شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۹
یادداشت اختصاصی خراسان تایم - فرهادی

"حسین"؛ راهی فراروی بن بست ایدئولوژیک غرب

"حسین"؛ راهی فراروی بن بست ایدئولوژیک غرب
 
"اربعین"؛ طبیعتاً توقع این است که در دنیای رسانه محور امروز تمامی مردم جهان حداقل یک بار این لفظ را شنیده باشند. این مسئله از آن روی مطرح می شود که واژه مورد بحث، نمایانگر بزرگترین پیاده روی و اجتماع انسانی در روی کره زمین است. با این وجود واقعیت جز این است. رسانه های غربی مدعی جریان آزاد اطلاعات، چنان زیبا و مهندسی شده به بایکوت این رویداد عظیم می پردازند که یقیناً کسی جز خود آنها از عهده ی این کار برنمی آید! اما "اربعین" چیست و می خواهد چه پیامی را به جهان مخابره کند؟ جمعیتی بالغ بر 20 میلیون نفر هر ساله در یک روز خاص که مصادف با چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) نوه پیامبر اسلام است، در شهر کربلا گرد هم می آیند و بزرگترین اجتماع انسانی روی کره زمین را رقم می زنند. آنها تنها می خواهند راه، نام و یاد "حسین" را گرامی بدارند و  بر ادامه راه او تاکید و پافشاری کنند. از این رو باید دریافت که رسانه های غربی، از "حسین" می ترسند.

حسین(ع) مردی بود که مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح داد. لذا این اجتماع عظیم انسانی دارای ابعاد ناگزیر سیاسی نیز خواهد بود. همین واقعیت است که رسانه های وابسته به دولت ایالات متحده آمریکا را وادار می کند تا به هر شکل ممکن، این واقعه عظیم را بایکوت و سانسور کنند. از طرفی؛ از آن رو که سخن و پیام "حسین(ع)" یک پیام عمومی و همگانی به حساب می آید، تنها مسلمانان در این اجتماع عظیم شرکت نمی کنند. در سال 2014 آنگونه که وزارت کشور عراق اعلام کرده است، افرادی از 60 کشور جهان برای شرکت در این مراسم عظیم و بی نظیر خود را به کربلا رسانده اند. راه و مرام "حسین" چیزی جز آزادگی و زیر بار زور نرفتن نیست. این بدان معناست که اگر پیام "حسین(ع)" به انسان غربی برسد، دیگر سلطه سرمایه سالاران صهیونیست را بر مبادی اصلی تجارت، رسانه، فرهنگ و اقتصاد غرب و به خصوص ایالات متحده را نخواهد پذیرفت. با این حال؛ شکل گیری واقعیتی به نام "دیپلماسی عمومی" تیغ سانسور رسانه های غربی را بیش از پیش کند کرده است. در دنیای کنونی و در حالی که هر روز رسانه های جدیدی جایگزین رسانه های سنتی می شوند، هر فرد می تواند به مثابه ی یک رسانه عمل کرده بر جهان اطراف خود تاثیر بگذارد. البته اگر اختاپوس رسانه ای غرب فرصت فکر کردن در فضایی بیرون از خود را به انسان غربی بدهد!


"حسین" و تفکر منتسب به او اما همان چیزی است که خواه ناخواه، دیر یا زود راه جدید زندگی بشر در دنیای معاصر خواهد شد. جذابیت، عمومیت، به روز بودن و نیاز بشر امروز به گفته ها و راه "حسین"؛ تمام آن چیزی است که به این مدعا بیش از پیش رنگ واقعیت خواهد داد. برای اثبات این گزاره، نگاهی به وضعیت اردوگاه لیبرال سرمایه داری-که خود را غایت اندیشه ورزی و آمال بشری می داند- خالی از لطف نخواهد بود. "بن بست ایدئولوژیک" نمایانگر همان واقعیتی است که دنیای غرب اکنون با آن دست و پنجه نرم می کند. زیبیگنیف برژینسکی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری کارتر که شهرت خود را مدیون پیش بینی هایش درباره دگرگونى تمدن هاست و پیش از این در یکی از کتاب هایش نابودی تمدن کمونیستی را پیش بینی کرده بود، اکنون معتقد است که همین اتفاق برای نظام لیبرال سرمایه داری غرب نیز رخ خواهد داد. وی در همین زمینه می نویسد:" جامعه غوطه ور در شهوت ها نمى تواند آداب اخلاقى جهان را پایه ریزى کند و هر تمدنى که نتواند در اخلاق پیشگام و جلودار باشد، دچار فروپاشى خواهد شد."


 انسان غربی دیرگاهیست که در جستجوی گمشده ای برای آرامش یافتن است. این گزاره اکنون یک ادعا نیست، بلکه نمایانگر واقعیتی است که نه از زبان برژینسکی که اغلب اندیشمندان غرب شنیده می شود. از طرفی؛ غرب و در راس آن ایالات متحده آمریکا حالا پس از فروپاشی شوروی کمونیست به صورت قابل توجهی توانایی خود در آنچه خود "اداره جهان" می خواند را از دست داده است. شکست های پیاپی آمریکا در منطقه آسیای غربی حالا تبدیل به یک رویه معمول و طبیعی شده است. لذا ایالات متحده اکنون دیگر با استفاده از زور و قانون جنگل هم نمی تواند برتری ایدئولوژیکی و تسلط تکنولوژیکی-نظامی خود را بر دیگران تحمیل نماید. غولی که می خواست با بمب و گلوله، دموکراسی دروغین خود را به جهان صادر کند، حالا با بزرگترین رقم بدهی خارجی در جهان دست و پنجه نرم می کند.
 جان دبلیو.وایتهد تحلیلگر آمریکایی چندی پیش در مقاله ای که با عنوان:" واقعیاتی که از نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا حرفی درباره آنها نمی شنوید" می نویسد:" مدارس ما که پلیس در آنها گشت زنی می کند، بی شباهت به شبه زندان هایی نیستند که در آنها کودکانی حتی 4 ساله، به خاطر «لوس بازی در آوردن» دستبند زده می شوند، مشمول تفتیش های بدنی و قرار گرفتن در محلی دربسته می شوند ."

وی در تشریح وضعیت آگاهی های مدنی مردم آمریکا می نویسد:" تنها 36 درصد آمریکاییان می توانند سه قوه حکومت را نام ببرند. کمتر از نیمی از دانش آموزان کلاس 12 می توانند معنای فدرالیسم را توضیح دهند. پنجاه و هشت درصد آمریکاییان نمی توانند حتی یک وزارتخانه را در کابینه ایالات متحده نام ببرند." واقعیت آن است که وضعیت داخلی آمریکا-به عنوان اتوپیای لیبرال سرمایه داری- اسف بارتر از ان است که توصیف شود. دکتر مایکل برادین؛ استاد دانشگاه آریزونا و یکی از نومسلمانان آمریکایی در همین زمینه می گوید:" به عقیده من تمدن غربى به بن بست مى رسد و جاى آن را تمدن اسلامى خواهد گرفت اسلامى که خدا خواسته است نیروى برجسته جهان در قرن بیست و یکم باشد. شمار اندکى از مردم، چنین تغییرى را در جهان دریافته اند."

"حسین"؛ هویتی جهانی است که می تواند بشریت را هدایت کند. او که در سراسر زندگی عزتمندانه خود، به چیزی جز خدا تعظیم نکرد، برای مردم جهان در مقام یک منجی و البته برای سرمایه سالاران صهیونیست نماد بزرگترین خطر بالقوه و بالفعل است. پس زیاد عجیب نیست که آنها داعش را به وجود بیاورند تا چهره "اسلام" و "حسین" را در نظر مردم جهان مشوه و تاریک جلوه دهند. جالب آنکه "داعش" بزرگترین دشمنان خود را همین دوستداران "حسین" می داند و حاضر است برای ذبح کردن و انفجار آنها دست به هر عملی بزند! لذا طبیعی است که ایالات متحده برای آنها سلاح بفرستد و برای نابودی آنها در ائتلاف بین المللی ضدداعش تعلل نماید. جالب آنکه داعش و دیگر گروه های تروریستی که خود را مسلمان می دانند، از ابتدای شکل گیری هیچ خطری را متوجه رژیم صهیونیستی- یعنی مهم ترین متحد آمریکا در منطقه غرب آسیا- نکرده اند. اراده ی الهی اما برتر از دسیسه های آمریکا و غرب خواهد بود. حالا موج جدیدی از خداجویی در جهان شکل گرفته است و "حسین" می تواند در این مسیر بهترین راهنما باشد.

"حسین" و آرمانش اما همانگونه که گفته شد؛ اختصاصی به مسلمانان و یا شیعیان ندارد. در خود عراق نیز تنها شیعیان و مسلمانان در راهپیمایی و گردهمایی عظیم "اربعین" شرکت نمی کنند. افرادی از قومیت ها، مذاهب و طوایف مختلف تنها به عشق "حسین(ع)" خود را به کربلا می رسانند یا به پخش غذای نذری برای زائرین اقدام می کنند. "حسین(ع)" در زمانه ای که گروه های تروریستی با پشتوانه دولت های غربی بذر نفاق و تفرقه را در میان ملت های جهان می پراکنند، محور وحدت و یگانگی انسان ها شده است تا بزرگترن اجتماع انسانی مسالمت آمیز روی کره زمین را با شرکت پیروان ادیان مختلف شکل دهد. و دور نیست اگر بگوییم که یگانه راه سعادت انسان ها همین راه "حسین" است. چه اینکه او در تمام مراحل زندگی خود به چیزی جز رضایت خدا نمی اندیشید و نهایتاً نیز در همین راه جان عزیز خود و همراهان اندکش را فدا کرد.

حجم صحنه های انسانی خلق شده در طول پیاده روی اربعین به حدی است که بی شک دوربین ها از به تصویر کشیدن آن عاجز خواهند بود. شما وقتی در این راه پا می گذارید، لازم نیست نگران هیچ مسئله ای باشید. افرادی هستند که با هزینه شخصی، تمامی امکانات استراحت، استحمام، غذا خوردن و آسایش شما را فراهم کرده اند.

آنها در برابر همه این خدمات هیچ چیزی از شما نمی خواهند. شما میهمان آنها خواهید بود و آنها به این میزبانی افتخار خواهند کرد. تنها همین که زائر "حسین" شده اید، برای در اختیار گذاشتن انواع سرویس ها بهانه خوبی به آنها داده اید. فرقی نمی کند شما چه دیدگاه، دین، اعتقادات، رنگ، نژاد، ملیت یا زبانی داشته باشید. اینجا هر چه هست، رنگ "حسین" دارد و شما در این اقیانوس چندین میلیونی محترم و عزیز خواهید بود.

بر خلاف دیدگاه های بی پایه و اساس صهیونیست ها، آخرالزمان را آنان رقم نخواهند زد. اگر به این مسئله اعتقاد پیدا کنیم که هیچ چیزی از تسلط خداوند خارج نیست، یقین ما به پوچ بودن ادعاهای آخرالزمانی صهیونیست ها بیشتر خواهد شد. چگونه ممکن است خدایی که کمترین ظلمی را نسبت به هر یک از بندگانش نمی پذیرد، قومی چنین خونخوار و جنایتکار را بر مقدرات آنان مسلط نماید؟ و مگر غیر از این است که پشت پرده تمام جنگ های دولت ایالات متحده، سرمایه سالاران صهیونیست قرار گرفته اند؟ موعود ادیان بی شک خواهد آمد ولی نه آنگونه که صهیونیست ها دوست بدارند. راه او بی شک از مسیر حسین(ع) خواهد گذشت و "اربعین" طلیعه ای است بر آمدن مهدی(عج).
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۱۷۱۰