به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم؛ در حالی که حدود هشت ماه تا انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم سال آینده باقی مانده است روزی نیست که خبری انتخاباتی از حضور یافتن یا حضور نیافتن رجل سیاسی مختلف در خصوص کاندیدا شدن یا عدم کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری، شنیده نشود.
با پیروزی آقای دکتر حسن روحانی بهعنوان رییسجمهور در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم و تشکیل دولت تدبیر و امید، اصلاحطلبان که مدعی داشتن سهمی بسزا در شکست رقیبان دکتر روحانی به خصوص با کنارهگیری آقای عارف و ریخته شدن رأی وی از جانب هوادارانشان در سبد رأی آقای روحانی بودند، به محض اعلام اسامی وزرای پیشنهادی آقای روحانی به مجلس شورای اسلامی، زبان به انتقاد و گلایه باز کردند و هر چه که از عمر دولت تدبیر و امید بیشتر گذشت تئوریسینهای لیبرالی چون آقایان صادق زیبا کلام، احمد شیرزاد، سعید حجاریان و عباس عبدی بر تیزی چاقوی گله و شکایت خود در عدم بهرهمندی مناسب از سهم دندان گیر، چه به لحاظ نداشتن تعداد قابل قبول از وزیران هم مسلک و عقیده در کابینه و چه به خاطر در دست نگرفتن مدیریتهای میانی اجرایی که شاهرگ حیاتی تمامی دولتهاست، در مواجهه با آقای روحانی افزودند. تا اینکه نوبت به انتخابات مجلس شورای اسلامی رسید. شورای هماهنگی اصلاحات با قدرت وارد میدان شد و تمامی احزاب خود را وادار به پذیرش لیست انتخاباتی امید به لیدری آقای عارف کرد با اینکه به شدت از ناحیه افرادی چون آقای غلامحسین کرباسچی به جهت قرار دادن نام نزدیکان آقای لاریجانی در آن لیست تحت فشار قرار داشت.
پس از پیروزی قاطع لیست امید در تهران برابر لیست اصولگرایان، اصلاحطلبان دوباره اقتدار خود را به رخ آقای روحانی در پایتخت پرجمعیت ایران کشیده و این بار نفراتی چون آقای رسول منتجبنیا پروژه عبور از روحانی را برای انتخابات ریاست جمهوری دور دوازدهم کلید زدند.
از آن طرف هم آقای احمدی نژاد عملاً تبلیغات بسیار زود هنگام خود را در سفرهای مختلف به مقصد محلات تهران و سایر مراکز استانها و شهرستانها آغاز کرد و همزمان بمباران غیر قابل توصیف رسانههای اصلاحطلب در خلاف قانون خواندن آن سفرها بر سر سفره دولت بهار باریدن گرفت چرا که به تحلیل اصلاحطلبان، تنها شخصیت کاریزماتیک جریان اصولگرایی دارای رأی قابل توجه فقط آقای احمدینژاد به حساب میآمد. پس از پایان ماجرای انتخاباتی رییسجمهور دولت نهم و دهم با توصیه رهبر معظم انقلاب، برخی از حامیان رییسجمهور در دولت بدون کوچکترین احتیاط سیاسی شروع به اظهار خرسندی به لحاظ پیروزی مقتدرانه آقای روحانی در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری کردند که عملاً شرایط و قرائن و همچنین جنس موضعگیریهای برخی دیگر از اصلاحطلبان آن هم به گواه تیترهای روزنامههای زنجیرهای درباره حضور رییسجمهور سابق در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، نشان میدهد که نیامدن احمدی نژاد نه تنها مسیر پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را آسان نمیکند بلکه دشوارتر از انتخابات گذشته خواهد کرد.
از طرفی عدم کاندیداتوری احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری، فضای اتحاد و رسیدن به مصادیق جدید و مناسبتر را برای اصولگرایان در عرصه انتخابات بیش از گذشته فراهم میکند و از طرفی دیگر عملاً برخی از اصلاحطلبان و کارگزارانی ها که معتقدند روحانی حضورش را در پاستور مدیون آنها است، نیامدن احمدینژاد را فرصتی مناسب برای عبور از روحانی میدانند و به دنبال گزینه جدید (اصلاح طلب خالص) برای انتخابات ریاست جمهوری هستند. در همین زمینه، آقای ابراهیم اصغرزاده، از فعالان اصلاحطلب هم مردادماه گذشته در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه اعتماد اظهار کرده بود: «باید اصلاحطلبی را از دولتداری آقای روحانی جدا کرد... به نظر من اصلاحطلبان نباید در تله دولت روحانی و پراگماتیسم دولتی بیفتند. از سوی دیگر فقط نباید بگویند از روحانی حمایت میکنیم بلکه باید به جامعه اعلام کنند از چه روحانیای حمایت خواهند کرد.»
حال با قطعی شدن عدم حضور احمدینژاد در کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری، اصلاحطلبان بحثهایی را مبنی بر حضور برخی افراد مطرحی نظیرآقایان ظریف، جهانگیری ،ناطق نوری و عارف در انتخابات مطرح میکنند، تا با رسیدن به توافقهای سیاسی آقای روحانی را به شدت تحت فشار در جهت پذیرش خواستههای خود یا شروع یک مبارزه سخت انتخاباتی قرار دهند.
در اواسط شهریورماه سال جاری بود که حجتالاسلام محسن غرویان در گفتگو با انتخاب از رایزنی جمعی از علما و روحانیون قم با محمدجواد ظریف برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری، در صورت «افزایش فشارها بر روحانی» خبر داد و گفت: برای نخستینبار است که این موضوع را می گویم؛ نظر جمعی از علما، مدرسین و روحانیون اعتدالی در قم این است که آقای ظریف در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوند.
از طرفی دیگر شخصیتهای ارشد حزب کارگزاران از جهانگیری به عنوان کاندیدای مورد نظر خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده نام میبرند. برخی از اعضای این حزب که خود را پدرخوانده اصلاحطلبان میدانند از معاون اول روحانی خواستهاند که خود را برای دور بعد انتخابات آماده کند.
اما ماجرای محمدرضا عارف، خیلی زودتر از دیگر گزینههای اصلاحطلب و کارگزاران و حتی بعد از آنکه هیچ سمتی در دولت تدبیر و امید نصیبش نشد، مطرح بود. با گذشت زمان و با نزدیک شدن به انتخابات مجلس و بحث کمک دولت و عوامل دولتی در مجلس به عارف برای رسیدن به ریاست مجلس کمی بحثهای حضور جدی وی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری از جدیت عبور کرد ولی بعد از شانه خالی کردن دولت در حمایت تمام قد از عارف مجدداً بحث حضور عارف در انتخابات پیش رو جدی و اکنون بعد از کنار رفتن رقیب روحانی، جدیتر شده است.
در کنار این افراد و در گوشه و کنار فضای مجازی و برخی از رسانهها بحث حضور حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری هم مطرح است، شخصی که همواره در انتخابات مجلس در دورههای اخیر از وی به عنوان گزینه اصلاحطلبان به عنوان رئیس مجلس نامبرده میشد. این در حالی است که اخیراً روزنامه آرمان خبر داد که ناطق نوری در دیدار با اعضاء جبهه اصلاحطلبان و جبهه اعتدالگرایان به آنها توصیه کرده: «در یافتن گزینهای غیر از روحانی فعال باشید!»
در هر صورت شواهد و قرائن نشان میدهد که با وجود کناره گیری رسمی رییسجمهور سابق از کارزار انتخابات ریاست جمهوری و برخلاف تصور برخی از حامیان روحانی مبنی بر پیروزی آسان و بدون دردسر در انتخابات، برنامه کارگزاران و اصلاحطلبان که در انتخابات دوره قبل با وجود عدم ائتلاف اصولگرایان توانستند با زحمت و به صورت ناپلئونی روحانی را به پیروزی برسانند، اینگونه نیست که بدون تفکر و تأمل روی دیگر مصادیق که عملکردشان به تفکر آنها نزدیک باشد، روحانی را به منظور پیروزی مجدد، همراهی کنند.