟؟؟ جالب است بدانید این سخنان، فرمایشات حضرت امام خامنه ای است، البته مربوط به نمازجمعه 1359.7.4. یعنی 4 روز پس از حمله صدامیان بعثی به ایران اسلامی. خوب تصور کنید تا عمق اعتقاد و ایمان آن روحانی جوان و انقلابی سال 59 و مردم انقلابی ایران را درک کنید.
ایران در آغاز جنگ:
ایرانی که درگیر انقلاب اسلامی خود است و مشکلات فراوانی از خیانت خائنین داخلی تا فشارهای بین المللی، از تحریم های آمریکایی تا احتکار و مشکلات اقتصادی داخلی، از کودتاها و حمله صحرای طبس تا دعواهای شدید سیاسی و دریایی از کمبود ها و مشکلات ناشی از دسیسه های شیاطین ناگهان با حمله ای رعد آسا از سمت همسایه خود مواجه می شود. صد ها نقطه بمباران شده و مردم در هول و هراسی عجیب قرار گرفته اند. از قضا دولتی که صدرش بنی صدر است نیز روحیه انقلابی و جهادی ندارد. قبل از او دولت موقت بسیاری از سربازان و نیروهای حاضر در پادگان ها را به مرخصی فرستاده و نیروی نظامی آماده ای نیست، آنها قصد داشتند بسیاری از جنگنده ها و جنگ افزارهای ما را نیز به آمریکا پس بدهند که با هوشیاری نیروهای انقلاب و در راس آنها امام امت(ره) این قضیه ناکام ماند. ارتش به نحوی از هم گسیخته است و نیروهای انقلابی، اموزش نظامی خاصی ندیده اند و با بسیاری از ادوات نظامی آشنایی ندارند. بنی صدر و یارانش نمی توانند باور کنند کشور در آستانه جنگ است و حتی به هشدارهای برخی کارشناسان تا چند روز قبل جنگ می خندیدند و می گفتند آن وسایلی که عراق در مرزها آورده تانک نیست بلکه ماکت تانک است و با خنده از قضیه عبور می کردند.در یک چنین اوضاعی و وارد آمدن شوکی مانند جنگ با همسایه کناری، یکی از شخصیت های طراز اول انقلاب که بعد از آیت الله طالقانی(ره) از طرف امام (ره) به امامت جمعه تهران منصوب شده، آنچنان سخنان مومنانه و امیدوارانه ای می فرماید.
حال که دقیقاً متوجه شده اید اوضاع ایران در چند روز پس از جنگ چگونه بوده مجدداً سخنان ابتدایی را مطالعه کنید.
گمانم اکنون برای بسیاری از شما عزیزان این اشتیاق به وجود امده که آن سخنرانی بی نظیر و حماسی شاگرد اول و ممتاز مکتب خمینی کبیر(ره) و از اولین رزمندگان اعزامی به مناطق جنگی را که در بین مسئولین نظام نیز سابقه رزمندگی بیش از بقیه دارد را بخوانید. اجازه دهید چند خطی درباره ویژگی های آن سخنرانی انقلابی را بیان کنیم و درباره آن سخن بگوییم.
چرایی اهمیت بازخوانی یک سخنرانی:
شاید برای شما سوال باشد چرا سخنان امام جمعه تهران در 36 سال پیش اکنون باید مورد بازخوانی قرار گیرد؟ پاسخ این است که گوینده آن سخنان، امروز رهبر انقلاب اسلامی است و مرور آن سخنان می تواند ما را با نوع نگاه و عمق استراتژیک تفکرات ایشان آشنا کند، خصوصاً که آن سخنان در برهه ای خاص از زمان نیز بیان شده که اهمیت آن را دو چندان می کند.
یک روایت تاریخی و آغاز خطبه:
رهبر عزیز انقلاب در آن سخنرانی حساس ابتداً داستان حمله عمروابن عبدود به مسلمانان را در جنگ خندق مرور می کند و شروع به تطبیق زمان حال و گذشته می نماید که بله اگر روزی تمام کفر و ارتداد پشت عمروابن عبدود برای از بین بردن اسلام جمع شده بودند امروز نیز همه دشمنان اسلام پشت سر صدام ملعون جمع شده اند تا انقلاب اسلامی را زمین زده و این منبع سرشار انرژی را دوباره به چنگال استعمار بازگردانند، اما همانطور که در آن سالها مولا امیرالمومنین(ع) که جوان رزمنده و انقلابی آن روز بود و جلو عمروابن عبدود را گرفت امروز هم جوانان انقلاب اسلامی و نظام اسلامی تازه تاسیس و جوان جلو این دیوانه را خواهد گرفت.
ناگفته هایی از دل تاریخ:
رهبر انقلاب هنگام روایت داستان جنگ خندق اشاره به حکایتی تاریخی می نمایند که تا کنون فقط قسمت اندکی از آن را برای ما بیان کرده اند لیکن ایشان آن نقطه مهم روایت تاریخی را بیان می کنند که نشان از توکل بیش از اندازه ایشان و نگاه جهانی ایشان می کند. زعیم عالیقدر جهان اسلام داستان جنگ و حفر خندق را این چنین ادامه می دهند: "پیغمبر در آن هوای گرم و با دهان روزه به مسلمانان فرمود تا اطراف مدینه را خندق بکنند. وقتی خود پیغمبر با یارانش کلنگ در دست، به حفر خندق مشغول بودند، تیزی کلنگ پیغمبر بر سنگی فرود آمد و برقی از آن جست. پیغمبر به اصحابش که تلاشکنان و عرقریزان مشغول تلاش بودند گفت: من در این برق کاخهای کسری را دیدم که به دست شما گشوده خواهد شد. وقتی کلنگ دیگر بر آن سنگ سخت فرود آمد، برقی جستن کرد. پیغمبر به یارانش فرمود من در روشنی این برق کاخهای قیصر را دیدم که در قبضهی شما قرار خواهد گرفت. پیغمبر به یارانش فرمود شما پس از آنکه در این جنگ پیروز شدید، نوبت تهاجم شما به ابرقدرتها فرا میرسد. اگر تا امروز آنها به شما حمله آوردند، از امروز به بعد نوبت حملهی شماست. بگذار ابرقدرتها از خودشان دفاع کنند ببینیم چگونه دفاع خواهند کرد!!!"
تحلیلی از دلایل حمله بعثیون به ایران:
امام خامنه ای در سخنرانی 1359.7.4 خود در تحلیلی از اوضاع جنگ بیان می دارند که قطعا صدام احمق جاه طلب توسط دشمنان انقلاب و استکبار جهانی خصوصاً آمریکا ترغیب شده است که به ایران حمله کند زیرا آمریکا هرچه کرد و 19 ماه تلاش نمود، حتی جنگ نظامی در صحرای طبس را آغاز نمود، اما به هدفش نرسید و حالا سراغ صدام رفته اند تا جنگی را بر ما تحمیل کرده و اولاً در آن جنگ قوای نظامی و تسلیحات و جنگ افزارهای ما را از بین ببرند و توان نظامی ما را مستهلک کنند و ثانیاً زیر ساخت ها و شریان های حیاتی مملکت مانند کارخانجات، راه و راه آهن ها، پالایشگاه ها ، مخازن نفت و نیروگاه های برق را از بین برده و منهدم کنند تا از این طریق ملت و دولت را مجبور به تسلیم در برابر آمریکا و استکبار نمایند. این درواقع تحلیل امام جمعه وقت تهران یا همان بلندگوی رسای انقلابیون و جهادیون ایران است.
مهم ترین قسمت، نگاه ایران به جنگ:
شاید این قسمت مهمترین قسمت فرمایشات رهبر عزیز انقلاب باشد.آن قدر این قسمت زیبا و دلنشین است که اصل سخنان در این قسمت ذکر می شود و از شما خواننده عزیز تقاضا می شود ضمن مطالعه دقیق این فرمایشات به عمق نگاه این نظریه پرداز اصیل اسلامی توجه فرمایید و ببینید ایشان چطور در 40 سالگی چنین نگاه عمیقی داشته و امام خمینی(ره) چرا ایشان را برای رهبر نظام اسلامی بهترین گزینه دانستند:
" تحلیل ما این است که اسلام و انقلاب اسلامی میدانی برای جولان می جست، این میدان به دست دشمن در مقابلش باز شد. ما کسی نبودیم که به خاک عراق یا هر خاک دیگری وارد بشویم و حمله را شروع کنیم. لذا ما حمله را شروع نکردیم اما دشمن که شروع کرد ما ضرب شصت را اول به این دشمن نزدیک و شروعکننده نشان دادیم. عمروبنعبدود خودش به میدان ما آمد، ما او را دعوت نکرده بودیم اما حالا که آمد دیگر برگشتن ندارد. ملت مسلمان عراق از اینکه یک چنین حکومت خائن و فاسدی بر او مسلط است رنج میبرد. ما خود را موظف میدانستیم که به این ملت محروم و به این برادر کمک کنیم.... دروازهی فتوحات جهانی اسلام، عراق است. معبر سیل خروشانی که باید به سوی کاخهای ستم روانه شود عراق است. ما این مبارزهطلب دیوانه را در اینجا به سزای خود خواهیم رسانید با دو نیرو؛ اول نیروی ایمان به خدا و دوم نیروی انسانی یک ملت بزرگ و استوار. این دو عامل را ابرقدرتها در محاسبات خود به حساب نیاوردند. آنها روی تانک حساب کردند، روی هواپیما حساب کردند، روی سرباز لباسپوشیدهی پادگانهای عراق حساب کردند، اما روی ملتها حساب نکردند. چیزی که ما را با همهی حکومتهای طاغوتی متمایز میکند همین است. ملت ما چیزی دارد که صدام حسین ندارد. او ایمان و اشتراک همگانی ملت در میدان مبارزه است. تحلیل جنگ از نظر ما این است که جبههی اسلامی باید میتوانست در صحنهی سیاست جهانی دست و پا بزند، پرواز کند و عالمگیر بشود. مقدمهای لازم داشت، این مقدمه را دشمن ما به صورت زودرس خودش برای ما تدارک دید و فراهم کرد. ما نیروها را به میدان خواهیم آورد. همهی ملت آماده است، منتظریم امام اشارهای بکند، همه خواهیم رفت، همه خواهیم جنگید.... برادران مسلمان! بدانید که همهی ما ملت ایران سربازان و رزمندگان این جنگ جهانی بزرگ خواهیم بود. در این جنگ ما به این قانع نیستیم که صدام خائن خسارت جنگی به ما بپردازد و عقب بنشیند، ما در این جنگ طالب و دنبال این هستیم که رژیم پلید عراق سنگینیاش را از روی دوش ملت برادر و مسلمان ما، عراقیان عزیز بردارد. این جنگ برای ما یک جنگ مقدس و مبارک است. دشمن خیال کرد ما را با کشاندن به این جنگ نابود خواهد کرد، اما همچنانی که پس از جنگ خندق، کفار متلاشی و متفرق و نابود شدند و سلسلهی تهاجمات اسلامی تا سالیان درازی دنیا را تکان داد، این جنگ خندق هم ما را وارد دُر پایانناپذیر فتوحات جهانی خواهد کرد."
نکته پایانی:
حالا دوباره اوضاع ایران در زمان آغاز جنگ را مرور کنیم و پس از تصور آن موقعیت، باری دیگر این فرمایشات عمیق و استراتژیک امام جمعه تهران را در 4 روز پس از آغاز حمله بعثیون عمیقاً مورد مطالعه قرار دهیم . بله ما پس از جنگ با بعثیون شدیداً انقلاب خود را به دنیا صادر کردیم و در عرصه های فرهنگی دنیای استکبار را به مبارزه طلبیدیم، امروز در هر نقطه ای از جهان که استکبار جهانی در حال مکیدن خون مظلومین است تفکرات انقلابی که نشات گرفته از انقلاب ماست در برابرش ایستادگی می کند. اکنون بار دیگر سخنان بالا را مطالعه کرده و با نگاه دقیق تری و از همین زاویه نگاه کنید به نبرد جهانی دمشق و هم مرز شدن نیروهای رزمنده ایران با صهیونیسم...
الا ان حزب الله هم الغالبون...
کد مطلب: 577
آدرس مطلب: http://www.KhorasanTime.ir/fa/doc/note/577/بازخوانی-یک-سخنرانی-رزمی-چنین-میانه-میدانم-آرزوست