فعال کردن تشکلهای یکبار مصرف حتی در روزهای امتحانات؛
شبنم مددزاده، امید کوکبی و حالا آرش صادقی/ «شفافیت قضایی» برای قناری جا نزدن گنجشکها!
12 دی 1395 ساعت 19:41
تشکل های تجدیدنظر طلب چند روزی است با نصب پوستر و درج عکس نوشت هایی در شبکه های اجتماعی خود از آرش صادقی به عنوان یک «فعال دانشجویی» یاد می کنند که به دلیل اعتراض به قانون «68 روز» است اعتصاب غذا کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران» ؛تبدیل تروریست به فعال حقوق اقوام، تبدیل فمینیست به فعال حقوق زنان، تبدیل قاتل به معلم، تبدیل جاسوس به روزنامهنگار و ترفندهایی از این دست، سالهاست که از سوی جریان رسانهای معاند به صورت جدی دنبال میشود؛ از مرثیهسرایی برای «یک معلم کُرد» که بیگناه اعدام شد تا «یک دانشجوی فیزیک» که بیگناه زندانی شد.
چند روزی است که یکی دیگر از محکومان امنیتیبنا به دلایلی تیتر اول جریان های ضدانقلاب و «پادو» آنها در دانشگاه ها قرار گرفته است.
تشکل های تجدیدنظر طلب چند روزی است با نصب پوستر و درج عکس نوشت هایی در شبکه های اجتماعی خود از آرش صادقی به عنوان یک «فعال دانشجویی» یاد می کنند که به دلیل اعتراض به قانون «68 روز» است اعتصاب غذا کرده است.
جدای از دلایل محکومیت وی که باید توسط قوه قضاییه رسانه ای شود، چیزی که در این بین دیده میشود سابقه حمایت جریان تجدیدنظر طلب از این دست افراد است، افرادی که توسط جریانی طی چند روز مورد حمایت رسانه ای چند جانبه قرار می گیرند و پس از روشن شدن دلیل محکومیت، به فراموشی سپرده می شود. «امید کوکبی» و «شبنم مددزاده» دو نمونه عینی این جریان است.
رجانیوز در گزارشی در همین باره می نویسد: مردم هم مدتهاست که به واقعیت این سناریوسازیهای رسانهای پی بردهاند. همان زمانی که «فرزاد کمانگر» را که به اسم یک معلم کُرد جا زده بودند که به دلیل تعلق به آیین کردی توسط جمهوری اسلامی اعدام شده و بعد مشخص شد که او از اعضای رسمی گروهک تروریستی پژاک بوده و خون دهها نفر از هموطنانمان را بر زمین ریخته است.
یا زمانی که «امید کوکبی» را نخبه فیزیکی معرفی کردند که به دلیل عدم همکاری با جمهوری اسلامی برای تولید بمب اتمی، به محکومیت طولانی در زندان فرستاده شده است و بعد مشخص شد که آقای فیزیکدان، جاسوس بوده و اطلاعات حساس نیروگاهها و موسسات هستهای کشور را در قالب پروژههای علمی در اختیار کشورهای بیگانه قرار میداده است.
یا در نمونه دیگر، شبنم مددزاده عضو انجمن منحل شده دانشگاه تربیت معلم (انجمن 49 طیف علامه) است که سال 877 به دلیل ارتباط با سازمان منافقین راهی زندان شده بود؛ که از وی به عنوان یک فعال دانشجویی خواهان دموکراسی یاد میکردند که اخیرا سر از گروهک منافقین و سخنرانی در جمع آنها سر در اورده است. (جزئیات بیشتر)
حمایت از عضو گروهک تروریستی منافقین در نشریه دانشجویی دانشگاه شهید چمران
یا«عبدالمالک ریگی»، تروریست معروف را که آوازه جنایتهایش حتی به گوش کودکان هم رسیده، به عنوان رئیس جنبش مقاومت مردمی ایران! معرفی میکنند.
حالا هم نوبت «آرش صادقی» است؛ فردی که از او به عنوان یکی از رابطان اصلی سازمان منافقین در ایران نام برده میشود و در روزهای اخیر، با داستانسرایی رسانههای معاند تبدیل به یک منظومه عاشقانه برای گریستن شده است. که همین مسئله با فعال کردن پادوهای این جریان در دانشگاه ها همراه شده است.
اما در این میان گرچه حمایت این جریان ها از این افراد، خود سندی محکمی است بر محکومیت آنها،اما چیزی که مشخص است، اطلاع رسانی «سریع» دستگاه های قضایی است.
رجانیوز در این باره نیز می نویسد: ضدانقلاب که ضدانقلاب است و تکلیف فعالیتهایش علیه مردم ایران مشخص است و با رشد آگاهی مردم کسی اعتنایی به رواج این شایعات و دروغها ندارد اما وجه دیگر به بار نشستن این سناریو، کمکاری برخی از مراجع ذیصلاح داخلی است. جای این گلایه و سوال دلسوزانه از مسئولان محترم قوه قضاییه وجود دارد که چرا باید یک ماه، آبروی ایران و ایرانی در فضای مجازی و رسانههای جهانی حراج شود و تازه سخنگوی محترم دستگاه قضا واقعیت ماجرای «امید کوکبی» و جاسوسی و خیانت او به مردم ایران را روشن کند؟ چرا باید یکسال از دوره محکومیت «آتنا فرقدانی» در زندان بگذرد و یک سال تندترین برچسبها و توهینها علیه نظام اسلامی بیان شود و تازه بعد از آزاد شدن او، مشخص شود که چه ارتباطاتی بین او و گروهکهای خارجنشین وجود داشته است؟
قوه قضاییه به عنوان یکی از ارکان مهم کشور، باید بیشتر از هر دستگاه دیگری در زمینه اطلاعرسانی و شفافیت قضایی قدم بردارد. اقدام به تاسیس یک خبرگزاری ویژه این دستگاه یکی از رویکردهایی بود که امیدها برای این مظلومیت اطلاعرسانی و کمکاری رسانهای را در دل دوستداران انقلاب اسلامی روشن کرد که البته متاسفانه فرجام خوبی هم نداشت و این خبرگزاری به جای روشنگری در حوزه مجرمین امنیتی و شفافسازی پروندههای قضایی، تبدیل به یکی از صدها خبرگزاری خنثی در کشور شد.
این مساله کاملا قابل درک است که تا زمان نهایی شدن یک پرونده – از لحاظ شرعی و قانونی – امکان اطلاعرسانی درباره آن به دلیل حفظ آبرو و حرمت افراد وجود ندارد اما باید آن سوی ماجرا را هم دید که آبروی ایران به دلیل هدایت افکار عمومی توسط دروغهای رسانههای معاند، در معرض حراج قرار میگیرد.
کد مطلب: 2521