موافق بدون حتی یک مخالف. این ماحصل تصمیم سنا برای تمدید 10 ساله تحریم ها علیه ایران بود. نکته ای که در تضاد مستقیم با برجام است. همین شرایط باعث شد که کارشناسان و چهره های مختلف سیاسی کشور نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند.
محمدباقر قالیباف نیز در قامت یک رجل سیاسی، به این بدعهدی واکنش نشان داد. در بخشی از پیام شهردار تهران که در صفحه ایسنتاگرام او منتشر شد او بدعهدی آمریکایی ها را تعجب برانگیز ندانست. «این بدعهدی چندان دور از انتظار نبود. صرفا برای شیفتگان غرب که بیاعتمادی نظام به آمریکا را وهم و دشمن تراشی میدانستند، این اتفاق تجربه جدید بود و شاید حالا به دوراندیشی رهبر انقلاب ایمان بیاورند. همچنانکه قطعا اصل مذاکره و برجام خیانت نبود. خیانت آن است که برجام را قاب بگیریم و فقط مشتاقانه به آن نگاه کنیم و از توان داخل کشور غفلت کنیم.»
همین مهم سبب شد تا برخی از جریان های سیاسی به صورت سازماندهی شده نسبت به اظهارنظر قالیباف واکنش نشان دهند. این روزها که دستاویزی برای دفاع از عملکرد دولت در برجام دیده نمی شود، حربه فرار رو به جلو در دستور کار مدعیان اخلاق قرار گرفته و در این مسیر از روز نمایاندن شب به افکار عمومی و بافتن آسمان به ریسمان خود را برحذر نمی دانند.
در یکی از این فرافکنی ها، با کنارهم قرار دادن سخنان پیشین شهردار تهران – که پیشتر «کلیت برجام» را تایید کرده بود - با اظهار نظر اخیر او درصدد القای پارادوکس رفتاری قالیباف هستند، نکته ای که به نظر می رسد به دلیل تعجیل در اتخاذ نظر، در چارچوب یک استراتژی غلط تفسیر و تعریف می شود.
براساس مستندات موجود، برجام رویکردی بود که دولتی ها با تایید رهبری آن را پیش بردند. راهبرد کلی را رهبرانقلاب تایید کردند، هرچند در بازه های زمانی مختلف تیم مذاکره کننده را نسبت به مختصات رفتاری تیم مقابل آشنا می کردند تا بتوانند زمین بازی را براساس خطوط قرمز و همچنین، شرایط و سوابق 5+1 و خصوصا آمریکا به گونه ای طراحی کنند که کشور و منافع ملی ضربه نخورد.
آیا پارادایم قالیباف در خصوص برجام دچار تغییر شده است؟
قضاوت در این خصوص بسیار ساده است. نتیجه آنکه تحلیل ماهیت سخنان و اظهارات شهردار تهران ما را به این باور می رساند که چارچوب فکری قالیباف نسبت به موضوع برجام کاملا منطبق با منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی است. اما چرا؟ مگر نه اینکه رهبری به عنوان طراح اصلی سیاست های کلان جمهوری اسلامی اجازه حرکت دولت را در مسیر دستیابی به برجام آن هم در چارچوب مشخص شده دادند، و مگر نه اینکه ایشان مکرر بر این نکته تاکید می کردند که آمریکا قابل اعتماد نیست و بازشدن گره ها و ایجاد گشایش آن هم با برجام دور از ذهن است.
اگر شهردار تهران «کلیت برجام» را تایید کرده است بر مبنای همین مهر تایید رهبری بر «کلیت برجام» است؛ نه بیشتر. در چنین فضایی منطق و عقلانیت می گوید نمی توان این اظهارنظر را به تمام مفاد این قرارداد تعمیم داد. شاید مرور صحبت های آبان 94 شهردار تهران و مقایسه آن با سخنان او در آذر 95 نسبت به برجام، ما را به حقیقت نزدیک تر کند.
محمد باقر قالیباف در نشست هم اندیشی دیپلماسی شهری در مسیر منافع ملی که با حضور سفرا و روسای نمایندگی های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، که آبان 94 در محل برج میلاد برگزار شد، گفت: «کلیت برجام» یک موفقیت بزرگ است. او همچنین تصریح کرده بود: «شاید ظاهر کار برای دوستان و عزیزان دستگاه دیپلماسی در دوران پساتحریم و اجرای برجام این گونه باشد که گشایشی صورت خواهد گرفت. اما به عقیده من، زحمات شما در این دوره بیشتر می شود چرا که این دوره آغاز یک میدان جدید برای حرکت بزرگ است.»'
وی همچنین برجام را با قطعنامه 598 مقایسه کرده و تاکید کرده بود که باید با روح مبارزه پشت میز مذاکره نشست. همین قیاس به منزله این است که برجام الگوی مقاومت ما در برابر استکبار تفسیر می شود و همین کلیت پیروزی بر استکبار که با مقاومت و تاکید بر گفتمان انقلاب اسلامی همراه شده و نام برجام به خود گرفته مورد تایید است.
از سوی دیگر تردید قالیباف نسبت به ایجاد گشایش در برجام، کاملا منطبق بر بیانات رهبر معظم انقلاب است. او برجام را منتهی آمال و آرزوهای مردم ندانسته است و همین موضوع سبب می شود که نسبت به لگد زدن طرف آمریکایی به برجام واکنش نشان دهد و این مهم هیچ پارادوکسی با سخنان پیشین او ندارد.
کلمات کليدی: نضاد ، پارادایم ، آشکارا ؛ قالیباف ، روحانی ، سنا