به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم به نقل از خبرگزاری مهر؛ میگویند اینجا یکی از روستاهای خوش آب و هوا و بزرگ بیرجند بوده که روزی محل رفتوآمد بزرگان و امرای شهر بوده است، اما حکومتها روز بهروز جای خود را به دیگری دادهاند، اطراف روستاها روز بهروز بزرگ تر شده و حالا شهری بزرگ و مدرن را به وجود آورده است.
حتی محل زندگی بزرگان شهر که هنوز هم همسایه دیواربهدیوار روستا است مدرن شده اما گویی زمان در اینجا ایستاده است. اینجا نه تنها بویی از مدرن بودن و توسعه شهری نبرده بلکه حالا امکاناتش از روستاهای دورافتاده هم کمتر است.
عمارت، باغ، یخدان و دیگر آثار تاریخی که خود در صف ثبت جهانی هستند رد پای امرا و بزرگان را نشان میدهند اما حالا از آن همه شکوه تاریخی تنها خرابههایی در دل شهر باقیمانده که پا بهپای ساکنان خود پیر شدهاند و اکنون این ویرانهها نه تنها بر دل ساکنان خود لرزه انداختهاند بلکه چهره مدرن شهر را نیز مخدوش کردهاند.
وقتی پا در کوچههای تنگ و باریک این روستا میگذارم دلهرهای عجیب بر دلم رخنه میکند. حتی تصور اینکه در پشت دیوارهای آلومینیومی و ساختمان چندطبقه مهمترین دستگاه دولتی استان اینچنین لایههایی از فقر، مشکلات و کمبودها وجود داشته باشد در ذهنم هم نمیگنجد.
صداهای خفته پشت دیوار استانداری
در عجبم چگونه است که صدای مردمان اینجا سالهاست از پشت یک دیوار کوتاه هم به گوش کسی نرسیده؟ مگر میشود از بالای ساختمان چندطبقه که پنجرههایش هر صبح رو به همین خرابهها باز میشود اینجا را ندیده باشی؟؟
این سؤالات و هزاران سؤال دیگر از خیالم عبور میکند که ناگهان کوچه بن بست و خرابههای که دو طرف را احاطه کردهاند ترسی عجیب بر دلم میاندازد، بهسرعت خودم را به کوچه دیگر میرسانم امیدوارم اینجا پاسخی برای سؤالاتم بیابم.
درب خانه را که میزنم زنی در را باز میکند دلش پردردتر از آن است که بگذارد سؤالم را کامل کنم، اولین چیز را که نشانم میدهد پیت های نفتی است که گوشه حیات چند متریاش را احاطه کرده است.
«ببیند اینها وضعیت هر روز ماست همه روستاها گاز کشی شدهاند این در حالی است که ما در مهمترین منطقه شهر آن هم پشت استانداری باید با نفت و دود بخاری نفتی؛ زمستان خود را سر کنیم» اینها را میگوید و به چهار فرزند یتیمش اشاره میکند و ادامه میدهد: زمستان که میشود لرزه به دل ما نیز میافتد.
کسانی هم که میخواهند خانه خودشان را بازسازی کنند، گویا دولت گفته اینجا مربوط به استانداری است اگر ساختید و در آینده استانداری از شما درخواست کرد باید زمین خود را واگذار کنید.از او در مورد دلیل عدم گاز کشی میپرسم، خودش هم دلیلش را نمیداند. فنودی میگوید: نمیدانم تا چند وقت پیش که میگفتند سقف اینجا مال شماست زمینش مربوط به بنیاد مستضعفان است، آن قدر پیگیری کردیم که بعد از سالها بنیاد مستضعفان زمینها را به خودمان واگذار کرد.
وی با بیان اینکه حالا که مشکل زمینها حل شده میگویند اینجا خیابان ندارد، سقف خانهها کوتاه است برای همین گاز کشی نمیکنیم، اظهار کرد: من با چهار فرزند یتیم هیچ درآمدی ندارم که بخواهم خانه جدید بسازم، حتی سند زمین هم تا الآن نتوانستهام بگیرم.
فنودی به خانههای دیگر اشاره میکند و ادامه میدهد: اینجا همه وضعیتشان همین است، کسانی هم که میخواهند خانه خودشان را بازسازی کنند، گویا دولت گفته اینجا مربوط به استانداری است اگر ساختید و در آینده استانداری از شما درخواست کرد باید زمین خود را واگذار کنید.
استاندار و مسئولان دیگر باید به خاطر اینجا خجالت بکشند
از اینجا به بعد او همراهم میشود، مرا به دنبال خود در میان کوچهها میکشاند، یکییکی خرابهها را با دستنشان میدهد در تماممسیر حرفش در گوشم میپیچید «واقعاً این منطقه آن هم پشت استانداری و فرمانداری نامناسب است، استاندار و مسئولان دیگر باید به خاطر اینجا خجالت بکشند» این را با صدای بلند فریاد میزند شاید پشت دیوار کسی صدای او را بشنود.
«ببینید این خرابهها شبها پاتوق معتادان میشود، کوچهها هم محل پارک ماشینهایی که معلوم نیست چه کسی داخل آن نشسته، من همیشه باید به خاطر بچههایم نگران باشم که شاید هر لحظه اتفاقی برایشان بیفتد»درب خانه دیگری که درست دیواربهدیوار استانداری است را میزنیم، خانمی با بچه به بغل در را باز میکند او که خودش را میر بلوچی معرفی میکند، میگوید: مهمترین مشکل ما در اینجا نبود گاز است که در زمستان مشکلات زیادی به وجود آورده است.
وی با بیان اینکه وقتی در زمستان باران میآید برای همه خوشحالی است اما برای ما رنج و عذاب چراکه سقف خانهها چکه میکند، بیان کرد: استانداری میگوید زمین مال استانداری بوده و محوطه امنیتی است و اگر به شما اعتراض کردیم که زمین لازم داریم باید مجوز خراب کردن بدهید.
وی ادامه داد: البته من هم مثل تمام مردم این منطقه با شوهر کارگر، مشکل مالی دارم، اگر مجوز هم داشته باشم نمیتوانم خانه خودم را بسازم.
فنودی درب تمام خانهها را میزند، مردم را در وسط روستا جمع میکند، هر کس دلش پردردتر از دیگری است، پیرزنی که چند پلاستیک با بطری های خالی دستش دارد، میگوید: تمام عمرم را اینجا زندگی کردهام، ابتدا اینجا ۳۰ خانوار داشت و الآن به ۱۰ خانوار رسیده است.
اینجا نه جز شهر و نه جز آبادی است
رحیمآبادی با اشاره به اینکه داخل خاک زندگی میکنیم و گاز نداریم، افزود: استانداری اجازه نمیدهد اینجا را آسفالت کنند.
وی با تأکید بر اینکه اصلاً کسی به این منطقه توجه نمیکند، عنوان داشت: خیلیها بودند اینجا زندگی میکردند کسانی وضعیتشان خوب بوده رفتند اما ما که نداریم باید در این خاکها و با همین شرایط باید زندگی کنیم.
پیرزنی دیگر رشته کلام را بهدست میگیرد: اینجا هیچچیز نداریم، نه گاز نه آسفالت... هرکس که وضعیت مالی خوبی داشته رفته افرادی هم که هستند مشکلدارند مثل خود من.
وقتی میپرسم شما که امیدی برای ساختن خانههایتان ندارید اگر مسئولان به شما در جای دیگری زمین بدهند از اینجا میروید؟ پیرزن پاسخ میدهد: خانه که تو کوه بدهند به چه دردی میخورد اگر خانه تو شهر بدهند چرا نرویم.
وی با بیان اینکه پیشنهاد زمین در روستای چهکند را دادهاند، عنوان داشت: وقتی درآمدی نداریم با چه پولی زمین را بسازیم؟
یکی دیگر از اهالی محل نیز با انتقاد از اینکه مسئولان به این منطقه رسیدگی نمیکنند، گفت: اینجا نه جز شهر و نه جز آبادی است.
استانداری برنامهای برای توسعه ندارد
قلی زاده، محرومیت از گازرسانی و آسفالت آن هم در خیابانی وسط شهر را از جمله مهمترین مشکلات این منطقه عنوان کرد و افزود: همه اینها به کنار مسئولان اول خانه خرابهایی که هزار اتفاق در آن میافتد را جمع کنند.
هرچند اهالی این منطقه امیدی برای ساختن خانههای خود ندارند اما حدود یک ماه پیشازاین معاون وقت امور عمرانی استانداری خراسان جنوبی در کارگروه گردشگری استان در پاسخ به این گلایهها گفته بود: استانداری هیچ برنامه توسعهای به سمت بافت نداشته و بافت تاریخی اطراف ساختمان استانداری به همین شکل باقی خواهند ماند.
متولی منطقه میراث فرهنگی است
شهردار بیرجند در پاسخ به این مشکلات با بیان اینکه متولی این منطقه اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری است، اظهار کرد: برای حل مشکلات این منطقه با اداره کل میراث فرهنگی جلسهای داشتهایم و شهرداری برای آسفالت آن اعلام آمادگی کرده است.
عباسعلی مدیح با بیان اینکه کارشناسان میراث فرهنگی با آسفالت موافق نیستند و باید این منطقه سنگفرش شود، بیان کرد: این کار باید بهصورت مشارکتی باشد یعنی مصالح را بدهند تا شهرداری اجرا کند یا بهصورت مشارکتی ۵۰ به ۵۰ باشد.
وی در پاسخ به دلیل عدم آسفالت یا سنگفرش این منطقه تاکنون نیز گفت: تأخیر این امر به دلیل نداشتن طرح بوده است که این طرح را باید میراث فرهنگی به شهرداری داده و پیشنهاد بدهند که چه نوع مصالحی استفاده کنیم.
مهلت شهرداری برای رفع خطر از خرابهها
شهردار بیرجند با تأکید بر اینکه برای تمامی ساختوسازهای در حریم مجموعه رحیمآباد باید استعلام از اداره کل میراث فرهنگی گرفته شود، بیان داشت: این کار در گذشته انجام نشده است بهعنوان مثال ساختمان استانداری بدون هماهنگی با میراث فرهنگی احداث ساختهشده و مشکلاتی برای بافت تاریخی به وجود آورده است.
مدیح در ارتباط با مخروبههای این منطقه نیز گفت: ملک های مخروبه و زمین باید دیوار گذاری شده و حصار داشته باشد تا رفع خطر شود.
در حال حاضر ساختوساز در این منطقه مشکل دارد چراکه طرح مصوب ندارد و تا زمانی که طرح آن مشخص نشود نمیتوان هیچ کاری انجام دادوی اضافه کرد: از ماه گذشته قرار شده حداکثر ظرف دو ماه آینده به همه مالکین روستا اخطار دهیم که اگر دیوار گذاری نکنند شهرداری این کار را انجام خواهد داد و هزینههای آن پای حساب ملک باقی میماند.
روستای رحیمآباد در طرح تفضیلی بیرجند نیست
معاون عمرانی فرماندار بیرجند با بیان اینکه روستای رحیمآباد تاکنون در طرح تفضیلی شهر بیرجند قرار نداشته است، اظهار کرد: به همین دلیل این منطقه فاقد شبکه معابر بوده و تاکنون اقدامی برای آسفالت و خیابانکشی آن انجام نشده است.
مهدی رونقی با بیان اینکه اکنون که طرح تفضیلی شهر در حال بازنگری است باید در طرح دیده شود، بیان کرد: در حال حاضر ساختوساز در این منطقه مشکل دارد چراکه طرح مصوب ندارد و تا زمانی که طرح آن مشخص نشود نمیتوان هیچ کاری انجام داد.
مدیرعامل شرکت گاز خراسان جنوبی نیز در پاسخ به گلایههای مردم این منطقه، گازرسانی به این منطقه را منوط به چندین شرط اعلام کرد و گفت: در صورت ارسال نقشه تفضیلی مصوب منطقه موردنظر و تأیید و تثبیت کف و معابر ذیصلاح و همچنین صدور مجوزهای لازم گازرسانی به منطقه موردبررسی قرار خواهد گرفت.
از صحبت های فرشید دشتی چنین بر میآید که بعد از برآورده شدن همه این شرطها که بهطور حتم خود آن چندین سال به طول خواهد انجامید موضوع گازرسانی تنها موردبررسی قرارگرفته و زمان گازرسانی به رحیمآباد هنوز هم مشخص نیست و این یعنی شب های زیادی در زمستان های سرد و استخوان سوز با تنی لرزان به صبح برسانند.
اهالی رحیم آباد در هراس و ترس از این هستند که باید خانه هایشان را رها کنند تا استانداری و مسئولان بتوانند این منطقه را توسعه دهند و نا زیبایی که در میان این همه زیبایی است را به شهر هدیه کنند.
اهالی این منطقه درست در کنار خیابانها و خانه های لوکس منطقه بالای شهر بیرجند به دلیل مشکلات اقتصادی خانه های خشتی و گلی که هیچ گونه استحکامی در برابر زلزله و حتی باد و باران را ندارند را سرپناه خود قرار دادهاند که درست در جلوی چشم مسئولان کسی صدای دردشان را نمیشنود.
اندکی تامل لازم است اینها باید دنبال چه باشند که سالهای سال است این زندگی سخت و نا بسامان را برای زن و فرزندان خود انتخاب کردهاند و کسی یاری گر آنها نیست؟..