دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۰۸
گزارشی از نسخه شفابخش وزارت راه برای بافت های فرسوده

تشکیل کمیته حقیقت یاب بعد از بار مصیبت زلزله! / مردم قربانی بی تدبیری

عملکرد وزارت مسکن در خانه‌دار کردن خانواده‌های بی مسکن پس از سه سال سپری شدن دوره‌ی دولت تدبیر و امید قابل دفاع نیست.
تشکیل کمیته حقیقت یاب بعد از بار مصیبت زلزله! / مردم قربانی بی تدبیری
 
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم به نقل از خبرگزاری تهران پارس ؛ علی رضائی؛ وزارت راه و شهرسازی متصدی سیاست گذاری یکی از نیازهای اولیه خانواده یعنی مسکن است. هر خانواده‌‌ای نیاز به یک سرپناه دارد. این سرپناه می تواند استیجاری باشد یا ملکی. طبیعی است که هر خانواده‌ای علاقمند است که از زیر بار اجاره نشینی بیرون بیاید و خود صاحبخانه شود.

عملکرد وزارت مسکن در خانه‌دار کردن خانواده‌های بی مسکن پس از سه سال سپری شدن دوره‌ی دولت تدبیر و امید قابل دفاع نیست. جناب آخوندی در اولین قدم شمشیر خود را علیه طرح مسکن مهر از رو بست و آن را طرحی مزخرف و پوپولیستی خطاب کرد.

علی‌رغم اینکه بر اساس طرح مسکن مهر 4 میلیون مسکن در این قالب  باید ساخته می‌شد، دولت دهم نزدیک به 8 / 2 میلیون مسکن را توانست انجام دهد و الباقی از تعهدات این وزارت خانه بوده است که به دولت یازدهم منتقل شده است. تعهداتی که بسیاری از آنها عملی نشد و سبب نارضایتی خانواده‌هایی شد که چشم امیدشان به این طرح بود برای خانه دار شدن.

در مقابل برخورد سلبی وزارت خانه راه و شهرسازی با طرح مسکن مهر عملا طرح ایجابی مشخص و جایگزینی برای مسکن وجود نداشته و ندارد. جناب وزیر بارها از طرح مسکن اجتماعی برای جواب گویی نیاز بازار نام برده اند؛ طرحی که جزییاتش برای کسی شفاف نیست و از این نمد برای کسی کلاهی ساخته نشده است!

وامی هم که طرح مسکن یکم قرار است به متقاضیان بدهد هنوز چشم انداز روشنی را نشان نمی‌‌دهد که آیا واقعا توانایی خانه‌‌دار کردن متقاضیان را دارد یا نه؟ با توجه به بالا بودن قیمت مسکن از یک سو و بالا بودن مبلغ اقساط این وام از سوی دیگر، عملا این طرح گره‌ای از مشکلات مسکن طبقات مستضعف حل نخواهد کرد چرا که نه توانایی آوردن مبلغ اولیه سی میلیون تا چهل میلیون را دارد و نه درآمد بالایی که بتواند اقساطی نزدیک به یک میلیون در ماه را بدهد!

در چنین شرایط سختی برای خانه‌دار شدن و هزینه های سنگین ساخت مسکن، رویای صاحبخانه شدن سبب شده است که بعضی خانواده‌ها برای نیل به این هدف از بعضی معیارهای ایمنی و اصول اولیه ساختمانی صرف‌نظر کنند. بافت‌های فرسوده شهری که دارای قدمت‌های چند ده ساله است و معمولا از قواعد شهرسازی نیز پیروی نمی‌کنند یکی از معضلات حوزه مسکن است. یعنی خانواده‌ هایی که دارای مسکن هستند اما به دلیل فرسوده بودن مسکن و بافت محله‌ای و عدم پیروی از اصول شهرسازی باید روند نوسازی در دستور کار قرار گیرد ولی به دلیل نبود منابع، همکاری زیادی از سوی مردم انجام نمی‌گیرد. شکل‌گیری پدیده‌ای اجتماعی به نام حاشیه‌نشینی نیز تبعاتی همچون بافت‌های فرسوده‌ی شهری دارد؛ یعنی ساختمان‌هایی با کمترین اصول ایمنی و کوچه‌ها و خیابان‌هایی که کمترین رنگ و بویی از اصول شهرسازی دارند.

پدیده‌ی حاشیه نشینی بصورت پررنگی طبقات مستضعف جامعه را در بر می‌گیرد. خانواده‌هایی که به امید رسیدن به شغل مناسب، رفاه بیشتر و استفاده از امکانات شهری، روستا و شهرهای کوچک خود را رها می‌کنند و به حاشیه شهرهای بزرگی همچون تهران، مشهد، شیراز، اهواز و اصفهان و ... می‌آیند. اما هزینه‌های سنگین زندگی در این شهرها سبب شده است که به هر شکل ممکنی و بدون رعایت هیچ گونه قواعد و اصول ساختمانی اقدام به ساخت و ساز کنند. قابل تامل آنکه بعضا شرکت آب و برق و گاز نسبت به اختصاص انشعابات به اینچنین واحدهای غیر اصولی اقدام کرده‌اند. خانه‌های کوچک، در کوچه‌های باریک و بلند اتفاقی است که معمولا در حاشیه شهرهای بزرگ بارها می‌شود آن را مشاهده کرد. فقط کافی است یکی از واحدها دچار آتش سوزی شود، جدا از اینکه این واحدها هیچکدام بر اساس اصول مهندسی ساخته نشده است تا در مقابل این چنین اتفاقاتی مقاوم باشد بلکه حتی کوچه‌ها و گذرگاهای غیر متعارف سبب شده است خودروی آتش نشانی هم برای رسیدن به محل حادثه دچار مشکل شود.

آمار‌ها اعدادی نزدیک به هفتاد و پنج هزار هکتار بافت فرسوده شهری را نشان می‌دهد که علی رغم تلاش‌های گسترده‌ای که تمام دولتها انجام داده‌اند عملا بیش از هشتاد درصد این مساحت همچنان فرسوده است. خطر این بافت فرسوده زمانی خود را بصورت واضح نشان خواهد داد که خدایی نکرده زلزله‌ای در یکی از شهرها و این مناطق به وقوع بپیوندد. آن زمان است که هزاران هزار جلسه کارشناسی و تشکیل کمیته حقیقت یاب از بار مصیبتی که به بار آمده است کم نخواهد کرد.

میدان‌دار برای حل این معضل قاعدتا باید وزارت راه و شهرسازی باشد. به عبارتی آقای وزیر است که باید شهرداری‌ها و سایر ادارات و سازمان‌های مربوطه در حوزه شهرسازی را برای حل معضل بافت‌های فرسوده و حاشیه نشینی پای کار بیاورد!

حالا اگر حل این مشکلات از عهده‌ی توانایی وزارت خانه بیرون باشد و یا برای وزارت‌خانه اولویت نداشته باشد، انتظار نامعقولی است که بقیه‌ی دستگاه‌های مسئول بصورت خودجوش برای حل این معضل جدی دور هم جمع شوند. به عبارتی دیگر وزارت‌خانه‌ی راه و شهرسازی باید دست به دعا بردارد که مناطق پرخطرش از منظر فرسودگی و غیرایمن بودن ساخت و ساز، دچار زلزله نشود.

بر اساس گفته جناب آقای وزیر بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری، 30 درصد مناطق و حدود 2700 محله شهری در 495 شهر کشور را تشکیل می‌دهد و حدود 19 میلیون نفر در این مناطق در وضعیت بد مسکنی به سر می‌برند.
اعداد و ارقامی که شخص وزیر خود آن را بیان کرده است و به عبارت واضح‌تر آن را قبول دارد کار سخت دولت و وزارت راه و شهرسازی را نشان می‌دهد. اما نکته قابل توجه که جای گله از آقای وزیر دارد این است که وظیفه ایشان بیان آمار و یا انتقاد از عملکرد مسئولین قبل از خود نیست بلکه انتظاری که از ایشان می رود ارائه راهکار برای برون رفت از مشکل است. مردم به تعدد اظهار نظرهای ایشان در باب بد بودن مسکن مهر و یا ارائه آمار حاشیه نشینی نمره نمی‌دهند، بلکه آنچه برای مردم دارای اهمیت است سهولت در خانه‌دارشدنشان است.

فی المثل در باب بافت‌های فرسوده تنها تدبیر دولت ارائه تسهیلات به افرادی است که در بافت‌های فرسوده زندگی می کنند ولی ارائه تسهیلات به تنهایی نمی تواند کمک کند چراکه اولا تسهیلات ارائه شده به نسبت هزینه ‌ها پایین می‌باشد. دوما نوسازی  بافت فرسوده‌ی شهری در این طرح لحاظ نشده است. برای مثال در محله‌ای که منازلش همه فرسوده است به شرط آنکه خانواده‌ها  توانایی نوسازی منزل خود را داشته باشند، نوسازی کوچه و خیابان و مدرسه و ... بر عهده چه کسی است؟

در حقیقت پس از سه سال و چند ماه سپری شدن از دولت تدبیر و امید، وزارت راه و شهرسازی نه توانسته است در زمینه‌ی خانه‌دار شدن مردم به نسخه‌ی مناسبی برسد و نه در زمینه‌ی بافت های فرسوده و حاشیه نشینی! و همچنان به دنبال نسخه‌ای شفابخش هستند!
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۲۰۴۵
کلمات کليدی: مسکن ، زلزله ، کمیته ، حقیقت یاب ،