برای آشنایی از زندگی این شهید بزرگوار کمی فضای مجازی را زیرو رو کرده و به دنبال آشنایی از زندگی و نحوه شهادت این شهید بودم. شهیدی که او را طلایهدار شهدای بدون مرز مینامیدند.
شهیدی که در اوج بزرگی گمنام ماند
هیچ نشانی از این طلایهدار نیافتم؛ آیا به راستی او شهید گمنام است یا سردار بزرگ جهان اسلام؟ گویا در اوج بزرگی گمنام مانده است
به قلم آوردن زندگی شهید آگاهی و شناخت میخواهد؛ برای یافتن این شناخت مدتی به دنبال یک نشانی گشتم، تا اینکه سراغ زهرا را به من دادند. زهرا ناصری دختر ۲۳ ساله شهید ناصری است که زمان شهادت پدر تنها پنج سال داشت.
با زهرا قرار میگذارم و از وی برای حضور در دفتر تحریریه دعوت میکنم. زهرا با گرمی این دعوت را میپذیرد.
زهرا از حقیقتی که ۱۷ سال پنهان ماند سخن میگوید
صحبتهایی که قرار است گفته شود را در ذهن مرور میکنم؛ اما به راستی من از شهید ناصری چه میدانم تا طرح سوال کنم؟ ترجیح میدهم زهرا خود بگوید و حقیقت پنهان مانده ۱۷ ساله را بر زبان بیاورد.
و چه زیبا سخن را آغاز میکند با فرمایشات رهبر معظم انقلاب. آنجا که در دیدار با میهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم بزرگداشت دهه فجر فرمودند: «اساس قضیه این است که مسلمانان در هر نقطه از عالم که هستند، باید تصمیم بگیرند از عدالت دفاع کنند، از عدالت بگویند، در مقابل ظلم بایستند و از اسلام – اسلامی که طرفدار مظلومین و ضعفاست – دفاع کنند.» و یا آنجا که در دیدار با بسیجیان عنوان کردند: « دفاع هم همیشه، با آلات قهریّه نیست؛ با مشت نیست، با تفنگ نیست. گاهی دفاع، با فهمیدن است. گاهی دفاع، با زبان است. گاهی دفاع از حقیقت، با حضور در جایی است.»
“در اسلام مرزهای جغرافیایی معنا ندارد و همه ملتها زیر پرچم اسلام امت واحده هستند؛ و چه خوب این اصل را شناختند شهدای بدون مرز، که اینگونه خود را برای دفاع از اسلام در همه جای جهان مهیا کردند”؛ این سخن زهراست که در ابتدا عنوان میکند و ادامه میدهد: هر جایی که مسلمانی به خطر افتاد مجاهدان بدون مرز جانانه در میدان حاضر شدند.
زهرا از پدر و رشادتهای او سخن میگوید:
شهید سردار سرلشگر محمدناصر ناصری متولد؛ هفتم ارديبهشت سال ۱۳۴۰ و کارشناس ارشد مديريت و نماينده ايران در افغانستان بود که در سال ۷۷ در مزار شريف کنسولگري ايران در افغانستان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پدر طلایهدار مجاهدان بدون مرز در خطه خراسان است، در دوران هشت سال دفاع مقدس در کنار یاران شهیدش همچون شهید کاوه دلاورانه جنگید و از این مرزو بوم دفاع کرد.
دفاع از اسلام همچنان ادامه دارد
شهید ناصری پس از هشت سال دفاع مقدس به یاری مردم مظلوم افغانستان شتافت و ثابت کرد دفاع از اسلام همچنان ادامه دارد.
ایشان یکی از فرماندهان سپاه قدس بود و به جهاد و مبارزه با تروریسمهای کوردل و دستپروردههای آمریکا و رژیم صهیونیستی پرداخت، همزمان خدمات فرهنگی زیادی به مردم ستم دیده و مستضعف افغانستان ارائه کرد. روحیه مبارزهطلبی، شجاعت در جهاد و در عین حال مهربانی و عطوفت با مردم افغانستان از ویژگیهای این شهید بزرگوار بود.
زهرا آخرین خاطرهاش با پدر را به یاد میآورد:
آخرین باری که پدر قصد سفر کرد من کاملا بیتاب بودم و دائما گریه میکردم و پدر به خاطر من کمی بیشتر ماند تا بیتابیهای من را قرار کند.
درمورد نحوه شهادت پدر میپرسم که اینچنین پاسخ میدهد
سال ۷۷ پدرم در افغانستان بود که طالبان شهر را گرفتند. به محض سقوط شهر طالبان وارد کنسولگری ایران در افغانستان شده و همه را به رگبار بسته و ترور کردند که در نتیجه این ترور پدرم به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
اقدامات دولت وقت ایران برای پیگیری ماجرای ترور را جویا میشوم:
فجایع سال ۷۷ نتیجه دلخوشی دولت به وعدههای پاکستان برای تامین امنیت کارکنان کنسولگری بود
طالبان شهر را گرفته بودند و افراد کنسولگری مرتب با ایران تماس میگیرند که شهر سقوط کرده اما دولت وقت به ما میگوید پاکستان قول داده امنیت شما را تامین کند.
زهرا با تاکید بر اینکه کنسولگری یک کشور را نباید اشغال کرد، عنوان میکند: متاسفانه در آن زمان کوتاهیهای بسیاری صورت گرفت؛ این ماجرا ماجرای کمی نبود اما نه تیم حقیقتجویی برای این ماجرا عضو کردند و نه این قضیه در سازمان ملل مطرح شد تا از این طریق پیگیری شود.
دولت در سال ۷۷ کوتاهیهای خود را پشت مسائل امنیتی پنهان کرد
عنوان میکردند به خاطر مسائل امنیتی نمیشود ماجرای ترور مطرح شود اما سالهای بعد هم این قضیه به فراموشی سپرده شد و همین مسئله سبب شد مسئولان کوتاهیهای خود را پشت مسائل امنیتی پنهان کنند؛ به طوریکه در سالگردها حتی یک پیام تسلیت برای ما ارسال نکردند و امروز با گذشت ۱۷ سال از ماجرای ترور هنوز هم عنوان میکنند نمیتوانند نام سردار را برای شهید ناصری استفاده کنند.
مردم افغانستان مظلومترین مردم دنیا هستند؛ پدرم با حضور در آنجا یک دلگرمی برای مسلمانان افغانستان بودند؛ ایشان میتوانستند بعد از مدتی به ایران بازگردند اما این کار را نکردند و در کنار ملت مظلوم افغانستان ماندند.
از دیدارش با مقام معظم رهبری میگوید:
آقا تمام کمتوجهی و اجحافات دولت اصلاحات را جبران کردند
آقا بسیار به ما لطف کردند و تمام کمتوجهی و اجحافات دولت وقت را جبران کردند. ایشان هم به منزل ما آمدند و هم سر مزار ایشان در بیرجند حاضر شدند.
شهید ناصری؛ تنها شهیدی که مقام معظم رهبری دو درجه ترفیع به ایشان دادند
پدرم تنها شهیدی هستند که مقام معظم رهبری دو درجه ترفیع به ایشان دادند و بر مظلومیت ایشان تاکید بسیاری داشتند.
سایت شهید ناصری رونمایی شد
۱۴ بهمنماه سایت شهید ناصری به آدرس
http://shahid-naseri.ir/ رونماییشد؛ سایتی که شهید ناصری را به مردم معرفی کرده و آنان را با زندگی این شهید بزرگوار آشنا میکند.
زهرا ناصری که مدیریت سایت را به عهده دارد، میگوید: چند افق در این سایت در نظر گرفته شده که علاوه بر معرفی شهید، آرشیوی برای محتواهای موجود و تولید محتواهای جدید در آینده است
در این سایت کلیدواژههای شهدای بدون مرز، اسلام بدون مرز و جهاد بدون مرز مد نظرم است که در بحث محتوایی قرار است روی آنها کار کنیم.
آیا در رابطه با زندگی شهید ناصری اثری ارائه شده است؟
شهدای بدون مرز در فضایی خاموش معرفی شدند/ «چه کسی ما را کشت»؛ فیلمی که اجازه پخش نیافت
در رابطه با زندگینامه پدر، آقای محمدحسین جعفریان نویسنده و فیلمساز، فیلمی با عنوان «چه کسی ما را کشت» ساختند و حتی ایشان برای معرفی پدر و تهیه فیلم به افغانستان و پاکستان سفر کردند اما اجازه پخش این اثر در صدا و سیما داده نشد و در نهایت برنامه راز این فیلم را با سانسور پخش کرد.
زمزمههایی در رابطه با تاسیس بنیاد فرهنگی شهید ناصری وجود دارد؛ چه اقداماتی در این راستا انجام شده و تاسیس این بنیاد به کجا رسیده است؟
بنیاد فرهنگی شهید ناصری در حال تاسیس است
این خبر را دختر شهید میدهد و میگوید: نخستین قدم ایجاد بنیاد ایجاد سایت بود که برداشته شد. این بنیاد به همت و تلاش خانواده شهید ناصری و پس از شش ماه فعالیت شبانهروزی بنده و خانواده برای جمعآوری محتوا سایت رونمایی شد و بنیاد شهید ناصری که کاملا مردمی بوده در حال شکلگیری است.
این بنیاد اقدام به بازتولید محصولات فنی و محتوایی در ارتباط با شهید، تهیه نرمافزار و کتاب، معرفی و توزیع کتب شهید، پخش و معرفی مستندات شهید و سایر فعالیتهای فرهنگی در این راستا مینماید.
زهرا کتاب «مرد بارانی» را به من اهدا میکند؛ کتابی که وصف حال پدر است و در پشت کتاب قسمتی از وصیتنامه شهید ناصری با دست خط ایشان نوشته شده است:
«خداوندا آینه دل ما را به نور اخلاص روشنی بخش و ما را به اخلاق کریمانه متخلق فرما و لنگر شیطان و جهل را از مملکت قلوب ما خارج فرما و در وقت مرگ و بعد از آن با ما با رحمت خود رفتار فرما. بحق محمد و آله الطاهرین»
زهرا منتظر نماند دیگران فریاد مظلومیت پدر را بلند کنند/ طلایهدار جهاد بدون مرز توسط دخترش به همگان معرفی شد
صحبت ما با زهرا ناصری به اتمام رسید و در طول گفتوگو دغدغه زهرا برای فریاد زدن مظلومیت پدر را میدیدم؛ دغدغهای که سالهاست ذهن دخترکی که ۵ ساله بابا را از دست داد درگیر کرده است. زهرا منتظر نماند تا دیگران برخیزند و فریاد مظلومیت پدرش را بلند کنند؛ خود به پا خواست تا پدر را به عنوان طلایهدار جهاد بدون مرز معرفی کند؛ و امروز او توانست خواسته چندین سالهاش را عملی کند و پدر را به همگان علیالخصوص جوانان معرفی کند؛ جوانانی که شاید تا به امروز نام شهیدناصری را نشنیده بودند اما امروز با تلاشهای زهرا و خانوادهاش میتوانند به راحتی سراغ شهید محمدناصر ناصری را در فضای مجازی بگیرند و بدانند به قول زهرا دفاع همچنان باقیست و هر جا مسلمانی به خطر افتاد باید همچون طلایهدار شهدای بدون مرز، جانانه در میدان حاضر شد.
سخن به پایان رسید اما نمیدانم انتهای پیام را بزنم یا ادامه دارد را….آخر قصه پر غصه شهدای بدون مرز پایانی ندارد. بیشک حقیقتجویان به دنبال ادامه داردها هستند تا دیگر اثری از گمنامی شهدای بدون مرز نماند.
پس به امید ادامه دارد…