پرچم آقا رحمت بالاست!
حلقوم خدایی/ روایت ۴۰ سال عاشقی بر پشت بام منزل
1 آبان 1395 ساعت 9:54
تنها یک حمایت معنوی لازم بود که «رحمت شبان» را به فردی تبدیل کند که بعد از ۴۰ سال «اذان حلقومی» را در صحرا و مزرعه، مسجد و منزل هیچگاه ترک نکند.
تنها یک حمایت معنوی لازم بود که «رحمت شبان» را امروز به فردی تبدیل کند که هر سه وعده حتی در صحرا و مزرعه در موقع نماز، اذان بگوید.
بی سوادی هم باعث دلسرد شدن «رحمت» و یا مانعی در ترک اذان صبح،ظهر و شب نشده و نمی شود. یک ساعت مانده به اذان صبح به همراه همسرش برمی خیزد و نافله صبح، نماز قضا و یا نماز هدیه به والدین را می خوانند و هنگامی که موعد نماز صبح فرا رسید، بر پشت بام می رود و اذان می گوید.
چند سالیست که دکتر بالا رفتن از پله ها را برای «رحمت» منع کرده است اما عشقی در دل موج می زند که سحرگاه، ظهر و غروب او را بر پشت بام می کشاند. دستان چروکش را بر روی گوش می گذارد و شروع می کند به اذان «الله اکبر و الله اکبر ....»
خود را رحمت شبان معرفی می کند و می گوید متولد ۱۳۲۳ هستم و ادامه می دهد: ساکن روستای چهکند شهرستان بیرجند هستم؛ دقیق نمی دانم از چه زمانی اذان می گویم اما می دانم که از زمان طاغوت شروع به اذان گفتن کردم و هنوز هم ادامه دارد اما بیشتر از ۴۰ سال است که اذان می گویم.
هنگامی که برای اولین بار، موذن مسجد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روستا به بیرجند رفت و از رحمت خواست به جای او اذان بگوید را به خوبی به یاد دارد. آقای یعقوب پور از دوستان و فامیل نزدیک ما هستند که در دوران جنگ به درجه رفیع جانبازی هم نائل آمده اند راهی شهر شد و گفت به جایش اذان بگویم. چون بیسواد بودم؛ قبول نکردم اما با اصرار آقای یعقوب پور اذان را برایش خواندم و او هم مرا تشویق کرد و اذان گفتن را آغاز کردم.
همین حمایت معنوی لازم بود که رحمت شبان، بیش از ۴۰ سال در صحرا و مزرعه، مسجد و منزل هیچ گاه اذان را ترک نکند. می گوید گاهی اوقات که مریض هستم و سرماخوردگی دارم، باز هم اذان را بر پشت بام تا آنجایی که بتوانم می گویم.
حالا ۱۰ فرزند و ۲۵ نوه و نتیجه دارد و تربیت صحیح فرزندان خود را در سایه همین اذان های حلقومی و اقامه نماز اول وقت می داند و تنها دعایش «عاقبت بخیری» خود و فرزندانش است و تاکید می کند: در سحرگاه هنگامی که برای نماز نافله برمی خیزم برای همه دعا می کنم؛ چون سحر زمان استجابت دعا است.
وی با گلایه از اینکه به دلیل اینکه روحانی مستقر در روستا نداریم، بیشتر سال اقامه نماز جماعت در مسجد نداریم و تنها در دهه اول محرم و آخر صفر نماز جماعت اقامه می شود، ادامه داد: اما نماز جماعت در منزل ما ترک نمی شود و به همراه همسر و فرزندانم نماز جماعت را هرگاه بتوانیم، برگزار می کنیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم به نقل از خبرگزاری شبستان؛
رحمت شبان «شو خوانی» در سحرهای ماه مبارک رمضان و اذان های این ماه مبارک را بسیار خاطره انگیز می داند و تصریح می کند: بسیاری از مردم روستا به دلیل اینکه برای اقامه نماز صبح و یا در ماه مبارک رمضان برای سحری آنها را بیدار می کنم، دعاگویم هستند.
وی ادامه می دهد: تلاش می کنم تا آخر عمرم و تا هر زمان که بتوانم اذان را هر سه وعده بگویم و تعقیبات نماز را هم در نمازهای جماعت مسجد بلند بخوانم.
وی افزود: در برخی از جلسات آموزشی که از سوی اداره کشاورزی برای ما برگزار می کنند، به محض فرارسیدن موقع نماز، شروع به گفتن اذان و اقامه کرده ام که از سوی بسیاری از افراد مورد تشویق قرار گرفته ام.
وی با تاکید بر اینکه به تمام فرزندان گفته ام که در هر کاری «نماز» را مقدم بشمارید تا در امورات خود موفق باشند؛ خودم نیز هر گاه موعد نماز فرا می رسد دست از کار می کشم و به نماز می ایستم.
رحمت یادآور می شود: در سالهای نخست گندم و جو می کاشتم اما به دلیل خشکسالی و کمبود آب، در حال حاضر به سمت محصول زرشک روی آورده ام، امسال نیز به لطف خداوند برداشت خوبی پیش بینی می شود.
شبستان
کد مطلب: 1111
آدرس مطلب: http://www.KhorasanTime.ir/fa/doc/report/1111/حلقوم-خدایی-روایت-۴۰-سال-عاشقی-پشت-بام-منزل