اگربخواهیم دربارهٔ جنبش دانشجویی با اقتصاد مقاومتی صحبتکنیم باید ابتدا اقتضائات پیگیری اقتصاد مقاومتی در کشور را با توانمندیها و ظرفیتهای این قشر بسنجیم و نقش آن را در اقتصاد مقاومتی مشخصکنیم.
در این رابطه حداقل چند مرحله میتوان متصور بود؛ اول نیازمند این هستیم که مسئلهٔ اقتصاد مقاومتی در سراسر کشور و آحاد مردم خوب فهمیده شود، ما دارای کشوری هستیم که پایهٔ اداره و پیشرفت آن، مردم هستند، باید امور از طریق مردمی شدن و مشارکت مردمی پیگیری شود و به نتیجه برسد. تاکنون موفقیتهای نظام هم از این جنس بوده و جاهایی که توانسته مردم را در مسائل کشور درگیر کند پیشرفت کردهاست. به همین دلیل با توجه به نقش مهمی که مردم دارند یکی از نیازهای اصلی اقتصاد مقاومتی رساندن این پیام به آنها است.
واما این قشر میتواند چه کارهایی در این راستا انجام دهد؟ یکی همان مسئلهٔ گفتمان سازی و فهم مسئله در بین مردم و تبیین درست آن است. با این شبکهٔ گسترده اگر همهٔ اعضای این قشر حقیقت را بفهمند و به دیگران انتقال دهند ما شاهد یک گفتمان سازی صحیح خواهیمبود و با توجه به ظرفیتهای دیگری چون رسانه نیز این موضوع بیشتر قابل انتشار است. نکتهٔ دوم، بسیج کردن ظرفیتهای ملی است. دهها کار در کشور وجود دارد که میشود در بین آحاد ملت تقسیم کرد و هرکسی یک کار کوچک به عهده بگیرد. این قشر اگر بتواند این ظرفیتهای ملی را مشخص کند و در تحقق و اجرایی سازی اقتصاد مقاومتی همهٔ مردم را اعم از کشاورز و معلم و... مشارکت دهد، یک اقدام عملی برای اقتصاد مقاومتی شکل گرفته است. بخش سوم مطالبهگری از مسئولین است که باید توسط بسیج و به ویژه بسیج دانشجویی که اقشار مطالبه گر جامعه محسوب میشوند، انجام شود.
دانشجو در مرحلهٔ اول باید خودش را با دید کامل و گفتمان سازی به جامعیت برساند، بعد از آن وارد فضای عملیاتی شود و ما برای این کار باید زیرساخت مناسب را فراهم کنیم و توصیههای مناسب داشتهباشیم. که البته مطالعات دقیقی میطلبد تا کاملا خلأهای موجود برطرف شود و سئوال اساسی کشور مبنی بر اینکه «چه کنیم تا داوطلبان تولید داخلی بدانند از کجا شروع کنند» را پاسخ دهیم. باید آن کسی که سالهای گذشته در تولید داخلی محصولی در کشور موفق شده تجربهاش را در فضای علمی و دانشگاه مطرح کند و افراد دیگر آن را بشنوند، که هم مایهٔ امید است و هم الگوبرداری. کسی هم که در دانشگاه نیست و رسانهای در اختیار دارد میتواند در شناساندن افراد موفق موثر باشد. کار دوم آشنایی فضای دانشگاه با مشکلات پیش روی تولید و تحقق اقتصاد مقاومتی است که این هم با دعوت فعالین اقتصادی و کسانی که دستی در تولید یا آشنایی با این مسائل دارند میتواند انجام شود.
در نتیجه امر ما میتوانیم با وجود اقتصاد درونزا و نگاه ویژه به دورن کشور اقتصادی شکوفا داشته باشیم چراکه معنای اقتصاد مقاومتی یا تکیه بر ظرفیتهای دورنی و دانش بنیان همین است که توسط مقام معظم رهبری بارها و بارها به مسئولان گوشزد شدهاست اما کدام گوش شنوا! فقدان مدیریت انقلابی و در پی آن نگاه به بیرون از کشور دو عامل مهم در طول این چندسال است که به کشور ما ضربه زدهاست وهمچنین امروزه تفکر مبتنی بر غرب و لیبرالیسم که نگاه به غرب دارد،عدم توجه به ظرفیتهای درون کشور را تشدید کرده که همین عامل مانع رشد و توسعه اقتصاد کشور شدهاست.
کلمات کليدی: خراسانتایم ، یادداشت ، اقتصادمقاومتی