حزبالله لبنان سازمانی سیاسی_نظامی شیعه در لبنان است. گروه حزبالله در اوایل سالهای ۱۹۸۰ و با الهام از ایدئولوژی اسلام سیاسی امام خمینی (ره) در لبنان ظهور کرد. در زمان جنگ داخلی لبنان، حزبالله لبنان به کمک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، تعلیم نظامی داده شده و تحت حمایت مالی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. حزبالله لبنان ۳ هدف اصلی را به عنوان آرمان خود اعلام کرده که عبارتند از: محو آثار امپریالیستی غربی در لبنان، مجازات فالانژهای لبنان و برپایی حکومت اسلامی در لبنان. بخش نظامی حزبالله خود را شاخه مقاومت اسلامی در لبنان میداند.
حزبالله لبنان پس از سالها جنگ چریکی موفق به آزاد کردن جنوب لبنان از اشغال اسرائیل در سال ۲۰۰۰ شد. این گروه پس از آن به فعالیتهای سیاسی خود تحرک بیشتری داده و به کابینه و مجلس لبنان راه یافت. سید حسن نصرالله پس از ترور شدن سید عباس موسوی به دست نیروهای نظامی اسرائیلی در سال ۱۹۹۲ میلادی به مقام دبیرکلی حزبالله لبنان رسید.
ایالات متحده آمریکا، هلند، بحرین، مصر، اتریش، کانادا، اتحادیه عرب و اسرائیل، حزبالله را در فهرست گروههای تروریستی طبقهبندی کردهاند. این درحالی است که اتحادیه اروپا، نیوزلند، بریتانیا، تنها شاخه نظامی آن را تروریستی دانسته و بین شاخه نظامی و شاخه سیاسی آن تمایز قائل میشوند. روسیه، حزبالله را یک سازمان سیاسی_اجتماعی مشروع به حساب میآورد.
هستهٔ اولیه حزبالله و ساختار تشکیلاتی آن متشکل از اسلام گرایان، نیروهای حزب الدعوه به رهبری علامه سید محمدحسین فضلالله، شاخه دانشجویی حزب الدعوه، مسئولان جنبش امل، اعضای جنبش فتح به رهبری ابوجهاد (خلیل الوزیر) و تمام گروهها و جریانهایی که از انقلاب اسلامی ایران و آیت الله روحالله خمینی تأثیر گرفته بودند شکل گرفت.[نیازمند منبع] سید عباس موسوی که در حمله بالگردهای اسرائیلی به خودرو حامل وی و همسر و فرزندش در سال ۱۹۹۲ کشته شد، شیخ صبحی طفیلی، شیخ راغب حرب، شیخ عبدالکریم عبید، سید حسین موسوی، سید حسن نصرالله، سید ابراهیم امین السید، شیخ حسین الکورانی، شیخ نعیم قاسم، شیخ محمد یزبک، حسین خلیل، محمد رعد و محمد فنیش از جمله افرادی بودند که از حزب الدعوه و جنبش امل وارد حزبالله شدند.
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در اولین سالگرد جنگ اسرائیل و حزبالله لبنان، در مصاحبه اختصاصی با صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد که در طول جنگ از «سرپرست و رهبرش»، آیت الله سیدعلی خامنهای «رهنمود و راهنمایی» دریافت میکردهاست.
جنگ اسرائیل و لبنان که در اسرائیل به جنگ دوم لبنان و در لبنان به جنگ ژوئیه معروف است، جنگی است که به مدت ۳۳ یا ۳۴ روز بین نیروهای دفاعی اسرائیل و حزبالله لبنان به وقوع پیوست و دامنه آن شمال اسرائیل و سراسر لبنان را دربرگرفت.
این جنگ با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمانملل در تاریخ ۱۴ اوت ۲۰۰۶ پایان یافت. مرزی در این جنگ جابهجا نشد و درباره پیروز جنگ هم اختلاف نظرهایی بوجود آمد به طوری که هر کدام خود را پیروز میخوانند و دیگری را شکست خورده معرفی میکنند، حتی در مورد طول جنگ و آغازگر آن نیز هیچکدام از طرفین نظر یکسانی نداشتند.
روزنامه واشنگتن پست در مقالهای به نقل از رابرت فورد سفیر پیشین آمریکا در سوریه حزبالله لبنان را در حکم یک ناو هواپیما بر ایرانی در شرق مدیترانه میداند. اوباما نیز در دیدار با یک لابی یهودی در مرداد ۱۳۹۴ گفت: «اگر توافق هستهای رد شود و ما به ایران حمله کنیم، حزبالله به سمت تلآویو موشک پرتاب میکند و اسرائیل متحمل فشار میشود. در تمامی سناریوها، اسرائیل متحمل فشارهای ناشی از حملات نظامی خواهند بود.
حزبالله لبنان با انتشار مرامنامه جدیدی در سال ۲۰۰۹، صراحتاً بر اجرای یک سیستم اسلامی بر پایه رأی مستقیم مردم و نه از طریق اجبار و تحمیل، تأکید نموده است. تأکید حزبالله مبنی بر نبود اجبار در اسلام، نوعی انعطافپذیری ایدئولوژیک جهت پذیرش اصل تغییر اولویتهای راهبردی را به این جنبش تزریق نموده است. در همین راستا، حزبالله معتقد است که نیل به مردمسالاری مبتنی بر رضایت مردم، یکی از اصول اساسی حکومت در لبنان باقی خواهد ماند. با تأکید بر نیاز به مردمسالاری مبتنی بر رضایت مردم و تشکیل دولت وحدت ملی، پیام سند جدید این خواهد بود که حزبالله خود را یک بازیگر سیاسی عمده در لبنان بهشمار میآورد و فارغ از نتایج انتخابات، حکومت باید اصل توافق با حزبالله را مدّ نظر قرار دهد. بر این اساس، حزبالله لبنان از سال ۲۰۰۹ چهرهای سیاسی به خود گرفت و بهطور جدی پا به عرصه رقابتهای سیاسی گذاشت و در تمام انتخاباتهای پارلمانی و شهری لبنان حضور فعالی داشته است که برخی از آنها با پیروزی و برخی نیز با شکست همراه بوده است. در انتخابات پارلمانی ژوئن ۲۰۰۹ تمامی کاندیدهای حزبالله به پارلمان راه یافتند اما از آنجا که متحدان آنها در ائتلاف ۸ مارس موفق به کسب آرای مردم نشدند، گروه ۱۴ مارس (تحت حمایت غرب) با کسب ۷۱ کرسی پیروز انتخابات اعلام شد. اما به رغم شکست جریان ۸ مارس در این انتخابات، حزبالله لبنان و متحدین آنها در پی سقوط دولت سعد حریری در ژانویه ۲۰۱۱ به دلیل استعفای یازده وزیر متعلق به گروه ۸ مارس، توانستند دولت را در اختیار بگیرند و تاکنون نیز که به روزهای پایانی عمر قانونی آن نزدیک میشویم، موقعیت سیاسی خود را حفظ نمایند.
بنا بر گفتههای محمدحسن اختری سفیر ایران در سوریه در سالهای (۱۹۹۷–۱۹۹۴) و (۲۰۰۸–۲۰۰۵) ایران به حزبالله کمکهای مالی و معنوی کردهاست و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به آموزش نیروهای حزبالله میپرداختهاست ولی او هرگونه شرکت مستقیم ایران را در درگیرهای حزبالله رد میکند.
جمهوری اسلامی ایران ارتباط نزدیکی با جنبش حزبالله دارد و دولت و نهادهای حکومتی ایران، از جمله بنیاد شهید، حمایتهای مالی قابل توجهی از این گروه و طرفداران و ساکنان مناطق تحت نفوذ آن به عمل میآورند. در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۶ سایت المنار متعلق به حزبالله لبنان خبر داد که حسن نصرالله در یک سخنرانی عمومی با اشاره به محدودیتهای مالی علیه این گروه گفت: «این محدودیتها تأثیری در وضعیت حزبالله ندارد چون تمام منابع مالی حزبالله نه از بانکها بلکه از سوی ایران تأمین میشود.» همچنین گفت: «این پولها همانطور به دست ما میرسد که موشکهایی که با آن اسرائیل را تهدید میکنیم».
پیش از این، پیرو ماجرای توقیف طلا و ارز متعلق به ایران در ترکیه در سال ۱۳۸۷ و ۸۸، به ترتیب یک رسانه ایرانی_اتریشی و یک رسانه اسرائیلی تحلیلگر اخبار با اشاره به اخبار العربیه و اخبار غیر رسمی از ارتباط آن ماجرا با حمایت جمهوری اسلامی از حزبالله لبنان و تأسیس یک بانک مشترک در ترکیه خبر داده بودند.