به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ تلاش داشتم زودتر از همه خود را به خانهاش برسانم. زنگ خانه را زدم و درب خانه باز شد. خانم خانه با مهربانی و رویی باز به من خوشامد گفت. رزمنده داستان من روی مبل با لبخندی بر لب نشسته بود، وارد خانه شدم به او سلام کردم با مهربانی به من خوشامد گفت.
او میگفت مهمان حبیب خداست از شما خیلی ممنونم به خانه من آمدید خداوند مهمان را خیلی دوست دارد من هم به عنوان بنده کوچک و گناهکار خدا باید از مهمان خانهام به بهترین نحو پذیرایی کنم. از او خواستم از جبهه بگوید و او که این روزها بیش از 80 سال از بهار زندگیش سپری شده بود از دوران جنگ برایم گفت.
او جنگ را این گونه توصیف میکند: دخترم دوران جنگ هم دوران خوبی بود و هم بد
بود. خوب بود چون در کنار رزمندگان در جبهههای حق علیه باطل حضور داشتیم و با دشمن جنگیدیم و پیروز شدیم و بد بود چون در عملیاتهای مختلف حضور داشتیم اما مانند دیگر همرزمان به فیض شهادت نائل نشدیم.
رزمنده داستان ما نگاهش که میکردی صبری عجیب در چهرهاش موج میزد، دستانش میلرزید و به گونهای که نمیتوانست فنجان چای را بردارد. درست است خزان زندگی بر چهرهاش نشسته و مشکلات زندگی بر چهرهاش چین و چروک انداخته اما هنوز همان رزمندهای است که رمز شبهای عملیات در کربلای 5 را به یاد دارد و همیشه نام یا زهرا (ع) را بر لب جاری میکند.
امروز حسن یعقوبپور یکی از حسنهای دوران دفاع مقدس است که در کنار ما آرام زندگی میکند و آرام نفس میکشد و آرام گام برمیدارد اما ما به راحتی از کنار حسنهای جنگ رد میشویم و بیخیال از اینکه او امروز نیاز به دلجویی ما دارد و نیاز است تا ناگفتههایی که در سینهاش حبس شده را بازگو کند.
اگر دیرتر بجنبیم شاید حسن داستان ما خاطرات دوران جنگ از یادش برود. گاهی در بین صحبت کردن ادامه سخن یادش میرفت که از کجا گفته و دوباره به همان سخنان قبل برمیگشت. آری رزمنده که باشی همیشه رزمنده هستی، جنگ و غیر جنگ برایت فرق ندارد و با این سالهای سپری شده از جنگ اما سختی و اثرات ترکشهای جنگ هنوز با اوست و او را آزار میدهد ولی او هیچ وقت زبان به گلایه باز نکرده است و همیشه خدا را شکر میگوید.
همدم شب و روز بیماریهاش همسرش بود که هم پای او زندگی میکند از جبهه که میگفت چشمانش پر از باران میشد. نمیدانم یاد کدام یک از رفیقان خود افتاده بود که بغض نمیگذاشت برایم حرف بزند. زنگ خانه به صدا درآمد نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی به همراه تعدادی از مسئولان برای دیدن حسن یعقوبپور آمده بودند، حسن داستان ما با دیدن نماینده از جای برخاست و هر چند پاهایش قدرت ایستادن نداشت اما خود را به دیوار گرفته بود که سستی پاهایش را تحمل کند وقتی ایستاده بود یاد ایستادگیش در عملیات کربلای 5 افتادم که چه زیبا در برابر دشمن ایستادگی کردند.
عملیات کربلای 5 اوج آزمایش بود
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در این دیدار اظهار داشت: عملیات کربلای 5 صحنه درگیری حق و باطل بود عملیاتی بود که شهدا و جانبازان زیادی دادیم.
وی افزود: عملیات کربلای 5 اوج آزمایش بود و خدواند بهترین بندگان خود را در معرکه از جنگ آزمایش کرد آزمایشی که رزمندگان ما در آن سربلند بودند.
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی اظهار داشت: جانبازان دوران دفاع مقدس الگوهایی هستند که دیگران از آنها درس میگیرند و دعای ما همیشه این است که شماها را برای نسل آینده باقی بگذارد تا بتوانیم از تجربهها و پیامهای شما استفاده کنیم.
عبادی افزود: پیامهای جانبازان و ایثارگران برای نسلهای آینده کارساز است و آنها بهترین نفع را بردند چون در اوج جوانی توانستند به مقامهای بالایی دست پیدا کنند.
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان بیرجند نیز در این دیدار اظهار داشت: عزت و سربلندی ایران مدیون رشادتهای ایثارگران و جانفشانی شهدا است.
سالاری افزود: حسن یعقوبپور متولد سال 1314 است که در عملیات کربلای 5 در سال 1365 در شلمچه به درجه جانبازی نائل شد.
وی بیان کرد: جانبازان رنجها و مشکلات را با صبر و بردباری تحمل میکنند و آنها بهترین الگو تربیتی برای جوانان هستند.
مقصد بعدی ما منزل پدر شهید محمود زحمتکش است وارد خانه که میشدی پدر شهید گوشته اتاق روی تشک نشسته بود و در آن سوی خانه همسرش (مادر شهید) روی تخت بود.
پدر شهید با دیدن نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی اظهار خرسندی کرد و گفت: فرزندانم نمیگذارند من به راحتی بمیرم هر روز مرا از این دکتر به آن دکتر میبرند از این وضعیت مریضی خسته شدم و دلم میخواهد هر چه زودتر به فرزند شهیدم ملحق شوم.
وقتی نماینده ولی فقیه در استان خراسان جنوبی به عنوان یادبود قرانی را به پدر شهید داد با اینکه برای لحظهای دستگاههایی که به او وصل بود را خاموش کردند تا از صر و صدای آنها کم شود قرآن را با دستانش گرفت و به چشمانش کشید، گویی قرآن بهترین هدیهای بود که میتوانست از کسی دریافت کند.
شهید محمود زحمتکش متولد سال 1342 در بیرجند بود که در خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد و دوران کودکی و تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی در بیرجند سپری کرد و سپس ترک تحصیل کردو با علاقهای که داشت به کشاورزی پرداخت و به روستا رفت و مدتی به کار آبادانی مزرعه اجدادیش پرداخت.
با تشکیل پایگاهای مقاومت در مساجد به عضویت پایگاه مسجد خیرآباد درآمد و با علاقهای که داشت در نگهبانی و گشتزنی مشغول شد که با دعوت امام خمینی(ره) برای حضور در مناطق کردستان عازم شد.
با شروع جنگ تحمیلی به صورت افتخاری به عضویت سپاه درآمد تا اینکه در منطقه پدافندی بانه در تاریخ 2 بهمن ماه 1361 به دست عناصر ضدانقلاب اسیر و پس از شکنجههای زیاد به شهادت رسید.
پیکر پاک او پس از تشییع در شهرستان بیرجند در مزار شهدای این شهرستان به خاک سپرده شده است.
آری جانبازان و ایثارگران در مقابل توپ و تانک دشمن با جان خود بازی کردند تا ما در آسایش و امنیت باشیم. آنها دست و پا و اعضای بدن خود را در جبهههای جنگ جا گذاشتند تا امروز برایمان این روزهای آرام و بدون ترس را رقم بزنند.
آن مردان بیادعایی که برای دفاع از کیان ایران اسلامی دل به دریا زده و در میدان توپ و تانک عشق بازی کردند و مدال افتخار، شهادت، جانبازی و آزادگی را برگردن آویختند نباید امروز بگذاریم کم لطفی در حقشان شود و اگر یادواره شهدا برگزار میکنیم برای این است که با به تصویر کشیدن گوشهای از رشادتهای رزمندگان به خانوادههای آنها بگوییم ما هنوز شما را فراموش نکردیم و هنوز به یاد داریم اگر فرزندان شما نبودند امروز معلوم نبود چه بر سر ما آمده بود و ما امروز بیشتر از گذشته از شهدا یاد میکنیم و یادوارههای شهدا را باشکوهتر از قبل برگزار میکنیم.
گزارش اعظم انصاری