پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۷
پروفسور کردوانی:

تنها فعالیت مهم دولت برای کنترل آلودگی هوا تعطیلی مدارس بود!/ کارون،کرخه و دز را از خوزستان گرفتند حالا می‌گویند سبزی بکارید!

پدر کویرشناسی ایران از آخرین اوضاع زیست محیطی کشور گفت و عملکرد چهارساله دولت روحانی را در این زمینه بررسی کرد.
تنها فعالیت مهم دولت برای کنترل آلودگی هوا تعطیلی مدارس بود!/ کارون،کرخه و دز را از خوزستان گرفتند حالا می‌گویند سبزی بکارید!
 
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خراسان تایم به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ «دولت یازدهم دولت محیط‌زیست است.» حتی پیش از این‌که حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم، چهار سال  پیش این جمله را در دهمین دوره جایزه ملی محیط‌زیست بگوید، شعارهای انتخاباتی او ردی از مسائل محیط زیستی داشت. مثل دریاچه ارومیه که در شعارهای روحانی جای گرفته بود و احیای آن سرانجام اولین مصوبه دولت یازدهم شد. وعده‌های سبز دولت محیط‌ زیست تا آن‌جا پیش رفت که توقع همه از مسئولان کشور بالا رفت و درست در بحبوحه گرد و غبار خوزستان، دولت برای حل مسأله با چالشی جدی روبه‌رو شد.  سازمان محیط زیست نیز گرچه یک وزارتخانه نیست اما به باور بسیاری امروزه اهمیت بیشتری از وزارتخانه‌ها دارد و می‌طلبد که با مدیریتی کارآمد حافظ محیط زیست و امکانات طبیعی کشورمان باشد. اما به عقیده بسیاری ناکارآمدی در مدیریت امروز گریبانگیر سازمان محیط زیست شده که برون‌سپاری مسئولیت، عدم به کارگیری تخصص لازم، سیاسی‌کاری و حاشیه‌کاری به جای پرداختن به محیط زیست و مدیریت نمایشی و نمادین از جمله آسیب‌های مدیریت معصومه ابتکار در این سازمان عریض و طویل و مهم است.

 
 راه کار شما برای مدیریت شرایط بحرانی آب در کشور طبق گفتههای خودتان چیست؟
آب مایه حیات است، خاک بستر حیات است، هوا نیاز حیات است و آتش لذت حیات است، اما اگر با آنها بدرفتاری کنیم همه این‌ها انسان‌ها را می‌کشند. دیدید سیل‌های اخیر با مردم چه کار کرد این همان مایه حیات است. فرسایش خاک در سال‌های اخیر نیز یکی دیگر از مشکلات ما خواهد بود که طبعات زیادی به همراه خواهد داشت. تا چند سال دیگر استان‌هایی مثل قم و اصفهان دیگر آبی نخواهند داشت. باید مردم را از شرایط بحرانی آب کشور به طور کامل مطلع کنند و صرفه جویی را به آنها آموزش دهند.
 
وزارت کشاورزی مقصر اصلی  مشکل کم آبی در روستاها است
در روستاها چاه‌های غیرمجاز را درش را میبندند و برای چاه‌های مجاز کنتور می‌گذارند که اگر از این بیشتر مصرف کردند خاموش شود؛ ولی در شهر هیچ کاری نمی‌کنند، در صنعت کاری نمی‌کنند. راه حل پیش رو همان کاری است که الان استرالیا انجام می‌دهد، به فرض مثال اگر قرار باشد در گرمسار آب چاه‌ها را نصف کنند از شش ماه جلوتر وزارت نیرو به کشاورزان خبر دهد. در کنار اینکه منابع آبی آنها را نصف می‌کنیم اما  بذر اصلاح شده به آنها بدهیم تا کاشت، داشت و برداشت مکانیزه شود. خلاصه اگر این کار را بکنیم و آب را یک سوم کنیم، تولیدمان اقلا سه برابر می‌شود. در این صورت آب یک سوم می‌شود، تولید سرجایش می‌ماند و مهاجرت هم اتفاق نمی‌افتد. در واقع وزارت کشاورزی در این مشکل مقصر است. دومین جا در شهر است. ما در شهر دو محل مصرف داریم: خانه‌ها و ادارات شهرداری. اگر در روستاها منابع آبی یک سوم می‌کنیم و آبیاری قطره‌ای را به کشاورزان توصیه می‌کنیم باید در شهر نیز تدابیری را برای بهینه مصرف کردن آب به مردم ارائه دهیم. باید آب شهرداری را نصف کرد و به آنها گفت به جای کاشت چمن درختانی بکارد که به آب کمتری نیاز دارند. در دنیا فاضلاب و زباله درآمد شهرهاست. هر چه قدر زباله و فاضلاب بیشتری داشته باشند خوشحالند چرا ؟ چون منبع درآمد است. آب تصفیه شده از طریق فاضلاب باید مورد استفاده شهرداری برای آبیاری درختان و پارک‌های شهر قرار گیرد و مازادش  به صنعت و کشاورزی برسد. اما در ایران کمتر این کار را می‌کنند در حالی که از ۸۰ سال پیش در اروپا این کار را انجام می‌دهند. حداکثر کار ما دادن آب تصفیه شده از فاضلاب جنوب شهر به ورامین است ،ورامین بدبختی که الان ۹ ساله است جاجرود را از آن گرفتند.
 
بعد از شهرداری نوبت به خانه‌ها می رسد. باید برای هر خانه‌ای که ساخته می‌شود در صورتی پایان کار صادر شود که این سه دستور را اجرا کرده باشد. یک هر آپارتمان باید کنتور گذاشته شود. دوم شیر کم مصرف، در دوره رژیم گذشته عمدا شیرهای درشت می‌گذاشتند باید شیر کم مصرف و دوش کم مصرف نصب شود. همچنین به کارخانه‌ها نیز شامل این صرفه جویی می‌شودند. کار که  اروپایی‌ها کردند به طور مثال در یک کارخانه  اگر ماشینی بوده که ده لیتر بنزین مصرف می‌کرده همین را روش کار می‌کنند که سه لیتر مصرف کند. جمع آوری آب باران یکی دیگر از راه حل‌هاست. استرالیا مشکلاتش را از آب پشت بام حل می‌کند. همدان سیصد میلی متر در طول سال بارندگی دارد. الان در شرایط جیره بندی آب است. اگر خانه ای را در نظر بگیریم که یک پشت بام ده در بیست متر داشته باشد هر یک میلمیتر باران که می‌ریزد یک لیتر آب می شود. در این صورت هر خانه باید یک مخزن آب داشته باشد.
 
اسراف در مصرف مشکل اصلی ماست. ما هرچقدر در مصرف آب خسیسی کنیم بهتر است. صنعت مورد بعدی بحث ماست. صنعت بیشتر آب برای خنک کردن دستگاه‌هایش می‌خواهد، مثلا یک کارخانه سنگ بری در قم برای خنک کردن تیغه سنگ بری می تواند از آن آب هفت مرتبه استفاده کند. به خصوص صنایع نیروگاه‌ها می‌توانند این کار را کنند.
 
استاندار خوزستان قبلا گفته منشا و کانون عمده ریزگردهای مزاحم در خوزستان همین تالاب ها و بیابانهای داخلی است. این ادعا را چقدر  قبول دارید؟ به نظر شما چقدر از آنها منشا خارجی و چقدر منشا داخلی دارند؟ فکر می‌کنید استمرار اوضاع فعلی و خشک شدن تالاب های خوزستان و حتی مناطق مرکزی ایران؛ مثل تالاب گاوخونی اصفهان چه بلایی قرار است سر مردم بیاورد؟ خطر ریزگردها تا چه اندازه افزایش خواهند یافت؟
خوزستان یک استان استثنایی است و هیچ استانی در کشور همانند آن نبود. خوزستان ۵ رود بزرگ داشت که به آن آب می‌دادند که یک سوم آب ایران می‌شود. اما الان آب برای خوردن ندارد. در حال حاضر بخش اعظمی از روغن خوراکی کشور از خارج وارد می‌شود در حالی که از یک زمین در خوزستان می‌شود سالی سه بار ذرت برداشت کرد. قسمت شمالی این استان مخصوص  کشاورزی است، چغندری که در تمام کشور فصل بهار کاشته می‌شود در آنجا فصل پاییز موعدش است. در خوزستان نیشکر داریم که هیچ جا ندارد.  اولین چاه نفت  در خوزستان زده شد و آبادان  نیز بهترین منطقه کشاورزی ایران و دنیا به شمار می‌رود؛ روزی که ۵۰ سال دیگر نفت تمام شود و این نرده آهنی بماند تازه خوزستان نشاط پیدا می‌کند.
 
کارون، کرخه و دز را از خوزستان گرفتند/ حالا در کارون سبزی می‌کارند!
انواع محصولات در خوزستان عمل می‌آید و خرمایش نیاز به سردخانه ندارد. حالا تمامی آب‌های کارون، کرخه و دز را از آن گرفته‌اند در کارون الان سبزی می‌کارند یا در جای دیگرش نخاله می‌ریزند. ما ۱۰ سال است که پدیده ای به اسم ریزگرد می‌شناسیم آن هم از استان اهواز. ریزگردها از غرب بغداد،  شرق اردنه، عربستان، دشت شام سوریه و حتی از صحرای آفریقا است. برای اینکه این ریزگردها هزارها متر بالا می روند و هزاران کیلو متر حرکت می‌کنند، قطرشان کمتر از دو هزار میلی متر است. من در ۱۳۴۹ در سفری که به سوئد داشتماز خلبانان آنجا شنیدم ریزگردها ۱۵ هزار پا بالا می‌روند.
 
ریزگردها برای زمین‌های کشاورزی سرطان زا است
یکی از منشاهای ریزگردها تالاب‌ها هستند. دومیش کره زمین است که نسبت به قبل گرم تر شده و دشت‌ها در حال تبخیر شدن هستند. با خشک شدن تالاب‌ها، پوشش گیاهی دشت‌ها از بین می‌رود. سال به سال  سطح  کشت کمتر می‌شود چرا که آب ها را برای صنعت و شهر می‌گیرند. این ریزگردهای برای زمین های کشاورزی سرطان زا هستند. الان در اصفهان به من اطلاع دادند بعضی زمین های کشاورزی کود ازت جذب کرده اند اما کود فسفات را نه  گیاهان ۷۰ درصد سنگ شده اند و زیر زمین مانده ‌اند. آرام آرام ریشه گیاهان خشک می‌شود و فسفات زیر زمین سرطان زاست. الان هم که جنگل کاری را شورع کردند ریزگردها بیشتر می‌شوند چرا که زمین را می‌کنند تا درختی بکارند خودش خاک تولید می‌کند. ۱۳۷۲ کارون آنقدر آب داشت که شهر اهواز را آب گرفته بود، مردم جمع شدند که رهبر این همه زمین اینجا هست اجازه بفرمایید که به ما بدهند این شد که ۵ هزار هکتار از  زمین‌هایی خوزستان و ۵۰۰ هزار هکتار از زمین‌های ایلام در دهه ۷۰ به کشاورزان داده شد. اما الان چون آب به کشاورزان داده نمی‌شود عملا کشاورزی هم در کار نخواهد بود. در گذشته  تمام اضلاب استان فاهواز به کارون می‌ریخت، گفتند نریزد؛ پس فاضلاب‌ها به تالاب شادگان و در دشت‌ها به خصوص ماهشهر ریخته شد. آنقدر فاضلاب سطحی در آنجا زیاد است که دیگر کسی ماهی بندر امام را نمی‌خورد.
 
تمام مشعل‌هایی که می‌سوزد منابع آلوده کننده است. جنوب خوزستان کشور ما بیابان ربع الخالی است، ماسه ای است. آفتاب به ماسه‌ها می‌خورد گرم می‌شود می آید از روی خلیج فارس عبور می‌کند، رطوبت اشباعش می‌کند، خمیر می‌شود و در آخر این می‌شود که می‌بینید برق‌ها قطع می شود، مردم ماسک می‌زنند و زندگی دشوار می‌شود. این ریزگردها چندین ضرر دارد یکی از نظر تنفس و کم کردن دید است. هواپیماها نمی‌توانند بشینند، ماشین‌ها تصادف می‌کنند، نور خورشید به گیاهان نمی‌رسد مثلا اگر تولید عسل دوازده سیزده کیلو بوده الان رسیده به دو کیلو. زنبوران عسل راهشان را گم می کنند به کندو هم نمی‌رسند.
 
جنگل کاری بین مرز ایران و عراق مشکل را حل نمی‌کند/ مالچ پاشی خیانت است
ما  برای ریزگردهایی که منشا خارجی دارند و به ایلام، کرمانشاه، آذربایجان شرقی و غربی می‌سرند نمی توانیم کاری انجام دهیم. خانم ابتکار هم اشتباه فکر می‌کنند که بیا جنگل کاری بین مرز ایران و عراق مشکل را حل می‌کنند. سال گذشته سازمان محیط زیست نوشت که این ریزگردها مُندیال است یعنی جهانی است. به خاطر همین قرار است از ۵۰ کشور به ایران بیایند اما من اخیرا در مصاحبه‌ام در اهواز گفتم که آبروریزی است اگر بیایند و ببینند ما برای مقابله با ریزگردها همچنان روش ۶۰ سال پیش را انجام می‌دهیم و مالچ می‌پاشیم.
 
ما ۱۳۴۲ از لیبی مالچ را  آوردیم. اولین بار هم فتح آباد بوئیین زهرا پاشیدیم از آن تاریخ به بعد ما در ایران بیابان زدایی کردیم.  از ۱۳۴۰جنگ کاری را در هارث آباد سبزه وار شروع کردیم و یکی یکی دیگر اینکه مالچ پاشیدیم که در بستر بیابان ها پوشش ایجاد می‌کند. مالچ mulch خیانت است. قبل انقلاب در زمان رژیم گذشته چندین بار در خورستان پاشیدند ولی فایده ای نداشت. مالچ ۱۱ عیب دارد. مالچ در ایران برای مقابله با ریزگرد و حرکت ماسه‌های روان مورد استفاده قرار می‌گیرد که این دو فرق دارد برای مقابله با ریزگردها پیشنهاد من پاشیدن ریگ بود که می‌گویند هزینه زیادی دارد. دشت‌های ریگی در ایران نه باران نه با باد حرکت نمی کنند و ثابت‌اند مثل نواحی بیابانی بافق یزد که دشت های ریگی دارد. سازمان ملل در خصوص راه حل‌های مقابله با ریزگردها گفته موادش در محل وجود داشته باشد، ارزان‌ترین باشد، آلودگی محیط زیست نداشته باشد و یک بار برای همیشه مشکل را برطرف سازد.
 
ریگی که من از آن برای مقابله با ریزگردها نام بردم چیزی است که همه جا هست مثلا در کرج که سدسازی کردند شن و ماسه را استخراج می کنند و ریگش را می‌اندازند کنار. ما در همه چیز باید نوآوری را مد نظر داشته باشیم. به طور مثال ما در ابتدا پشت بام ها را کاهگل می کردیم، بعد قیرگونی کردیم بعد گفتیم آن خوب نیست آسفالت کنیم الان می گوییم ایزوگام پس همه جا نوآوری به کار آمده است. سازمان ملل گفته کشورهایی که تانک و توپ دارند از لحاظ نظامی غنی هستند اما قوی نیستند؛ کشورهایی که نفت و گاز دارند یعنی از منابع طبیعی ثروت زیادی دارند نمی‌توانند کاری کنند اما کسی که تولید علم می کند و نوآوری در تولید علم دارد مثل کره و ژاپن آن موفق خواهد بود. ما با این شرایط همچنان از مالچی که برای عهد بوق است استفاده می‌کنیم. اولین عیب مالچ این است که یک ماده نفتی است چرا باید از منابع نفتی ارزشمند برای چنین کاری استفاده کنیم؟
 
عیب بعدی این است که برای تهیه مالچ اول باید کارخانه‌هایی را بسازند تا نفت را به قیر تبدیل کند بعد در کارخانه‌ای دیگر آن قیر را به قیر شل و بعد به مالچ تبدیل کنند که شامل هزینه‌های بسیار بالایی می شود. سومین عیب این است که به ماشین‌های مخصوص نیاز دارد اما ریگ به هیچ چیز مخصوصی نیاز ندارد. این ماشین‌ها فقط برای یک یا دو ماه مالچ پاشی مورد استفاده هستند باقی سال بیکارند. چهارمین عیب این است که وقتی مالچ پاشیده می‌شود انگار آنجا سوخته است و رویش اصلا نباید راه رفت. گاو و گوسفندها نباید رویش راه بروند و هرگونه گیاهی آجا از بین می‌رود مثل گیاه دم گاوی.
 
طرح ریگ پاشی من را یک بار هم امتحان نکردند
مالچ مانع نفوذ آب باران به اعماق زمین می شود. بوی گند مالچ تمام محیط را برمی‌دارد و دو سه سال بعد هم تماما از بین می رود انگار که اصلا مالچی پاشیده نشده و این ماده سرطان زاست. ریگ بهترین راه برای مقابله با ریزگرد است و در کشور زیاد هم هست. ریگ را می‌توانیم از این همه معدنی که داریم استخراخ و استفاده کنیم. تا به حال یک بار هم نیامدند این کار را امتحان کنند این که حداقل روی ده هکتار مالچ بپاشند روی ده هکتار ریگ و تفاوت را با چشم خود ببیند. مانع این کار فقط کارشناسان هستند.
 
برای ریگ پاشی فقط یک بیل مکانیکی نیاز است که از رودخانه و معدن ریگ بکند و خالی کند. حتی اگر با سلیقه باشند می‌توانند از ریگ‌های سبز، سیاه و قرمز استفاده  کنند و منظره قشنگی را نیز برای آنجا بسازند. تازه بین این ریگ‌ها فاصله می افتد و می توان ما بین آنها تخم گیاه پاشید و فضای سبز هم ایجاد کرد. این کار یک بار و برای همیشه جواب خواهد داد. برای حل مشکل ماسه‌های روان نیز دست به دامن مالچ نفتی شدند در حالی که من برای مقابله با آن مالچ رسی ماسه‌ای را پیشنهاد داده‌ام که عوارض و بوی بد مالچ را هم ندارد.
الان فکر می‌کنند با جنگل کاری مشکل حل می‌شود در حالی که این کار قدیم جواب می‌داد. جنگل کای در گذشته بسیار موفق بود چرا که به شرکت‌ها بذر می‌دادند تا گیاه تحویل دهد. گلدان‌ها را با ریشه را در این دشت‌ها می‌کاشتند دو سال آب می دادند تا ریشه‌ها بلند شود و به آب‌های زیر زمینی برسد، بعد آن دیگر آب نمی‌دادند. اما حالا دیگر آب زیر زمینی نیست در جاهای مثل شهریار ۲۵۰ ، جهرم تا ۶۰۰ متر آب پایین رفته است. اگر الان دست به جنگل کاری بزنند باید تا آخر عمر به آنها آب بدهند چون زیر زمین آبی وجود ندارد.
 
اگر دولت آقای روحانی دوباره رای بیاورد و خانم ابتکار دوباره رئیس سازمان محیط زیست باشد به نظر شما در شرایط زیست محیطی کشور تغییری خواهیم دید؟
 
اگر دولت روحانی دوباره روی کار بیاید باز هم شاهد همین مشکلاتیم
 
باز هم شاهد همین مشکلات خواهیم بود. مدام می‌گویند آب نیست آن وقت می روند در  قزاقستان که حتی شرایط کشاورزیش از گرمسار ما هم بدتر است گندم می‌کارند. بهترین ماشین آلات و بذر را به آنجا بردند و به قول خودشان کشاورزی را پیشرفته کردند؛ خب این کار را برای خودمان بکنید.
 
 یکی از معضلات جدی زیست محیطی تغییر کاربری اراضی و نابودی باغها و مناطق جنگلی کشور است. شما بعنوان پدر کویرشناسی ایران این اوضاع را چطور ارزیابی می کنید؟ فکر می کنید منابع طبیعی و سازمان جنگلها و مراتع چقدر توانستند در حفاظت از اراضی طبیعی موفق عمل کنند؟
دهه ۵۰ گفتند سازمان محیط زیست به وجود بیاوریم، آوردند که نجات بدهد اما حیات وحش بیشتر از بین رفت، تالاب ها بیشتر خشک شد، جنگل‌ها بیشتر نابود شد و هوا بیشتر آلوده شد و آلوده تر هم می شود. بعد گفتند سازمان جنگل‌ها درست کنیم برای حفظ جنگل‌ها. جنگل موجودی است که به غلط می‌گویند تکثیر شونده است، حیوانات تکثیر می‌کنند. بعضی درختان مثل گیاه افرا، اگر قطرش به ۹۰ سانتی متر برسد اصلا خودش خراب می‌شود. درخت یک کاشت دارد یک برداشت؛ اگر این مراحل درست انجام شود می‌توانند بهره برداری کنند. پس از کاشت درخت باید مواظب باشند آتش نگیرد، شاخه و برگ اطرافش را بزنند تا آفت نگیرد، وقت برداشت جایش چیزی بکارند.
 
سازمان محیط زیست در کشورهای پیشرفته مثل استرالیا، چین و ژاپن بودجه از دولت نمی‌گیرند همه را خودشان تولید می‌کنند. وزارت نیرو در دهه ۳۰ اسمش بنگاه مستقل آبیاری بود دهه ۴۰ اسمش شد وزارت آب و برق اما هر چه گسترده تر شد مشکلات به جای اینکه رفع شوند بیشتر شدند و وضع آب بدتر شد. وزارت کشاورزی را برای تولید انبوه داخلی راهخ انداختند اما از کارگر گرفته تا رئیس جمهور شب می خواهد به خانه برود اقلا ۵۰ درصد مواد غذایی که می خرد برای خارج است. تولید ۹۷ هزار تن را به ۱۱۷ هزار تن رساندند چی را رساندند؟ فقط پرتقال و سیب. وضع گندم چی؟ وضع روغن چی؟ الان ۹۵ درصد روغن وارد می‌شود، ۶۰ درصد شکر مواد غذایی که نیاز مردم است از خارج وارد می‌شود، گندم، علوفه دام و یونجه از خارج می‌آید. از یک زمانی به بعد تصمیم گرفتند شهرها را وسعت بخشند، خیابان‌های وسیع، تئاتر و سینما و  اما حالا در شهرها از یک طرف باتلاق‌ها و تالاب‌ها را خشک کردند از یک طرف در شهرها دارند دریاچه درست می‌کنند. تهران، مشهد و قم دریاچه درست کردند چرا که تالاب‌هایشان خشک شده است . به قول حجتی کرمانی که در نماز جمعه گفته بود به قول پرفسور کرودانی تهران جهنم شده شما لذت می برید؟ باید به شما بگوییم که در آینده نزدیک زلزله هفت ریشتری در تهران خواهد آمد. منطقه سیسموتکتونیک نشان می دهد که احتمال وقوع این زلزله بسیار بالا است.
 
جزییات تصویب لایحه هوای پاک چیست؟
ما دو نوع آلودگی داریم، هوازی و ناهوازی. ناهوازی یعنی سیگار کشیدن، فعالیت و گرمای آشپزخانه‌ها، شوفاژها و شومینه‌ها. صنعت، ماشین‌ها و بعد تاسیسات برودتی حرارتی منازل آلوده در شهرها از اولین عامل های ایجاد آلودگی هستند. در شهری مثل تهران ماشین‌ ها مشکل اصلی هستند تا جایی که بیرون رفتن حجم عظیمی از آنها در ایام عید موجب پاک شدن چند برابری هوای تهران می شود. کشورهایی در جهان هستند که خیلی بیشتر از تهران ماشین دارند اما هوای آنها به انداره تهران آلوده نیست.
 
طرح زوج و فرد غلط است/ برای شهرهای آلوده دستگاه تصفیه لازم است، اما نمی‌گذارند
معاینه فنی و طرح فرد و زوج غلط است. معاینه فنی ما اینگونه است که ماشین با استهلاک بالا را به مکانیکی می برند و برای کی سال دیگر معاینه فنی می‌گیرند اما، فرهنگ طرح زوج و فرد اروپایی‌ها با ما خیلی متفاوت است.  یک روز در خیابان قدم می‌زدم که دیدم که دیدم پلیس در حال جریمه کردن یک ماشین بی ام و هست چون پلاکش فرد بود آن وقت از کنار همان ماشین یک خاور با بار تیرآهن رد شد با کلی دود و و آلودگی. خب این چه طرحی است؟
 
در اروپا یک خیابان هم آسفالت نیست، تمام خیابان‌ها بتن است. بتن همان شن و ماسه است و برای شهرها دستگاه تصفیه می‌گذراند. برای شهرهایی مثل سمنان که کارخانجات زیادی دارند حتما باید این دستگاه گذاشته شود. به همین خاطر تصویب این لایحه نیز کمکی به ما نمی‌کند تا این چیزهایی که گفتم فرهنگ سازی و اجرایی شود.
 
ارزیابی تان از این ۴ سال  و اقدامات دولت در راستای بهبود وضع آلودگی کلان شهرها چیست؟
 
تنها کار دولت تعطیلی مدارس و طرح زوج و فرد بود!
در این چهار سال شما خودتان شاهد بودید تنها کار دولت اجرای طرح زوج و فرد از درب منازل و تعطیلی چند باره و چند باره مدارس بود! در حالی که بسیاری از این تعطیلی‌ها باعث بیرون آمدن بچه ها و خانواده‌هایشان می‌شود. تعیلی مدارس هیچ کمکی به رفع آلودگی نمی‌کند اما در این چهار سال این کار انجام شد. ما برای این مملکت و آینده آن انسان های تحصیل کرده و توانمند می‌خواهیم نه فرزندانی که هر روز منتظر خبر شنیدن تعطیلی مدارس به علت آلودگی هستند. من ۳۳ روز با دوچرخه به مدرسه می‌رفتم، دفعه اول با خر می رفتم بعد کلاس شش برایم دوچرخه خریدند، مدرسه یخ بندان بود اما شال و کلاه می پوشیدیم و ما را روانه مدرسه می‌کردند. باید برای کسب علم زحمت کشید آن هم در هر شرایطی. در این مملکت، هی شورا تشکیل می‌دهند که فلان کار عزم عمومی می‌خواهد تا  هوا آلوده نشود، تا مشکل حل شود. به این‌ها نیست من خیلی می‌خندم  و در یکی از این شوراها هم نمی‌روم.
Share/Save/Bookmark
کد مطلب:۵۷۷۸
کلمات کليدی: آلوده ،تحصیل ،پروفسور کردوانی،سمنان ،آسفالت ،جهنم ،مشهد ،تهران، رئیس جمهور،جنگل‌،